به گزارش سرویس مسجدپژوه پایگاه تخصصی مسجد، رئیسجمهور در بازدید سرزده خود از وزارت فرهنگ (۱۴فروردین ۱۴۰۴) به بررسی عملکرد و ارزیابی برنامههای این وزارتخانه پرداخت و در ضمن گفتوگوهایش با مسئولان فرهنگی بر استفاده از ظرفیت عظیم مساجد در سراسر کشور بهعنوان فرصتی مغتنم برای حل مسائل و چالشهای اجتماعی تأکید کرد و گفت: «شبکه گسترده مساجد میتواند در کنار نهادهای رسمی، در کاهش مشکلات معیشتی و تقویت همبستگی اجتماعی نقشآفرین باشد. امروزه بیش از ۸۰هزار مسجد در کشور وجود دارد یعنی بهازای هر ۱۵۰۰نفر یک مسجد فعال در دسترس است و این یک فرصت کمنظیر برای کشور محسوب میشود که اگر از آن با یک برنامهریزی منسجم و با همراهی نیروهای متدین و دغدغهمند استفاده کنیم میتوانیم بر بسیاری از مشکلات اجتماعی و معیشتی مردم غلبه کنیم.
فلسفه وجودی مسجد آن را فراتر از محل عبادت صرف قرار میدهد. نماز مجموعهای از سخنانی است که انسان در برابر خداوند بهزبان میآورد و اگر میگوییم باید نماز را اقامه کنیم یعنی باید همه آن سخنان و وعدههایی که در برابر خدا بیان میشود در رفتار اجتماعی ما و در کارکردهای مساجد تجلی یابد.»
ممکن است مخاطبان این خبر بپرسند: «آیا مسئولیت مساجد با وزارت فرهنگ است که رئیسجمهور مسائل مربوط به مسجد و فعالیتهای مسجدمحور را در این وزارتخانه مطرح میکند؟» در پاسخ به این پرسش باید چند موضوع را بررسی کنیم که ریشه در نگاه قانوننویسان و سیاستگذاران عرصههای کلان کشور دارد و سپس به آن پاسخ دهیم.
طبق گزارشی که چند سال پیش در سایت «الف» منتشر شده است، نهادهای بسیاری در اداره مساجد نقش دارند که فعالیت ۶ نهاد نخست مستقیم و بقیه غیرمستقیم است: نمایندگی ولیفقیه در استانها (مرکز رسیدگی به امور مساجد)، ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، بسیج، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداریها، قوهقضائیه، وزارتخانههای کشور و بهداشت و نیرو، سازمان بهزیستی، هلالاحمر، کمیته امداد امامخمینی(ره)، نهاد کتابخانهها، نیروی انتظامی، ستاد احیای امربهمعروف و نهیازمنکر، سازمان دارالقرآن، سپاه (در قالب طرحهای پیشرفت و آبادانی محرومیتزدایی)، قرارگاه خاتمالانبیا(ص)، بنیاد خاتمالاوصیا(عج)، ستاد مردمی اعتکاف، حوزههای علمیه و حتی نهادهای دیگر.
بنابراین باز هم پرسش اصلی این گزارش تکرار میشود که با وجود نقشداشتن این همه نهاد و سازمان و وزارتخانه چرا رئیسجمهور استفاده از ظرفیت مساجد را به وزیر فرهنگ و معاونانش گوشزد کرد.
اینک به «آییننامه ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد کشور» نگاهی میاندازیم که در وبگاههای «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» و «شورای فرهنگ عمومی کشور» آمده است. در ابتدای این آییننامه چنین آمده است: «جایگاه مقدس و پایگاه مذهبی مسلمانان، مسجد، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی مکانی بسیار غنی و گسترده است که میتواند در جامعه اسلامی در ابعاد مختلف کارکردهای متنوعی داشته باشد و از این نظر بنیادیترین و تعیینکنندهترین نهادی است که از صدر اسلام تا کنون در جامعه اسلامی نقشهای متعددی بر عهده داشته است. پراکندگی گسترده مساجد و در نتیجه تحتتأثیر قراردادن تمام اقشار جامعه، حضور نیروهای فاضل و مؤمن در مساجد و سرمایه اقتصادی عظیم بناها و تجهیزات مساجد گویای عظمت سرمایهای بهنام مسجد است که میتواند بستر مناسب نشر معارف اسلامی و آموزههای فرهنگی و اجتماعی باشد.»
پس طبق این آییننامه یکی از مهمترین بسترها برای گسترش آموزههای فرهنگی و اجتماعی مساجد هستند، اما مدیریت آنها با کیست؟ آییننامه مذکور اعضای ستاد پشتیبانی و هماهنگی امور مساجد کشور را اینگونه اعلام کرده است: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور، وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت بهداشت، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان صداوسیما، میراث فرهنگی، مرکز رسیدگی به امور مساجد، شورای سیاست گذاری ائمهجمعه، ستاد احیای امربهمعروف و نهیازمنکر، نیروی مقاومت بسیج، شهرداری و سه نفر از ائمهجماعات صاحبنظر در مسائل فرهنگی بهپیشنهاد سازمان تبلیغات اسلامی.»
سومین بار است که باید به پرسش اصلی برگردیم که چرا توصیه اصلی برای توجه به فعالیتهای مسجد محور خطاب به مدیران فرهنگی کشور انجام شد. پاسخ این پرسش را باید در لابهلای سطور و بندهای برنامه هفتم توسعه پیدا کرد. اگر به فصل فرهنگی این برنامه نگاهی بیندازیم خواهیم دید که سیاستگذاران کلان کشور بخش اعظمی از فعالیتهای فرهنگی کشور را «مسجدمحور» یعنی با ضرورت توجه به فرصتها و ظرفیتهای مساجد تعریف کردهاند که با اینکه بسیاری از نهادهای کشور بودجههای بسیاری بهنام فرهنگ میگیرند اما متولی اصلی این موضوع یا بهتر است بگوییم «مسئول اصلی عرصه فرهنگ و هنر» در کشور ما «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» است، اگرچه شما این نقد را به ساختار حاکمیت داشته باشید که این مسئولیت با اختیارات سازگار نیست. با این حال بهنظر میرسد رئیسجمهور با اشراف و تأکیدی که بر برنامه هفتم توسعه داشته است و دارد، بهدرستی، مسائل حاشیهای و نقدونظرهای زمانبر و فرصتسوز را به زمان و مکان و آدمهای دیگری واگذار کرده و خیلی مستقیم و سرراست از مسئولان وزارت فرهنگ خواسته است طبق برنامه هفتم توسعه بکوشند از ظرفیت عظیم مساجد برای حل مشکلات مختلف کشور استفاده کنند.
پایان پیام/