پایگاه تخصصی مسجد: معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد، بهمناسبت فرارسیدن ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اقدام به تولید مجموعه «فیش منبر ویژه اربعین حسینی» کرده است که از این پس هر روز یک قسمت از این مجموعه در پایگاه تخصصی مسجد منتشر خواهد شد و در ادامه نیز پنجمین قسمت از این مجموعه با موضوع «آثار فردی پیادهروی اربعین» در اختیار علاقهمندان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) قرار میگیرد.
همچنین فایل WORD و PDF این مجموعه نیز در کانال تلگرامی محراب معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد به نشانی https://telegram.me/mehrabonline قابل دریافت خواهد بود.
ایجاد انگیزه[1]
گفت با کرب و بلا کعبه، من از تو برترم تو بیابانی و من بیت خدای اکبرم
کربلا گفتا که روح انبیا را کعبهای است آن منم، زیرا مزار زاده پیغمبرم
کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگاه حیدرم
کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم
کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد، خاطرات هاجرم
کربلا گفتا این منم در خیمهگاه و قتلگاه سعیِ هفتادودو ثارالله را یاد آورم
کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرنها جوشد ز دامان کوثرم
کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین زمزم تو آب و من خون خدا را ساغرم
کعبه گفتا بوده دَحوُ الارض در دامان من من همانا بر تمامِ آفرینش محورم
ناگهان از حقّ ندا آمد، حرم خاموش باش تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم ...[2]
خداوند متعال اگر به کعبه و مکه سوگند یاد میکند، به پاس احترام معصوم (علیهم) است. خداوند به مکهای سوگند یاد میکند که پیغمبر و اهلبیتش (ع) در آن قرار داشته باشند: «لا اُقسِمُ بِهذَا البَلَدِ وَ اَنتَ حِلٌّ بِهذَا البَلَدِ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ[3]؛ قسم به این سرزمین در حالی که تو در آن ساکنی و پدر و فرزندانش»
جابر بن یزید جُعفی میگوید: از امام باقر (ع) سؤال کردم، مقصود از این سخن خداوند (و والِدٍ وَ ما وَلَدَ) چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: «علی (ع) و أئمّه از فرزندان او هستند.»[4]
کعبه و حُرمتش، زمزم و شرافتش، صفا و صفایش، عرفات و عرفانش و سرزمین حرم با تمام برکاتش در پرتو ولایت و امامت رسول خدا (ص) و اهلبیت (علیهم) او مقام مییابند و از آنجا که روح عمل و مناسک کعبه، ولایت و امامت میباشد، این مکان مقدس به چنین شرافتهایی مزین شده است.
آری حجِّ بدون حضور معصوم (ع)، حج نیست. امام باقر (ع) فرمودند: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ[5]؛ تمام بودن حجّ به زیارت امام است.»
یعنی مکهای که زائر را به کربلا نرساند، ناتمام است و کعبه با همه قداستی که دارد، اگر حاجی را به امام حسین (ع) نرساند، چیزی جز سنگ و گل نیست.
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
حج تجدید بیعت با امام است. امام باقر (ع) میفرماید: «إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَیَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ یَأْتُونَا فَیُخْبِرُونَا بِوَلَایَتِهِمْ وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ[6]؛ به راستی مردم فرمان یافتهاند که گرد این سنگها آیند و طواف نمایند و سپس نزد ما آیند و دوستی و ولایت و همبستگی خویش را به ما گزارش نمایند و یاری خود را بر ما عرضه بدارند.»
اگر (تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ؛[7]) است و اگر ملاقات امام هم باید همراه با تجدید بیعت با امام باشد (یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ) میتوان گفت همه حج در تجدید بیعت با امام خلاصه شده است.
متأسفانه در سال جاری، بیکفایتی و کینهورزی حاکمان وهابی و سلفی آل سعود سبب محروم شدن ظالمانه حجاج ایرانی از فریضه الهی حج شد، فریضهای که آرزوی همگان و حق مسلم و شرعی همه مسلمین جهان است.
اما بر اساس روایات معتبر، افرادی که توفیق شرکت در زیارت امام حسین (ع) را داشته باشند، از اجر و پادش اعمال حج بهرهمند هستند؛ بنابراین پیادهروی اربعین هرچند جایگزین حج نیست؛ ولی آن ثمرهای که در حج باید حاصل شود را میتواند به همراه داشته باشد.
از بشیر دهّان نقل شده که من هر سال به حجّ مشرّف میشدم. یک سال تنبلى کرده و آن را ترک کردم و سال بعد که به حج رفته و محضر حضرت ابى عبداللّه (ع) رسیدم به من فرمودند: «اى بشیر چه چیز تو را در سال گذشته از حج سست و تنبل کرده؟
عرض کردم: فدایت شوم مالى داشتم که از مردم میخواستم و خوف داشتم تلف شود؛ از این رو به حج نیامده، ولى در عوض روز عرفه به زیارت قبر مطهّر حضرت امام حسین (ع) رفتم.
حضرت به من فرمودند: «آنچه نصیب اهل موقف (حاجیها) شد، از تو فوت نگردید، اى بشیر کسى که قبر حسین (ع) را زیارت کند، در حالى که به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد، مانند کسى است که خدا را در عرش زیارت نموده است.»[8]
متن و محتوا
پیادهروی اربعین برای زیارت امام حسین (ع)، گام نهادن در مسیری است که شیعه جهت تجدیدعهد با امام (ع) میپیماید و در این مسیر حاضر به جانفشانی است. محدث جلیلالقدر مرحوم حاجی نوری (ره) هرساله به همراه علما و بزرگان نجف در مراسم پیادهروی اربعین شرکت میکرد و سرانجام در مسیر بازگشت پیادهروی، جان خویش را فدا کرد و به دیار باقی شتافت.
بنابراین «تجدیدعهد و پیمان» با امام، بزرگترین ثمره پیادهروی اربعین میباشد و این یعنی تمام هدفی که در حج باید به دست آید، در پیادهروی اربعین محقق میشود.
پیادهروی اربعین، علاوه بر بزرگترین ثمرهای که از آن نام بردیم یعنی «تجدیدعهد با امام (ع)» دارای ثمرات گسترده تربیتی دیگری است.
آثار فردی پیادهروی اربعین
برخی از آثار دیگر پیادهروی اربعین عبارتند از:
1. رسیدن به ثواب عظیم
در روایات متعددی، زیارت امام حسین (ع) به منزله یک عمره مقبوله دانسته شده و در برخی روایات، ثواب بیشتری برای زیارت امام حسین (ع) ذکر شده است.
راوی میگوید: محضر مبارک امام صادق (ع) عرضه داشتم: فدایت شوم، چه مىفرمایید درباره کسى که با داشتن قدرت، زیارت حسین (ع) را ترک مىکند؟
حضرت در پاسخ فرمودند: «این شخص عاق رسول خدا (ص) و عاق ما اهلبیت (علیهم) مىباشد و امرى را که بهنفع او است سبک شمرده است. کسى که آن حضرت را زیارت کند: خداوند متعال حوائجش را برآورده نماید و آنچه را از دنیا مقصود او است، کفایت فرماید و نیز زیارت آن حضرت موجب جلب رزق براى زائر مىباشد.»[9]
اما در مورد اصل پیاده روی و راهپیمایی جمعی که پیادهروی اربعین یکی از مصادیق آن به شمار میرود، خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لاَ یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ مَخْمَصَهٌ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَطَؤُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلاَ یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ[10]؛ هیچ تشنگى و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد و هیچ قدمی که کافران را به خشم میآورد برنمیدارند و در مقابل دشمنى به پیروزی دست نمییابند، مگر اینکه به سبب آن عمل صالحى براى آنان [در کارنامهشان] نوشته میشود؛ که قطعاً خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند.»
امام صادق (ع) درباره ثواب زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده میفرماید: «مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص، إِنْ کَانَ مَاشِیاً، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً ...[11]؛ کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته، یک گناه از او محو مىفرماید، یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد، وقتى به زیارت رفت، حقتعالی دو فرشته را مأمور او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولی خدا، گناهانت آمرزیده شد، تو از افراد حزب خدا، حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید، آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.»
از آنجا که پیادهروی یک نوع احترام و خضوع و خشوع است و خود از مصادیق تعظیم شعائر میباشد، برای عمل کننده به آن اجر عظیم در نظرگرفته شده است.
2. تعمیق باورهای دینی افراد
از جمله آثار و برکاتی که در پیادهروی اربعین به دست میآید، تعمیق باورهای دینی است. بخشی از این دستاورد عظیم، با دیدن صحنههای ارادت مردم به اهلبیت (علیهم) حاصل میشود.
احترام و ارادت شیعیان عراق به زوار امام حسین (ع) در مسیر پیادهروی، بهگونهای است که خاک پای زائران حضرت را طوطیای چشم خود قرار داده و نسبت به آنان بذل و بخشش فراوان میکنند.
علاوه بر آن گروههایی از یهودیان و مسیحیان حتی کشیشان و نویسندگان آنها در این حماسه عظیم با پای پیاده شرکت میکنند و ...
نکات پیشین هریک به نحوی سبب تقویت باورهای دینی انسان میشود. «آنتوان بارا» اندیشمند مسیحی ضمن شرکت در پیادهروی اربعین گفته است: «انسان از توصیف اربعین ناتوان است. اربعین سحر و جادوی ویژه الهی و عقل از هضم این ایده که میلیونها نفر خانههایشان را ترک میکنند و هزاران کیلومتر را به قصد زیارت امام حسین (ع) طی میکنند، عاجز است.»[12]
3. تجربه سبک زندگی جدید
زائر امام حسین (ع) در ایام اربعین، سبک زندگی جدید و بی بدیلی را تجربه میکند؛ زیرا همه شئون و مناسبات در این ایام بر محور امام حسین (ع) شکلگرفته و رنگ خدائی میگیرد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»
در اربعین انگیزهها حسینی است و به عشق امام حسین (ع) تحمل سختیها آسان میشود، شیعیان بر محور امام خود، به مقام ایثار و فداکاری، بذل و بخشش نسبت به یکدیگر میرسند و سبک زندگی حسینی را تجربه میکنند.
سبک زندگی حسینی زندگی افرادی است که دنیا برایشان کوچکشده و با تمام آنچه دارند، به یک عشق بزرگتر میاندیشند و دنیا با تمام زیباییهایی که دارد چنگی به دلشان نمیزند و جز با جلب رضایت خدا آرام نمیگیرند.
سبک زندگی حسینی سبک زندگی با محوریت دین، عاقلانه، همگام با حیا و عفاف، همراه با حسن خلق و رعایت ادب است. امام صادق (ع) میفرمایند: 5 چیز است که اگر در زندگی نباشد محال است زندگی شما گوارا شود و اگر نباشد از چیزهایی که دارید هم خیر نمیبینید. «اَلعقلُ وَ الاَدَبُ وَ الدِّینُ وَ الجُودُ وَ حُسنُ الخُلُقِ[13]؛ عقل، ادب، دین، حیا، بخشش و حسن خلق»
این سفر دارای سختیهای متنوعی است که تمامی آنها در مسیر زیارت، سازنده و مفید خواهد بود. میتوان به این سفر به چشم یک «سیر تربیتی» نگاه کرد که انسان را برای مدت کوتاهی از تعلقات دنیایی جدا کرده و شیعه را در یک شرایط سخت از لحاظ مادی، برای نصرت امام مهیا میسازد. این پیادهروی میتواند آمادهسازی شیعه برای عهد با امام عصر (عج) پس از ظهور باشد.
بنابراین در این سفر کوتاه روح زندگی افراد منطبق بر قرآن و معارف حسینی میشود و این بسیار مهم است، چراکه در طول تاریخ دعوا سر همین روح است نه سر شعار و حرف. دشمنان در طول تاریخ تشیع، تلاش کردهاند که سبک زندگی ما و روح حاکم بر زندگی ما اموی، قاجاری و پهلوی و غربی باشد و از ثمرات این سفر این است که و لو برای چند روز هم که شده، روح حاکم بر زندگی ما حسینی شود. البته بعد از این سفر هم بسیار مهم است و باید به پشت پرده زندگی خویش بنگریم که چقدر حسینی شدهایم!
4. مشمول دعای امام صادق (ع) شدن
معاویة بن وهب روزی به منزل امام صادق (ع) رفتم و آن جناب را در نمازخانه منزلشان یافتم، پس نشستم تا حضرت نمازشان را تمام کردند. پس شنیدم که با پروردگارشان مناجات نموده و چنین فرمودند: «بار خدایا! اى کسى که ما را اختصاص به کرامت داده و وعده شفاعت دادى و مختص به وصیت نمودى (یعنى ما را وصى پیامبرت قرار دادى) و علم به گذشته و آینده را به ما اعطاء فرمودى و قلوب مردم را مایل به طرف ما نمودى، من و برادران و زائرین قبر پدرم حسین (ع) را بیامرز، آنان که اموالشان را انفاق کرده و بدنهایشان را به سختی انداخته به خاطر اشتیاق در نیکى به ما و امید به پاداشهایى که در دوستى و پیوند با ما نزد توست، برای رسیدن به ما و براى شادمان نمودن پیامبر تو و پذیرفتن فرمان ما و خشمگین ساختن دشمنان ما.
اینان اراده و نیّتشان از این ایثار کسب رضایت و خشنودى تو است پس تو هم از طرف ما این ایثار را جبران کن و به واسطه رضوان احسانشان را جوابگو باش.
آن حضرت در فرازی دیگر چنین دعا میکند: «وَ اکْلَأْهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ» خدایا اینها را شب و روز حفظ بفرما.
حضرت در ادامۀ دعای خود اینچنین برای زائران اباعبدالله (ع) دعا میکند: «وَ اخْلُفْ عَلَى أَهَالِیهِمْ وَ أَوْلَادِهِمُ الَّذِینَ خُلِّفُوا بِأَحْسَنِ الْخَلَف؛ خدایا! اینها وقتی برای زیارت قبر حسین (ع) میروند خودت جانشینِ آنها در خانواده آنها باش و برایشان جبران کن»
این سنتِ زیبای الهی را غیر از زائرین کربلا فقط دربارۀ جهاد فی سبیل الله و برای حجِ خانۀ خدا داریم که خداوند جانشینِ اینها در خانه و خانواده و زندگی خواهد بود.
«وَ اصْحَبْهُمْ وَ اکْفِهِمْ شَرَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ کُلِّ ضَعِیفٍ مِنْ خَلْقِکَ أَوْ شَدِیدٍ وَ شَرَّ شَیَاطِینِ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ؛ خدایا! خودت در طول سفر مصاحب و همراه اینها باش و آنها را از شر هر ستمگر و دشمنِ نابکاری کفایت کن؛ و هر آدمِ قوی یا ضعیفی که بخواهد به اینها شرّی برساند، تو محافظت کن و آنها را از شر شیاطین انس و جنّ حفظ کن.»
تأثیر این بخش از دعای امام صادق (ع) به حدی است که زائران در این سفر معنوی احساس میکنند شیطان همچون ماه رمضان در بند است و میتوانند همراهی خدا را با خود احساس کنند.
«وَ أَعْطِهِمْ أَفْضَلَ مَا أَمَّلُوا مِنْکَ فِی غُرْبَتِهِمْ عَنْ أَوْطَانِهِمْ وَ مَا آثَرُونَا بِهِ عَلَى أَبْنَائِهِمْ وَ أَهَالِیهِمْ وَ قَرَابَاتِهِمْ؛ خدایا! پاداشى را که در برابر این غربت از وطن و مقدم داشتن ما بر فرزندان و خاندان و بستگان خود از تو آرزو دارند، به بهترین وجه به آنان ارزانى دار.»
چقدر انسان شرمنده میشود از اینهمه لطف و محبتی که ائمۀ هدی (علیهم) نسبت به اقدام مختصر دوستان خود دارند.
حضرت در ادامه چنین نجوایی دارد: «خداوندا! دشمنان ما این سفر را بر آنان عیب گرفتند، ولى این عیبجویی آنان را از اقدام به این کار و حرکت به سوى ما به رغم خواسته آنان باز نداشت. پس پروردگارا، بر این چهرهها که آفتاب آنها را دگرگون ساخته و بر این گونهها که بر قبر حسین (ع) قرار گرفته رحم کن.»
«خدایا رحم کن بر این چشمهایی که از آنها اشک جاری میشود، به خاطر اینکه ما را دوست دارند و رحم کن بر دلهایی که برای ما آتش میگیرند و بیقراری میکنند و رحم کن بر این نالهها و ضجههایی که برای ما زده میشود و این فریادهایی که برای ما کشیده میشود. خدایا! من این جانها و این بدنها را به تو میسپارم تا اینکه روز قیامت آنها را از حوض کوثر سیراب کنی.»
بعد راوی میگوید امام صادق (ع) مدام در حالی که سر به سجده گذاشته بود، این دعاها را میخواند «فَمَا زَالَ وَ هُوَ سَاجِدٌ یَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاء» بعد از پایان دعا، راوی تعجب خود را از اینهمه اهمیتی که حضرت برای زائرین کربلا قائل شدهاند ابراز میدارد و حضرت به ایشان میفرماید: «کسانی که در آسمان برای زوّار قبر اباعبدالله (ع) دعا میکنند، بیشتر از دعا کنندگان در زمین هستند.»[14]
5. پاکسازی و توبه
سفرِ کربلا به خصوص اگر با پای پیاده باشد، سفر خودسازی و پاککنندۀ روح از آلودگیهاست، سختیهای سفر نیز برای خودسازی و مبارزه با نفس بسیار نافع است. همانطور که شرایط جنگی در دفاع مقدس موجب خودسازی و تقویت روحی میشد، این سفر نیز از این منظر حائز اهمیت است. هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله (ع) بر میداریم، برای ما مغفرت است. ما همیشه به توبه و استغفار نیاز داریم و زیارت کربلا خصوصاً با پای پیاده، یک فرصت استثنایی برای خودسازی، توبه و استغفار است و طلب مغفرت هم چیزی نیست که تنها در برخی لحظات خاص، یا به مقدار محدود به آن نیاز داشته باشیم، بلکه ما همیشه به استغفار نیاز داریم و زیارت کربلا، خصوصاً با پای پیاده یک فرصت استثنایی برای مغفرت است. وقتی رسول خدا (ص) روزی صد مرتبه طلب مغفرت میکردند تکلیف ما مشخص است: «إِنَّهُ لَیُغَانُ عَلَی قَلْبِی حَتَّی أَسْتَغْفِرُ فِی الْیَوْمِ مِائَةَ مَرَّةٍ[15]؛ هر روز بر روی قلبم غبار مینشیند تا اینکه (برای برطرف کردنش)، روزی صد مرتبه استغفار میکنم.»
طلب مغفرت چیزی نیست که حدی داشته باشد و بعد از آن دیگر نیازی به استغفار نداشته باشیم. با هر طلب مغفرت، موانعی بین ما و خدا برطرف میشود و راه باز میشود و نور و شایستگی میآید. آدم باید نسبت به طلب مغفرت حریص باشد. مغفرت یک مسئلۀ تمام شدنی نیست.
گریز و روضه
انسان هرچقدر هم که پاک شود، باز هم نیازمند مغفرت است. چون پاک شدن یعنی خدایی شدن و این انتها و پایان ندارد؛ بلکه یک جریان مستمر است و هیچچیز مثل اشک بر ابیعبدالله الحسین (ع) روح انسان را صیقل نمیدهد و ناپاکیهای گناه را نمیزداید.
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائک رقابت است
نزدیک میکند دل ما را به هم حسین این اشک روضه نیست، که عقد اُخوت است
حر یکی از افرادی است که با توبه و پاکسازی واقعی رستگار شد. از لشکر فاصله گرفت، بعضی از نقلها نوشتند: سر و رویش را خاکی کرد، فرمانده سپاه دشمن است. هر وقت اسم حر توی کوفه میآمد، همه میلرزیدند. در بعضی از نقلها آمده: چکمههایش را به گردنش انداخت. چنان با شرمندگی حرکت میکرد که ابیعبدالله به استقبالش آمد. سؤالی پرسید و حضرت بلافاصله جواب او را داد. سؤال کرد: «هَلْ لِی مِنْ تَوْبَة[16]؛ آیا راهی برای من هست اگر توبه کنم؟»
امام حسین (ع) گذشته او را به یادش نیاورد تا گفت: «هَلْ لِی مِنْ تَوْبَة»[17] دست گذاشت زیر محاسن حُر، سرش را بالا گرفت.
بعد از آنکه اجازه میدان گرفت، ابتدا پسرش را فرستاد، یعنی ای حسین! من همه زندگیام را در راهت تقدیم میکنم، شاید میخواست قبل از اینکه جان بدهد، ذرهای جگرش برای امام حسین (ع) کباب شود. پسرش رفت، نوبت خودش شد، خطبه خواند و جنگ نمایانی کرد. تا روی زمین افتاد، دیدند ابیعبدالله بالا سرش حاضر شد. نگاه کرد دید حسین (ع) سرش را از روی خاک برداشت. اصل روضه اینجاست. حر نگاه کرد، اما درست نمیتوانست ببیند، زیرا فرقش شکافته و چشمش پر از خون شده بود. ابیعبدالله دستمال کمرش را باز کرد، شروع کرد با دستمال چشم حر را پاک کرد، پیشانیاش را هم با پیراهن عربیاش پاک کرد.
اینجا ابیعبدالله خودش در لحظات آخر بالای سر حر آمد و سر حر را برداشت؛ اما قربان آن آقایی گردیم که لحظات آخر شمر ملعون سرش را برداشت ...
یا حسین! ... حسین! ... یا صاحبالزمان (عج)
چه میشد اینکه مانند شما خون گریه میکردم
خدا میکرد چون زینب (س) پریشانم، نمیدانم
شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب
نگاهش میکند امروز مهمانم؟ نمیدانم
منابع: [1]. تلفیقی از ابهام و روش ضرورت مطلب.
[2]. غلامرضا سازگار (میثم).
[4]. تفسیر کنزالدقائق، ج 14، ص 284.
[5]. عیون الأخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 262.
[8]. کامل الزیارات، ص 149.
[11]. کامل الزیارات، ص 134.
[12]. خبرگزاری مهر، تاریخ مخابره: 19/9/1393.
[13]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 208.
[14]. الکافی، ج 4، ص 582 و 583.
[15]. جامع الاخبار (شعیری)، ص 57.