چهارشنبه / ۱۹ آبان ۱۳۹۵ / ۱۰:۱۳
سرویس : دین و اندیشه
کد خبر : ۲۷۱۲۴
گزارشگر : سید پویان حسین‌پور
فیش منبر «اربعین حسین» / قسمت اول؛

ضرورت تکریم و بزرگداشت اربعین

یکی از روزهای زیارتی مخصوص سیدالشهدا(ع)، روز اربعین است که زیارت آن حضرت در این روز از فضیلت و برکات خاصی برخوردار است و بنا بر روایت مشهوری که از امام حسن عسکری (ع) نقل شده، زیارت امام حسین(ع) در اربعین، یکی از نشانه‌های مؤمن یا یکی از نشانه‌های شناخت شیعیان می‌باشد

(چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵) ۱۰:۱۳

پایگاه تخصصی مسجد: معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد، به‌مناسبت فرارسیدن ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اقدام به تولید مجموعه «فیش منبر ویژه اربعین حسینی» کرده است که از این پس هر روز یک قسمت از این مجموعه در پایگاه تخصصی مسجد منتشر خواهد شد و در ادامه نیز اولین قسمت از این مجموعه با موضوع «ضرورت تکریم و بزرگداشت اربعین» در اختیار علاقه‌مندان مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) قرار می‌گیرد.

هم‌چنین فایل WORD و PDF این مجموعه نیز در کانال تلگرامی محراب معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد به نشانی https://telegram.me/mehrabonline قابل دریافت خواهد بود.

 

ایجاد انگیزه[1]

«اَلسَّلامُ عَلیَ مَن اَطاعَ اللّهَ فی سِرِهُ و عَلانیَتهِ؛ سلام بر کسی که در پنهان و آشکار خدا را فرمانبرداری کرد.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ الْحُسَینِ الَذی سَمَحَتْ نَفسُهُ بِمُهجَتهِ؛ سلام بر حسین که با دادن خون خویش جانش را (در راه دین ) تقدیم کرد.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ مَن جَعَلَ اللهُ الشِّفاءَ فی تُرْبَتهِ؛ سلام بر کسی که خداوند شفا را در خاک شریفش قرار داد.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ مَن اَلْاجابَةُ تَحتَ قُبَتةِ؛ سلام بر کسی که دعا در زیر گنبد حرمش مستجاب است.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ مَن بَکَتهُ ملائکَةُ السماءِ؛ سلام برآن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریه کردند.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ صاحِب القُبَة السامیة؛ سلام بر آن کسی که صاحب بارگاه عالی رتبه است.»

«اَلسَّلامُ عَلیَ المُحامی بِلا مُعین؛ سلام بر آنکه در حمایت از دین بی‌یاور ماند.»

 مروری گذرا در روایات پیامبر و اهل‌بیت (علیهم) توجه ما را به مطلبی جلب می‌کند که از جایگاه بلند و برجسته‌ای برخوردار است؛ زیرا تعابیری که در این روایات وارد شده و پاداش‌های گوناگونی که برای این امر نیک در نظر گرفته شده، بسیار شگفت‌انگیز می‌باشد و حکایت از اهمیت و ضرورت این مطلب دارد به‌طوری که برای همه محبان اهل‌بیت (علیهم) تکلیف و وظیفه‌ای نسبت به بزرگداشت و تکریم این موضوع ثابت می‌شود و این عمل پسندیده چیزی نیست جز زیارت امام حسین (ع) و بزرگداشت یاد آن حضرت و یاران مظلومش.

روایات در فضیلت زیارت امام حسین (ع) از راه دور و نزدیک، در حد تواتر معنوی[2] و دست‌کم در حد روایات مستفیض است.[3] این امر جای شکی باقی نمی‌گذارد که زیارت آن امام همام از بزرگ‌ترین موجبات قرب الی الله است و هیچ عمل مستحبی در فضیلت به پای آن نمی‌رسد.

امامان (علیهم) از هر فرصت و به هر بهانه‌ بهره جسته‌اند تا هم در گفتار و هم در رفتار خود، یاد و خاطره حضرت سیدالشهدا و اصحابش را زنده و پویا کنند و هرگز اجازه نداده‌اند غبار گذر زمان و سایه سنگین دشمنی‌ها، ذره‌ای از ارادت مردم به ساحت مقدس امام حسین (ع) و یارانش را کم کند.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ (ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ (ع) وَ بُغْضَ زِیَارَتِه[4]‏؛ خداوند خیر هر کسی را بخواهد، دوستی امام حسین و دوستی زیارت او را در دلش می‌افکند و برای هر کس بد بخواهد، بغض امام حسین و بغض زیارت او را در قلبش قرار می‌دهد»

در روایتی دیگر محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل می‌کند: «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ ع مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْهِ حَسَرَاتٍ قُلْتُ وَ مَا فِیهِ قَالَ مَنْ زَارَهُ شَوْقاً إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَةٍ أُرِیدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ‏[5]؛ اگر مردم می‌دانستند چه برکاتی در زیارت امام حسین (ع) نهفته است، از اشتیاق زیارت او می‌مردند و نفس‌هایشان از حسرت به شماره می‌افتاد! گفتم مگر چه برکاتی در زیارت امام حسین (ع) نهفته است؟ امام (ع) فرمود: هر کسی امام حسین (ع) را از روی اشتیاق زیارت کند، خداوند پاداش هزار حج مقبول و هزار عمره پاکیزه و پاداش هزار شهید از شهدای بدر و پاداش هزار روزه‌دار و ثواب هزار صدقه مقبول و پاداش آزادی بند‌ه‌ای که برای خدا آزاد شده باشد، برای او مقرر می‌فرماید!»

روایات بیان شده، نمونه‌ای از هزاران حدیثی است که در فضیلت زیارت امام حسین (ع) بیان گشته است. زیارتی که در مناسبت‌های مختلف سال وارد شده، به‌عنوان مثال یکی از اعمال سفارش شده در شب قدر که برترین شب‌ سال می‌باشد، زیارت اباعبدالله الحسین (ع) است. همچنین یکی از اعمال شب جمعه و عید فطر، قربان و روز عرفه زیارت آن حضرت می‌باشد.

اما یکی از روزهای زیارتی مخصوص سیدالشهدا (ع)، روز اربعین است که زیارت آن حضرت در این روز از فضیلت و برکات خاصی برخوردار است و بنا بر روایت مشهوری که از امام حسن عسکری (ع) نقل شده، زیارت امام حسین (ع) در اربعین، یکی از نشانه‌های مؤمن یا یکی از نشانه‌های شناخت شیعیان می‌باشد.[6]

اعتبار اربعین امام حسین (ع) از گذشته، میان شیعه و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده است؛ سنتی که تا به امروز، به قوت خود برپاست و هر ساله شاهدیم که میلیون‌ها شیعه، از همه جای دنیا در این روز بر سر مزار امام حسین (ع) گرد می‌آیند و به عزاداری می‌پردازند.

حال سؤال این است که دلایل بزرگداشت سیدالشهدا (ع) در این روز چیست؟ چرا این‌قدر به زیارت اربعین توصیه و تأکید شده و برای آن، زیارت‌نامه مخصوص وارد شده است؟ دلایل اهمیت بزرگداشت زیارت اربعین حسینی (ع) در فرهنگ شیعی چیست؟

 

متن و محتوا

دلایل اهمیت تکریم زیارت اربعین حسینی

دلایل اهمیت زیارت اربعین را می‌توان در ابعاد مختلف تربیتی زیر بررسی کرد:

الف) بعد فردی

1. تربیت اعتقادی

امام حسین (ع) مظهر رحمت، هدایت و رهایی‌بخشی خداوند و امام و خلیفه خدا بر زمین و سرپرست مؤمنان است. حضور در محضر امام و بیعت با او و اظهار وفاداری به آرمان‌ها و ارزش‌های او شرط راه‌یابی به ساحت ایمان و ولایت خداست. امام رضا (ع) فرمود: «مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِه‏؛ هر کس اباعبدالله (ع) را در کنار نهر فرات زیارت کند، همچون کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است.»

فردی که با پای پیاده از نجف تا کربلا می‌رود و پایان سفرش حضور در مضجع امام و اعلان بیعت با اوست، این حرکت بازسازی نمادین هجرت از خودخواهی به‌سوی خداخواهی و تقویت اعتقاد به اوست.

اگر زائر حسینی (ع) در پیاده‌روی به این بعد از عملش توجه کند، سختی‌هایی که بر بدن خود وارد می‌کند، او را از لحاظ روحی و معنوی آماده ورود به ساحت ولایت ولی خدا می‌سازد. در این صورت فکر، عاطفه و عملش او را در جهت اطاعت از امام و بهره‌گیری از هدایت کامل او که همان هدایت الهی و اطاعت از خداست، حرکت می‌دهد.

2. تربیت اخلاقی

یکی دیگر از ابعاد بزرگداشت زیارت اربعین، بعد تربیت اخلاقی است. زائر در طول مسیر و پیاده‌روی با هوی نفس خود مبارزه کرده و به دنبال کسب رضایت امام خویش است. از طرفی دیگر، ارتباط با انسان بزرگواری همچون امام حسین (ع) حب دنیا را از انسان دور مى‌کند و زمانى که این زائر در امور دنیوى و مادى دچار مشکل شود، آرامش خود را از دست نمی‌دهد و با توسل به ساحت مقدس اباعبدالله (ع)، علاوه بر مشکل‌گشایی، بر محبت و معرفتش نسبت به امام افزوده می‌شود و خود امام حسین (ع) و دیگر اهل‌بیت (علیهم) نیز چنین فردی را مورد لطف و کرم خود قرار می‌دهند.

یکی از مردان صالح و بزرگوار به نام آقای سید محمدعلی اصفهانی (ره) می‌گوید: در زمان ما شخصی به نام جعفر که شغلش نعلبندی بود در اصفهان زندگی می‌کرد. این شخص گاهی حرف‌هایی را بیان می‌کرد که سبب طعنه و سرزنش و تردید مردم شده بود، مثل آنکه می‌گفت: من با طی الارض به کربلا رفته‌ام. یا می‌گفت: من مردم را به صورت‌های مختلف دیده‌ام؛ و یا خدمت حضرت صاحب‌الامر (ع) رسیده‌ام.

او بعد از مدتی به خاطر حرف‌های مردم، آن صحبت‌ها را ترک نمود. تا آنکه من (سید محمدعلی) روزی به‌قصد زیارت مقبره متبرکه تخت فولاد اصفهان حرکت کردم، در بین راه متوجه شدم که جعفر نعلبند هم به آن طرف می‌رود، خود را به او رسانده و بعد از احوالپرسی، از او پرسیدم: آیا این سخنانی که مردم از تو نقل می‌کنند، صحت دارد یا نه؟ گفت: آقا از این مطلب بگذرید.

اصرار کردم و گفتم: من که انسان بی‌غرضی هستم، اگر چیزی به من بگویی از شما می‌پذیرم.

گفت: آقا من بیست‌وپنج بار به کربلا مشرف شدم و در همه سفرها، برای زیارت عرفه می‌رفتم.

در سفر بیست و پنجم، شخصی یزدی با من رفیق شد. چند منزل که با هم رفتیم، او مریض شد و کم‌کم مرضش شدت گرفت. کاروان ما به خاطر ناامنی راه، به اجبار سه روز در همان مکان ماند. تا اینکه در روز سوم فهمیدم قافله می‌خواهد به حرکت خود ادامه دهد.

من متحیر شدم یا می‌بایست رفیقم را در حال بیماری تنها می‌گذاشتم و به راه خود ادامه می‌دادم، یا اینکه نزد او می‌ماندم و از زیارت عرفه‌ای که بیست‌وچهار سال برای درک آن، جدیت داشتم، محروم می‌شدم؟!

بالاخره بعد از تفکر بسیار، تصمیم گرفتم که با کاروان همراه شوم، از این رو قبل از حرکت قافله، پیش رفیق بیمارم رفتم و گفتم: «من به زیارت کربلا می‌روم و دعا می‌کنم که خداوند تو را هم شفا مرحمت فرماید.»

تا این جمله را شنید، اشکش سرازیر گشت و گفت: «ای جعفر! پیش من بمان. من یک ساعت دیگر می‌میرم، وقتی از دنیا رفتم، خورجین و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط جنازه مرا با این الاغ به کربلا برسان.»

با شنیدن این سخن محزون او و دیدن قطرات اشک گوشه چشمش، دلم به حالش سوخت و همان‌جا ماندم. قافله رفت و بعد از مدتی آن زائر یزدی از دنیا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حرکت کردم.

حدود یک‌فرسخ راه رفتم، اما جنازه، بارها کج شد و می‌خواست بر زمین بیفتد و من هر بار با زحمت دوباره آن را محکم می‌بستم و حرکت می‌کردم تا اینکه به خاطر تنهایی، ترس بر من غلبه کرد و به این نتیجه رسیدم که من نمی‌توانم جنازه را با این وضعیت به کربلا برسانم. بسیار پریشان‌حال شدم.

همان‌جا ایستادم و روی خود را به جانب حرم مطهر حضرت سیدالشهدا (ع) چرخاندم و با چشمان گریان عرض کردم: آقا! من با این زائر شما چه کنم؟ اگر او را در این بیابان رهاسازم، نزد خدا و شما مسئول هستم؛ اگر هم بخواهم او را به کربلا بیاورم، توانایی ندارم!

ناگهان دیدم، چهار سوار پیدا شدند و آن سواری که بزرگ آن‌ها بود، فرمود: جعفر! با زائر ما چه می‌کنی؟

عرض کردم: آقا! چه کنم، در کار او مانده‌ام!

آن سه نفر دیگر پیاده شدند. یک نفر آن‌ها نیزه‌ای در دست داشت که آن را در گودال آبی که خشک شده بود فرو برد، آب جوشش کرد و گودال پر شد.

آن میت را غسل دادند و بزرگ آنان جلو ایستاد و با هم نماز میت را خواندیم و بعد هم او را محکم بر الاغ بستند و ناپدید شدند.

من هم به راه افتادم. ناگاه دیدم همه قافله‌ها را جا گذاشتم و طولی نکشید که به نزدیک کربلا رسیدم.

در تعجب و حیرت بودم که این چه جریان و حکایتی است! میت را بردم و در وادی ایمن دفن نمودم.

قافله ما تقریباً بعد از بیست روز به کربلا رسید و از دیدن من متحیر شدند و با تعجب از من می‌پرسیدند: تو کی و چگونه به اینجا آمدی! من گوشه‌ای از جریان‌های اتفاق افتاده را برای برخی از آنان و تمام واقعه را برای برخی دیگر بیان کردم و آن‌ها هم از تعجب شگفت‌زده شدند. تا آنکه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، با کمال تعجب دیدم که برخی از مردم را به صورت حیوانات مختلف می‌بینم و جمعی را هم به صورت انسان می‌دیدم! از شدت وحشت برگشتم و دوباره قبل از ظهر به زیارت مشرف شدم، بازهم مردم را به همان حالت می‌دیدم. برگشتم و بعد از ظهر رفتم، ولی مردم را همان‌طور مشاهده کردم! اما روز بعد که به حرم رفتم، دیدم همه به صورت انسان می‌باشند.

در سال‌های بعد هم در روز عرفه، مردم را به صورت حیوانات مختلف می‌دیدم و در غیر آن روز، همه افراد را به صورت انسان مشاهده می‌کردم. به همین جهت، تصمیم گرفتم که دیگر برای زیارت عرفه مشرف نشوم.

آنگاه‌که این وقایع را برای مردم نقل می‌کردم، بدگویی می‌کردند و می‌گفتند: برای یک سفر زیارت، چه ادعاهایی می‌کنی! از این رو، نقل این قضایا را به کلی ترک کردم تا آنکه شبی با خانواده‌ام مشغول غذا خوردن بودیم، ناگهان صدای در بلند شد، وقتی در را باز کردم، دیدم شخصی می‌فرماید: حضرت صاحب‌الامر (ع) تو را خواسته است.

به همراه ایشان رفتم تا به مسجد جمعه رسیدم.

دیدم آن حضرت (ع) روی منبر بسیار بلندی نشسته و جمعیت فراوانی در اطراف منبر جمع شده‌اند. حضرت در همان حال به من توجه کردند و صدا زدند: جعفر! بیا. من رفتم و تا مقابل منبر رسیدم.

فرمودند: چرا برای مردم آنچه را که در راه کربلا دیده‌ای، نقل نمی‌کنی؟ عرض کردم: آقا! من نقل می‌کردم، از بس مردم بدگویی کردند، دیگر ترک نمودم!

حضرت فرمودند: تو کاری به حرف مردم نداشته باش، آنچه را که دیده‌ای، نقل کن تا مردم بفهمند ما چه نظر مرحمت و لطفی با زائر جدمان حضرت سیدالشهدا (ع) داریم.[7]

آری شیخ جعفر نعلبند با توسل و اهتمام به زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) و عنایت اهل‌بیت (علیهم) به چنین مقامات بلند عرفانی رسید و این جایگاه در انتظار زائران دیگر نیز می‌باشد.

ب) بعد اجتماعی ـ سیاسی

1. تربیت در سطح ملی

توجه عمیق و جامع به حوادث عاشورا تا اربعین می‌تواند برخی از دلایل بزرگداشت اربعین را آشکار کند. اربعین مقطع پایان‌ یافتن اسارت اهل‌بیت (علیهم)، کامل شدن رسالت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) در رسوا ساختن یزیدیان و رساندن پیام خون سرخ حسین (ع) به گمراهان کوفی و شامی است.

اما از دیگر سو، اربعین مبدأ حرکت جوشنده و تمام‌ ناشدنی تبلیغ و ترویج فرهنگ حسینی (ع) هم هست. یاد و خاطره امام حسین (ع) و ورود در مبارزه‌ای فرهنگی علیه نظام ستمکار اموی و پس از آن، نظام عباسی و همه نظام‌های ستمگر در طول تاریخ است.

پیام اربعین، پیام پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر و آغاز شکل جدیدی از نبرد فرهنگی با طاغوت‌های زمانه است.

خواندن زیارت اربعین و زیارت کردن حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین و پاسداشت چنین روزی، یکی از برجسته‌ترین عوامل تقویت هویت شیعی است. شیعیان با استمداد از نیروی شگرف عاشورا، ظهور پرقدرتی را در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و نظامی از خود نشان می‌دهند.

اربعین آموزنده‌ این تفکر الهی است که اگرچه باطل همچون کفی بر روی آب است و ممکن است اندک‌ زمانی، به جولان و هیجان درآمده و افکار عمومی را در دست گیرد و حق‌طلبان را گرفتار قتل، اسارت و انواع بلاها کند، اما عاقبت نیک و پیروزی از آن حق و حق‌طلبان خواهد بود.

دستگاه یزید که با تمام توان برای نابودی حرکت عدالت‌خواهانه امام حسین (ع) به میدان آمده بود، در اربعین به شکست خود اعتراف کرد و اهل‌بیت (ع) را با احترام به‌سوی مدینه روانه ساخت. از این مبدأ به بعد شاهد قیام‌ها و حوادثی هستیم که با الهام از قیام امام و یارانش، عرصه را بر حکومت اموی تنگ و آرام‌آرام زمینه‌ نابودی آن را فراهم کرد. قیام «توابین»، قیام «مردم مدینه» و قیام «مختار ثقفی» در امتداد همین خط پدید می‌آید و بر اندام حکومت جبار اموی لرزه افکند.

محبان امام حسین (ع) نیز با پاسداشت اربعین، پیروزی آن حضرت و یاران با وفایش را فریاد می‌زنند؛ اگرچه در روز عاشورا در غم شهادت امام و یارانش می‌گریند و از جنایت‌هایی که بر اهل‌بیت (علیهم) رفته، مویه می‌کنند، اما در اربعین، نتیجه‌ شهادت‌طلبی و جانبازی‌های امام و اهل‌بیتش را به نظاره می‌نشینند.

خلاصه آنکه اربعین، شایسته تکریم و بزرگداشت است؛ زیرا اربعین، ثمره عاشوراست و آنچه امام حسین (ع) در عاشورا آغاز کرد، در اربعین به بار می‌نشیند.

2. تربیت در سطح فراملی و بین المللی 

در سطح فراملی نیز زیارت اربعین سالار شهیدان، یکی از مؤثرترین رسومی است که به تبیین و ترویج معارف اسلامی و تقویت پایه‌های فرهنگ اهل‌بیت (علیهم) کمک کرده است.

مراسم پیاده‌روی اربعین که با حضور عاشقانه و خالصانه دوستان اهل‌بیت (علیهم)، فارغ از هر ملیت و زبان انجام می‌گیرد، یکی از بهترین فرصت‌های آشنایی و تعمیق روابط معنوی، سیاسی و فرهنگی شیعیان جهان است. پیاده‌روی اربعین در قالبی ساده، ملایم و نرم و عاری از هرگونه خشونت و تعرض به دیگر فرق اسلامی، شیعیان را به‌عنوان امتی مقتدر و باصلابت معرفی کرده و ضمن به نمایش گذاردن مناسک شیعی، پیام وحدت، یکپارچگی و هوشیاری آن‌ها را به دشمنان و بدخواهان فریاد می‌زند.

 

گریز و روضه

آیت‌الله علی حائری یزدی (ره) در کتاب «إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب عجل الله تعالى فرجه الشریف» می‌نویسند: وقتی که امام زمان (عج) ظهور کند، پنج ندا خطاب به اهل عالم سر می‌دهد: «اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحَوه عریان اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا»[8]

امام زمان خودش را به‌واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کند؛ بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، امام حسین (ع) را شناخته باشند؛ اما الآن هنوز همه مردم عالم، حسین (ع) را نمی‌شناسند؛ زیرا ما برای سیدالشهدا (ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود.

پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی امام حسین (ع) به عالم است؛ زیرا یکی از جاهای که مظلومیت و حقانیت امام حسین (ع) را به تصویر می‌کشاند و برای تمام احرار عالم سوزناک است، نحوه به شهادت امام حسین و یاران و عزیزانش در کربلا است. تک‌تک روضه‌های کربلا روضه‌ای بین‌المللی است؛ اما روضه شهادت حضرت علی‌اصغر (ع) برای همه جهانیان دردناک‌تر است! لحظه‌ای که حضرت می‌خواهد این کودک شش‌ماهه‌اش را سیراب کند، در مقتل چنین می‌نویسد: «فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبکی عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ، وقالَ: یا قَومِ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ»[9]

 اما چگونه به این طفل رحم کردند؟ چگونه او را سیراب کردند؟ چگونه جگرگوشه و قلب امام را آتش به آتش کشیدند؟ ... «فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ»[10]

از روی دست‌های پدر بال‌وپر گرفت                         خندید و خنده را ز لبان پدر گرفت

احساس کرد تیر، پدر را نشانه کرد                                     با حنجرش برای امامش سپر گرفت

وقتی که غنچه‌های زیر گلویش شکوفه کرد                  عطری عجیب در همه دشت در گرفت

 

 

 

منابع:

[1]. روش ابهام و ضرورت مطلب.

[2]. حدیث متواتر، حدیثی است که شمار راویان آن در هر طبقه زمانی به حدی باشد که تبانی آنان بر جعل حدیث، نزدیک به غیرممکن باشد.

[3]. در اصطلاح به حدیثی گفته می‌شود که راویان آن بیش از سه نفر و کمتر از حد تواتر باشد.

[4]. وسائل الشیعة، ج‏14، ص 496.

[5]. همان، ص 453.

[6]. کتاب المزار- مناسک المزار (للمفید)، ص 53.

[7]. داستان‌هایی از فضیلت زیارت امام حسین (ع)، ص 65.

[8]. إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب عجل الله تعالى فرجه الشریف، ج‏2، ص 233.

[9]. وقعة الطف، ص 246.

[10]. همان. 

 

(چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵) ۱۰:۱۳
https://news.masjed.ir/u/ie0
اظهار نظر
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید