به گزارش پایگاه تخصصی مسجد به نقل از ایکنا، امام خمینی(ره)علاوه بر اینکه به لحاظ عرفانی، فقهی و فلسفی در جایگاه برجستهای قرار داشتند، یک مفسر قرآن نیز بودند که این مهم به خوبی در آثار برجای مانده از ایشان مشخص است. خبرنگار ایکنا درباره رویکرد و روش تفسیری امام خمینی(ره) گفتوگویی با حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی، محقق و پژوهشگر قرآن داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید با این توضیح که دیدگاهها و موضوعات مورد اشاره در این گفتوگو تنها نقطه نظرات مصاحبه شوندگان گرامی است و ایکنا درصدد تأیید و یا رد هیچ کدام از این مطالب نیست.
مرحوم امام خمینی (ره) با چه نوع رویکرد و متدی به تفسیر قرآن پراختند؟
مرحوم امام خمینی(ره) جزء شخصیتهایی هستند که نگاه ویژهای به قرآن داشتند. ایشان براساس نگاههای عرفانی خود معتقد بودند که قرآن جلوه جان و آیینه رخ نمای تمام نامها و صفات و معرف کتاب و مقام مقدس است. یعنی همانطور که آیات تکوین خدا، نشانه وجود خداوند هستند، کتاب تکوین و تدوین هم خودش یک جلوه و تجلی خداوند است. در واقع امام معتقد بودند مردم به دنبال اسم اعظم هستند، در حالیکه خود قرآن جلوهای از اسم اعظم است. امام (ره) معتقد بودند چون قرآن از عالم غیب آمده و عالم غیب هم لایه به لایه است، پس این کتاب نیز از نظر معنا و فهم لایه به لایه است.
مهمترین ویژگیها و خصوصیات تفسیر سوره حمد امام(ره) چه بود؟
در رابطه با رویکرد و اندیشه تفسیری امام(ره) باید گفت یکی از چیزهایی که در اندیشه و تفسیر امام(ره) وجود دارد و تفسیر ایشان را از دیگر تفاسیر متمایز کرده را خود امام در کتاب آداب الصلوة به آن اشاره کردهاند و آن اینکه ایشان در آنجا نوشتهاند اگر تفسیری بیانگر مقاصد و اهداف کتاب الهی نباشد، آن تفسیر نیست، در حالیکه تفسیر زمانی میتواند تفسیر باشد که بیانگر اهداف قرآن باشد. ایشان برهمین اساس به چند نکته اشاره میکنند، اول اینکه مفسر نمیتواند تنها به دنبال روشن ساختن پیام باشد، بلکه باید به دنبال آن چیزی باشد که بتواند مقصد کلام الهی را بیابد.
نکته دوم اینکه ایشان معتقد بودند باید روی اهداف خاص قرآن تکیه کنیم و این اهداف خاص شامل معرفت، اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است، یعنی تفسیری که نوشته میشود باید مبین این دسته از اهداف الهی باشد. نکته سومی که امام(ره) به صورت مبسوط روی آن تکیه میکنند، جنبه و بعد کاربردی تفسیر است؛ یعنی اینکه تفسیر باید ما را به راه سیر و سلوک و روشهای عملی آن ایده و هدف مقدس کلی رهنمون کند.
بنابراین اگر از این منظر بخواهیم اندیشه و رویکرد تفسیری امام را خلاصه کنیم باید گفت که ایشان، اصل تفسیر را به هدفگرایی ارتقا میدهند و دوم در بحث هدفگرایی به اهداف معنوی، اخلاقی و عرفانی تاکید دارند و سوم اینکه، این رویکرد باید راه و روش عملی رسیدن به آن هدف مقدس را مشخص کند.
امام(ره) سه مرتبه سوره حمد را نوشتند؛ ایشان یک بار در کتاب آداب الصلوة به تفسیر سوره حمد پرداختند، بار دوم و بعد از انقلاب و در یکسری جلسات به تفسیر آن پرداختند که البته این جلسات ادامه پیدا نکرد، بار سوم نیز در برخی سخنرانیهای خود به صورت پراکنده و به تناسب موضوع، سوره حمد را تفسیر میکردند. این تفسیر در هر سه مرتبه، یک ماهیت واحد دارند، هرچند زبان بیان و گفتمانی آن متفاوت است؛ مثلا در کتاب آداب الصلوة به صورت کلاسیک و کاملا فنی بحث کردهاند، اما در جلسات بعد از انقلاب خود، با زبانی ساده و قابل فهم برای عموم بحث میکردند.
چرا جلسات سوره حمد ادامه پیدا نکرد و متوقف شد؟
جریانهایی هستند که فقط فکر خودشان را درست و حرفهای دیگران را باطل میدانند. در همین زمینه برخی از علمای مشهد به امام(ره) سفارش کرده بودند که تفسیر سوره حمد را ادامه ندهند، امام (ره) هم به جمع احترام میگذاشتند و برهمین اساس در جلسات آخر سوره حمد، فرمودند حرفهای ما ممکن است الفاظ آن برای جریانهای مختلف متفاوت باشد، ولی مقصود همه ما یک چیز است.
اینها با گرایشهای عرفانی امام(ره) که در تفسیر ایشان برجسته بود، مخالف بودند. الان هم کسانی هستند که با فلسفه و عرفان مخالفت میکنند. خود مرحوم امام در منشور روحانیت خود نوشتهاند که «وقتی به همراه فرزندم آقا مصطفی به فیضیه رفتیم، مصطفی از کوزهای آب خوردند و بعد کسی آنجا گفت که این کوزه را آب بکشید، چون وی فرزند کسی است که گرایشهای عرفانی و فلسفی دارد».
یعنی رویکرد امام در تفسیر قرآن یک نوع رویکرد عرفانی بوده است؟ در این صورت میشود گفت که ایشان از کدام شخصیت عرفانی تاثیر پذیرفتهاند؟
مهمترین ویژگی و رویکرد تفسیری امام، رویکرد و نگاه عرفانی بود. امام(ره) در رویکرد تفسیری خود تا حدودی متاثر از ابنعربی بودند. اما این تاثیرپذیری را در روش تفسیری خود براساس منش شیعی دنبال کردهاند.
انتهای پیام /