شنبه / ۲۷ شهریور ۱۳۹۵ / ۱۴:۰۳
سرویس : بین الملل
کد خبر : ۲۶۴۳۷
گزارشگر : سید پویان حسین‌پور
یادداشت

حمله به مساجد پاکستان، دلایل و زمینه‌ها

حمله تروریستی روز جمعه به مسجدی در منطقه مهمند پاکستان، دوازدهمین حمله انتحاری انجام شده به مساجد شمال این کشور به شمار می‌آید و از این رو نیازمند بررسی ریشه‌ای حملات تروریستی به مساجد، دلایل و زمینه‌های شکل گیری آن است.

(شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵) ۱۴:۰۳

پایگاه تخصصی مسجد ـ وحید پورتجریشی: حمله روز جمعه به نماز جمعه مسجد منطقه مهمند در پاکستان بدون شک نخستین حمله از این دست به مسجد و نمازگزاران در این کشور نبوده است. اما سوال اینجاست که چرا باید در یک کشور اسلامی چنین اتفاقاتی رخ دهد؟ چه گروهی مسئول اصلی رخ دادن چنین حملات وحشیانه‌ای به نمازگزاران در حال اقامه نماز و آن هم در مکانی مقدسی به نام مسجد رخ دهد؟

در وهله نخست، شاید این تصور برای هر مسلمانی شکل بگیرد که بدون شک حمله به مسجد و نمازگزار، کار اسلام ستیزان باشد. اما حقیقت این است که بررسی پیشینه حملات این چنینی در پاکستان، به هیچ وجه موید چنین مساله‌ای نبوده و اتفاقا برعکس، در بیشتر موارد این مسلمان نمایان و افراطیون تکفیری بودند که مسبب این حملات بوده‌اند. سؤالی که نوشتار پیش‌رو به‌دنبال پاسخ به آن است این است که براستی انجام چنین حملاتی توسط چه گروه‌های با ظاهر اسلامی صورت می‌گیرد و کدام گروه بنیادگرا راضی به کشتن برادر مسلمان، خود درست در زمان وقت اقامه نماز می شود؟ و در واقع انگیزه انجام چنین حملاتی چیست؟

برای ارائه پاسخی احتمالی به این پرسش، اجازه دهید نگاهی مختصر به پیشینه چنین حملات ریشه داری در منطقه قومی نشین پاکستان در شمال این کشور بیندازیم:

گروه تروریستی طالبان طی یک دهه گذشته به شکلی متناوب، حملاتی انتحاری و خونین به مساجد و دیگر اماکن متبرکه منطقه قبیله نشین شمال و شمال غرب پاکستان داشته است. حمله روز جمعه به مسجد منطقه مهمند، دوازدهمین حمله به مساجد این منطقه بوده که اگرچه هنوز هیچ گروهی مسئولیت آن را به عهده نگرفته، اما از شواهد و قرائن این حادثه تلخ چنین بر می آید که باز هم دست طالبان پاکستان یا همان گروه «تحریک طالبان» در کار بوده است.

نخستین حمله به مساجد این منطقه که با فاصله کمی از پیشاور قرار گرفته، در سال 2006 و در روستای «آخوروال»، واقع در «دره آدم خِل» رخ داد. یعنی یک سال پیش از اعلام موجودیت رسمی شاخه طالبان در پاکستان یا همان تحریک طالبان. در این حمله حدود 60 تن از نمازگزاران مسجد روستای نامبرده جان خود را از دست دادند که یکی از زعمای قبیله آن روستا هم به نام «حاجی خان آفریدی» در میان شهدای این حادثه حضور داشت.

چهار سال پس از این حمله، یعنی سال ۲۰۱۰ میلادی، دومین حمله از همین دست توسط طالبان پاکستان که حالا دیگر از گروه‌های شبه نظامی قدرت گرفته در پاکستان به حساب می آمد در منطقه «خیبر ایجنسی» شکل گرفت. در این حادثه هولناک، دو مسجد در این منطقه در یک روز و آن هم هنگام برگزاری نماز جمعه مورد حمله قرار گرفتند که در نتیجه، 60 تن از نماز گزاران در مسجد «علی» و 40 تن دیگر نیز در مسجدی در منطقه قوندای واقع در جمرود به شهادت رسیدند.

حمله بعدی طالبان به سال 2011 باز می گردد که طی آن 45 تن از نمازگزاران مسجد «سالارزای تحصیل» واقع در منطقه «باجائور ایجنسی» در حمله انتحاری به نماز جمعه این مسجد به شهادت رسیدند.

در دسامبر 2014 نیز دست کم 60 تن از زائران یک بقعه متبرکه در منطقه پاراچنار کشته شدند. حمله دیگر در سال 2015 شکل گرفت که طی آن 21 تن از زائران یکی دیگر از بقعه های متبرکه در حیات آباد بر اثر این حمله انتحاری کشته شدند.

حملات انتحاری بعدی نیز به ترتیب در بقعه‌های متبرکه هانگو، منصحرا و دره اسماعیل خان شکل گرفتند.

به لحاظ حجم تخریب، حملات انجام شده در مساجد به سبب تجمع و ازدحام نمازگزاران بسیار مخرب تر از روش متداول مورد استفاده در حملات انتحاری یعنی «آی ای دی» است و شاید به همین دلیل مورد توجه بیشتر تروریست های طالبان قرار گرفته است.

از سوی دیگر، همانطور که می دانیم بیش از یک سال از قدرت گرفتن طرفداران داعش در مناطق شمال پاکستان و در نزدیکی با مرز افغانستان می‌گذرد. از آنجا که داعش نسبت به القاعده و طالبان، گروهی نو پا و البته کم طرفدار تر به حساب می آید، لذا باید برای به دست آوردن قدرت در مناطق مذکور، تلاشی مضاعف در راه انداختن فعالیت‌های تروریستی و احتمالا درگیری بیشتر فیزیکی با نیروهای طالبان و القاعده در این منطقه انجام دهد. یعنی مشابه همان وقایع و فرآیندی که در ورود داعش به افغانستان رخ داد. انجام چنین حملاتی از یک سو، منجر به ایجاد مانور وحشت در مقابل مردم ساکن منطقه و از سوی دیگر، نشان دادن چنگ و دندان و میزان قدرت به گروه تروریستی رقیب به منظور توسعه قدرت خود در منطقه خواهد شد.

به لحاظ موقعیت ژئوپولیتیکی و استراتژیک منطقه مذکور به دلیل همسایگی با مرزهای افغانستان، در دست گرفتن کنترل این منطقه برای هر سه گروه طالبان، داعش و القاعده حیاتی به حساب می آید. چرا که کنترل این منطقه به معنای توانایی ایجاد پیوستگی میان نیروهای وابسته به هر یک از این گروه ها در خاک افغانستان با نیروهای خود در این سوی مرز، یعنی خاک پاکستان خواهد بود.

 از سوی دیگر، این پیوستگی در دو سوی مرزهای میان دو کشور، به معنای در اختیار گرفتن مناطق مرزی در هر دو سو نیز خواهد بود. این همان استراتژی است که کُردهای سوریه و ترکیه نیز در مرزهای میان دو کشور به دنبال آن هستند.  

به همین دلیل، با نگاهی اجمالی به آمار حملات ارائه شده، دلیل رخ دادن حملات انتحاری بیشتر، طی سالهای اخیر در مساجد منطقه مذکور را در می‌یابیم و برهمین اساس نباید از این پس نیز منتظر کاهش تعداد حملات انتحاری به مساجد پاکستان باشیم.

پایگاه تخصصی مسجد
(شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵) ۱۴:۰۳
https://news.masjed.ir/u/m1m
اظهار نظر
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید