پایگاه تخصصی مسجد: جایگاه و اهمیت مسجد در نظام اسلامی و کارکرد آن در مدیریت جامعه را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای اثرگذاری این نهاد مقدس دانست. اهمیت این تأثیرگذاری تا جایی است که در بیانات رهبران نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز بارها به آن توجه شده و بر ضرورت ایجاد «مسجد طراز اسلامی» تأکید شده است. نوشتاری که در ادامه میآید، تلخیصی است از مقاله «مسجد طراز نظام اسلامی» به قلم حجتالاسلام مهدوی ارفع که بهعنوان مقاله برتر کتاب فروغ مسجد نیز انتخاب شده است.
مسجد، اوّلین و فراگیرترین پایگاه تجلّی باورها، ارزشها، اصول و احکام نورانی اسلام است که با ارائة خدمات متنوّع، در عرصههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی به عموم مردم، به نوعی نمایندگی تمام و کمال شئون گسترده نظام و مکتب اسلام را در سطح محیط پیرامون خود بر عهده دارد. انقلاب اسلامی ـ که تحوّلی بنیادین را در ارزشها، ساختارها و رفتارها در راستای احیای اسلام ناب محمّدی(ص) ایجاد و ایجاب نموده استـ ضمن بازگشت دادنِ ارکان و اجزاء جامعه به الگوی جامعه مدینةالنّبی، با لحاظ مقتضیّات زمان، عناصر و کارکردهای جدیدی را برای همه یا اکثر ساختارها و از جمله برای مسجد تعریف نموده است. شناخت و پیادهسازی عملی این کارکردها و عناصر و توزیع منطقی این نقشها در میان ارکان و اجزاء مسجد، اعمّ از اجزای داخلی و بیرونی، مهمّترین گام راهبردی برای رسیدن به مسجد طراز نظام مقدّس جمهوری اسلامی است.
پارادایمهای مسجد طراز نظام اسلامی
اگر چه در خصوص تعریف و مختصات «مسجد طراز نظام اسلامی» غیر از چند پژوهش موردیِ محدود و یک کتاب کوچک مستقل، تحقیقات شایسته و بایستهای صورت نگرفته است؛ امّا از بررسی مجموع دیدگاههای منتشره در خصوص مسجد و انتظارات کارکردی آن میتوان سه تلقّی از مفهوم «مسجد طراز اسلامی» احصاء نمود:
۱. دیدگاه تاریخی ـ سنتی:
مقصود عدهای از «مسجد طراز اسلامی» یا «مسجد طراز نظام اسلامی» همانا مسجدی است که بهطور کامل منطبق بر ویژگیها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام و به خصوص در زمان حکومت نبوی در مدینه الرّسول(ص) باشد.
این تلقّی اگرچه از لحاظ ابتناء بر روش و سیره پیامبر اعظم(ص) بسیار صواب و قابل تقدیر است و حتّی گاهی در ظاهر منطبق با فرمایشی از امام راحل است که فرمودند: «امیدوارم موفّق به این امر بشوید و مساجدمان برگردد به حال مساجد صدر اوّل»، امّا نگرشی جامع و پویا نیست.
به عبارت دیگر، احیای تمام کارکردها و نقشهای مسجد در عصر نبوی(ص)، امری بسیار ضروری و متین است؛ امّا چنانچه از فرمایش حضرت امام راحل و نظایر آن چنین برداشت شود که سقف و نهایت نقشآفرینی و کارکرد مسجد همان است که در صدر اسلام ظهور و بروز پیدا کرد و کسی حقّ ندارد کارکردی فراتر از آن را برای مساجد تعریف نماید، چنین برداشتی بهطور قطعی ناصواب و عامل رکود و ایستایی خواهد بود.
به عبارت دیگر، احیای تمام کارکردها و نقشهای مسجد در عصر نبوی(ص)، امری بسیار ضروری و متین است؛ امّا چنانچه از فرمایش حضرت امام راحل و نظایر آن چنین برداشت شود که سقف و نهایت نقشآفرینی و کارکرد مسجد همان است که در صدر اسلام ظهور و بروز پیدا کرد و کسی حقّ ندارد کارکردی فراتر از آن را برای مساجد تعریف نماید، چنین برداشتی بهطور قطعی ناصواب و عامل رکود و ایستایی خواهد بود.
به نظر نگارنده، سخن حکیمانة امام راحل که بهطور قطعی نمیتواند به تنهایی و بدون توجّه به سایر مبانی و دیدگاههای دیگر ایشان مورد استناد قطعی قرار گیرد، ناظر بر مقایسه دوران پیش و اوایل دوران پس از انقلاب با دوران صدر اسلام است. در واقع، امام در مقام اعلام عدمرضایت از وضع موجود مساجد در ابتدای انقلاب و فاصله بسیار زیاد آن از جایگاه و کارکردها شایسته آن است و با ارجاع اذهان به اوضاع مساجد در صدر اسلام و عصر حکومت اسلامی نبیّ اکرم(ص)، قصد داشتهاند این حقیقت را یادآوری و القاء کنند که باید کارگزاران نظام اسلامی تلاش کنند تا مساجد به عنوان کانونهای اصلی شکلگیری انقلاب به تراز لایق خود برگردند.
از طرف دیگر، در زمان شخص امام راحل هم مساجد به پایگاه خدماتی تبدیل شده بودند که شاید هرگز در طول تاریخ سابقه نداشته است؛ نظیر تمرکز بسیج اقتصادی در مساجد، مراکز برگزاری انتخابات، محلّ اسکان مسافران نوروزی و...
۲. دیدگاه حداقلی:
گروهی از صاحبنظران و محقّقان بر این باورند که کارکردها و نقشهای مسجد در عهد نبوی(ص) بر دوگونه بوده است:
الف) کارکردهایی که مربوط به مسجد، بما هو مسجد میشود، فارغ از اینکه حکومت و حاکمیّت اسلامی باشد یا نه و صرفنظر از اینکه در حکومت اسلامی، حاکم پیامبر(ص) یا امام معصوم یا ولی فقیه غیرمعصوم باشد.
ب) کارکردهایی که ناشی از اختیارات انحصاری حاکم معصوم ـ اعمّ از پیامبر(ص) و ائمه(علیهمالسلام) ـ است و بهطور مستقیم به شئون و اختیارات ایشان باز میگردد.
این گروه ـ که اغلب دارای مبانی اسلامشناختی غیرپویا و کمبهره از تأثیرات زمان و مکان هستندـ در سایه دستهبندی مذکور، چنین نتیجه میگیرند که مهمترین وظیفه مساجد، برپایی نماز جماعت، مجالس ذکر و دعا و موعظه و حداکثر در بُعد اجتماعی ـ همکاری مؤمنان برای رفع نیازهای مادّی و مالی نیازمندان محلّ و تسکین آلام آنهاست.
متأسّفانه باید گفت این دیدگاه ـ دانسته و ندانسته ـ حاشیهای از تئوری دشمن ساخته «سکولاریسم» و جدایی دین از دنیا و سیاست است که گاه آگاهانه از تریبونهای روشنفکران دینی مطرح میشود و گاه ناآگاهانه بر زبان و قلم متدیّنین سنّتی جاری میگردد.
۳. دیدگاه فقه پویا (حداکثری)
شکّی نیست که پیامبر مکرّم اسلام(ص) در دوران خود از اختیارات تامّ، مطلق و عامّی در حوزه تدبیر و مدیریت امور امّت اسلامی برخوردار بودهاند. از طرفی، هر تجویز اختیاری از سوی خداوند متعال، مبتنی بر حکمت و مصلحتی واقعی است. حکمت و مصلحت مطلقه بودن ولایت رسولالله(ص) همانا برداشتن تمام موانع از سر راه پیشرفت و تعالی امّت اسلام و فراگیر شدن ارزشهای اسلام ناب محمّدی(ص) بوده است.
اکنون در دوران غیبت و در عصر تشکیل تنها حکومت اسلامی با رهبری فقیه عادل و جامعالشرایط، این سؤال پیش میآید که فارغ از ولایت تکوینی ـ که فقط در اختیار معصومان است ـ در حوزه ولایت شرعی و تشریعی، ولیّ فقیه چه میزان از اختیارات و شئون پیامبر را در عرصه اداره امور امّت واجد است؟
اگر بگوییم تنها بخشی از آنها را که مصداق یا مصادیقی از آن در عصر حیات پیامبر، موضوعیّت یافته و حضرت نسبت به آن اعمال نظر و اقدام فرمودهاند و موضوعات و احکام جدید و مقتضیّات نوین، از حوزه اختیار حاکم اسلامی خارج و ممنوع است، در این صورت اصل حکمت و مصلحت تفویض و تجویز اختیار به اولیاء زیر سؤال میرود؛ زیرا همان وظیفهای که از پیامبر در زمان خودش انتظار میرود ـ یعنی اداره تمام امور امّت اسلام و توسعه آرمانهای اسلام ـ از ولیّ فقیه هم انتظار میرود؛ در حالی که لوازم آن در اختیار وی قرار داده نمیشود و این علاوه بر اینکه تکلیف بمالایُطاق است و از نظر عقلی قبیح و محال است، نقض غرض نیز محسوب میشود.
بنابراین، چارهای نیست جز اینکه بگوییم ولیّ فقیه در عرصه اداره امور امّت اسلام، از تمام اختیارات و شئون پیامبر و امام معصوم برخوردار است، طابَق النّعلِ بالنَّعل!
سیرۀ حاکمیّتی پیامبر اعظم(ص) در تعامل با مساجد
از مجموع مدارک تاریخی و روایی اینچنین برداشت میشود که در سیرة نبیّ مکرّم اسلام(ص) مسجد اوّلین و مهمترین رکن در همبستگی بین امّت و رهبر و مرکز تمام تصمیمگیریها و اقداماتی است که حکومت برای اجرای آنها نیازمند حضور و نقشآفرینی آحادّ مردم است. برخی از این اقدامات عبارتاند از: آموزش نیروهای نظامی، اطّلاعرسانی و بسیج عمومی برای مبارزه با توطئههای منافقین، تعلیم و تربیت، رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مؤمنان و ... .
علاوه بر این، پیامبر به عنوان حاکم اسلامی تمام وظایف و شئون حاکمیّتی خود را با محوریّت مسجد و در مسجد رتق و فتق میفرمودند؛ در مسجد محکمه قضاوت برپا میکردند، با بزرگان به شور مینشستند، بیتالمال را در مسجد تقسیم میفرمودند، دیدارهای سیاسی خود را در مسجد برگزار مینمودند و... .مسجد در حکومت امیرالمومنین(ع)
با روی کارآمدن امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) و با توجّه به اینکه مهمترین هدف و مقصد ایشان، احیای قرآن و سنّت نبوی و اصلاح مفاسد و بدعتهای نهاده شده توسّط خلفای پیشین بود، احیای کارکردهای اصلی مسجد و بازگرداندن شأن و جایگاه لایق آن سرلوحه برنامههای حضرت قرار گرفت.
ایشان همانند پیامبر(ص)، مسجد را مقرّ خلافت و حکومت قرار داد و کلّیه وظایف و برنامههای حکومتی خود را در مسجد و با محوریّت مسجد انجام داد.
هنوز در مسجد مقدّس کوفه، نشانههای متعدّدی با عنوان «دکّه» وجود دارد که هر کدام نمایشگر یکی از کاردهای مسجد در حکومت امیرمؤمنان است؛ مانند «دکة القضاء»، «دکّة الطشت»، «دکّة الفتوا» و ... .
امّا تحوّلی که در این دوره در رابطه میان حکومت و مسجد ایجاد شد، شاید وهلة اوّل احیای کارکرد معنوی و تربیت اخلاقی و منبر وعظ و خطابه بود که توسّط شخص حضرت احیا و تقویّت شد.
ویژگیهای مسجد نمونه
الف) ویژگیهای عبادی مسجد نمونه
1. مسجد، جایگاه عالیترین نوع کُرنش عبد در برابر معبود است. سجده، اوج عبادت و بندگی انسان برای خداست؛ «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَة مِن بَنی آدَمَ» (بحارالانوار، جلد، صفحه ۱۶۴)
2. مسجد، جایگاه پرستش خالصانه خداوند است؛ «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً» (سوره جن، آیه ۱۸)
3. مسجد، زیارتگاه خداوند متعال است. در حدیثی قدسی، منقول از نبیّ اعظم(ص) آمده است: «اَلا طُوبَی لِعَبْدٍ تَوَضَّأ فِی بِیْتِهِ ثُمَّ زارَنی فِی بَیْتی؛ خوشا به حال بندهای که در خانه خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانهام زیارت کند» (وسائلالشیعه، جلد ۱، صفحه ۲۶۸)
4. مسجد، خانه خدا در زمین است؛ «اِنَّ بُیُوتی فی الأرْضِ المَساجِدُ تُضِیءُ لِأهْلِ السَّماء کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِاَهْلِ الاَرْضِ» (همان)
ب) ویژگیهای تربیتی مسجد نمونه
1. مسجد، بهترین محلّ عبادت و عبادت، بهترین عامل پرورش روح آدمی و پاسخ گفتن به مهمّترین نیاز طبیعی اوست. تربیت چیزی جز پاسخ صحیح، بهنگام و متعادل به نیازها و پرورش همهجانبه استعدادها نیست. اگرچه عبادت در هر مکانی این نیاز طبیعی و معنوی را بهطور نسبی تأمین میکند، ولی این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کامل تر تأمین میشود؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و در پرتو عبادت جمعی از غرور و خودپسندی، تنهایی و فردگرایی در امان میماند و با پیوستن به سیل عابدان و نمازگزاران، میتوان در اقامه نماز و امحاء فحشاء و منکر نقشآفرین باشد.
2. مسجد، پناهگاه مؤمن از آسیبهای اخلاقی است. معصومان در سخنان خویش مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمردهاند(مستدرکالوسائل، جلد ۳، صفحه ۲۱۱) انسان در این پناهگاه از دغدغه و اضطراب، افسردگی و دلهره و ... فاصله میگیرد و به برکت ذکر الله به آرامش مستقرّ دست مییابد؛ قرآن کریم در این مورد فرموده است: «ألا بذکر اللهِ تطمئنّ القلوب» شاید به همین دلیل است که امام صادق(ع) به مسلمانان سفارش میکنند که به هنگام رویارویی با مشکلات و اندوههای دنیویّ، به نماز و مسجد پناه ببرند. (وسائلالشیعه، جلد ۵، صفحه ۲۶۳)
3. مسجد، مکانی مقدّس و عاری از ظلم و گناه و پلیدی است. حضور مؤمن در مسجد بسان احرام بستنِ حاجی در حجّ است. با آنکه گناه در همه جا نکوهیده و زشت است، امّا در مسجد قباحتی دو چندان مییابد.(کشفالغطاء، کتابالصلوه، صفحه ۲۱۱) پس، مؤمن باید تلاش و کوشش بیشتری کند تا در آن مکان مقدّس به گناه آلوده نشود؛ سخنان ظالمانه بر زبان نیاورد؛ به آبروی دیگران تجاوز نکند؛ غیبت و سخنان لغو و بیفایده را کنار نهد و از گفتوگوهایی که بوی دنیاپرستی و دنیاخواهی میدهد، پرهیز کند.
مواظبت در پرهیز از گناه و لغو و ... در مسجد در حقیقت، نوعی تمرین کارهای خیر و دوری از زشتیهاست. آثار سازنده و تربیتی حضور در مسجد، رفتهرفته به دیگر اعمال مؤمن و سایر زمانها و مکانهای حیاتش نیز سرایت میکند و این بهترین روش تربیت غیرمستقیم است.
4. مسجد، محلّ تزیین شدن به زینتهای معنوی است. قرآن کریم به مؤمنان سفارش میکند که هنگام حضور در مساجد، زینتهای خود را همراه بگیرید. این توصیّه شامل انواع زینتها است که عبارتاند از:
الف) زینت ظاهری فردی، مانند لباس زیبا و پاک، عطر و بوی خوش، نظافت بدن، شانه زدنِ موها و محاسن و ... .
ب) زینت مادّی، شامل: مال و فرزند که در قرآن به عنوان زینت زندگی دنیا معرّفی شدهاند. «المالُ و البَنون زینة الحیوة الدّنیا ...» (سوره کهف، آیه ۴۶)
ج) زینت معنوی، به معنای خصال نیکو و صفات پسندیده اخلاقی است؛ نظیر صدق و صفا و خلوص و مهربانی (وسائلالشیعه، جلد ۶، صفحه ۱۲)
5. مسجد، کانون پیوند صالحان است. کارشناسان تربیت بالاتّفاق بر نقش ویژة دوست و معاشر خوب در تربیت انسان تأکید دارند. اسلام نیز مروّج و حامی همین اصل تربیتی است. هم در قرآن کریم و هم در روایات معصومین، نکات فراوانی پیرامون اهمیّت و ضرورت یافتن دوستان خوب، راههای امتحان و آزمودن دوستان، آداب دوستی و معاشرت، حقوق دوستان و معاشران، مراقبت و حفظ دوستی با صالحان و ... وجود دارد.
مسجد با ایجاد آشنایی و پیوند میان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی انسان فراهم میکند. ارتباط دوستانه با نیکان همجنبة ایجابی تربیت ـ یعنی تشویق و ترغیب به فضایل ـ را در فرد تقویّت میکند و همجنبه سلبی آن ـ یعنی قدرت یافتن بر پرهیز از رذایل ـ را.
6. مسجد، بستری مناسب برای پرورش روحیّات اجتماعی است. «انزواطلبی» و«جمعگُریزی» یک بیماری روحی شناخته شده است؛ در حالی که اجتماعی بودن و جمعگرایی ـ در حدّ معقول آنـ نشان سلامت روح و روان انسان و تعادل فکری او به حساب میآید. مسجد با فراخوانی پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمعگرایی، انعطاف و نظمپذیری را در آنان تقویّت میکند و درونگرایی افراطی و بیگانگی از جمع را از آنان میزداید.
7. مسجد، پایگاه تقویّت روحیّه همدردی، همکاری و همیاری در مشکلات است. مساجد بهطور معمول، جایگاه طرح مشکلات و نارساییهای اجتماعی است. بهطور طبیعی، حضور در چنین مکانی روح تعهّد و دردمندی را در فرد میدمد. پرورش این خوی پسندیده در اشخاص، خود نوعی مبارزه با روح بیتعهّدی و بیتفاوتی است؛ روحیّهای که هرگاه در افراد جامعهای ـ بهویژه نسل جوان آن ـ پیدا شود، آسیبهای اساسی بر پیکر آن اجتماع وارد خواهد شد.
ج) ویژگیهای فرهنگی ـ آموزشی مسجد نمونه
نقش آموزشیـ فرهنگی مسجد پس از جنبههای عبادی آن، سرآمد دیگر ابعاد است. بهطور اساسی، پیریزی مسجد در اسلام، پیریزی بزرگترین مدرسه اسلامی بود. مسلمانان تا چند قرن پیش، با پدیدهای به نام مدرسه ـ به معنای غربی و امروزی آن ـ روبهرو نبودند. پیش از پیدایش مدرسه ـ که تاریخ پیدایش آن به دو قرن نمیرسد ـ مسجد، یگانه مرکز مهمّ آموزشی ـ فرهنگی در کشورهای اسلامی بوده است. تا جایی که روزگاری این مسأله در میان فقیهان مطرح بوده که آیا تأسیس مدرسه جایز است یا نه؟!(وسائلالشیعه، جلد ۶، صفحه ۱۲)