به گزارش مسجدخبر به نقل از فارس؛ حجتالاسلام سیدرضا عباسی تیزاب، امام محله مسجد امام علی(ع) شهرستان خرمآباد در استان لرستان است. او قریب به ۱۰ سال است که در عرصه تبلیغ و گسترش معارف ناب اهل بیت(ع) فعالیت دارد و چند سالی هم در یکی از روستاهای محروم شهرستان نورآباد دلفان امام روستا بوده و برای ارتقای فرهنگی و اجتماعی این روستا تلاش کرده است.
برگزاری کلاسهای آموزشی و قرآنی برای کودکان با کمک همسر
او هم اکنون امام پایگاه فرهنگی و اجتماعی در حاشیه شهر خرمآباد است و برای رونق فعالیتهای فرهنگی در این محله و کاهش آسیبهای اجتماعی در تلاش است. عباسی میگوید: «علاوه بر فعالیتهای عمومی در مسجد، برای نوجوانان و کودکان هم برنامههای آموزشی و قرآنی داریم. همسرم هم به عنوان شریکة الامام در کلاسهایی مجزا، برای دختران فعالیت دارد.»
پایان دادن به اختلاف ۲ هیأت
تلاش برای ایجاد صلح و صفا و صمیمیت را میتوان سیره مستمر حاج آقا عباسی دانست؛ چرا که او در هر جایی که بوده، برای تحقق این امر تلاش کرده است. او در جریان تصادفی که منجر به فوت شده بود با پیگیریهای فراوان توانست رضایت شاکی را بگیرد. همچنین با همت او اختلافی که بین دو هیأت مذهبی وجود داشت، برطرف شد و محبت و صمیمیت جایگزین کدورتها شد.
زائرانی که کاروانهای دیگر نمیپذیرند
یکی از کارویژههایی که میتوان حجت الاسلام عباسی را با آن شناخت، توفیقاتی است که او در همراهی با زائرین عتبات عالیات دارد. به خصوص زائرینی که شاید به دلیل کهولت سن و سال و یا شرایط خاصشان کاروانهای دیگر تمایل چندانی به پذیرش آنها ندارند. او هر ساله تلاش میکند در ایام اربعین عدهای از این افراد را با خود همراه کند تا علاوه بر فیض زیارت اربعین از برکات دوچندان خدمت به زائرین خاص اباعبدالله الحسین(ع) نیز بهرهمند شود.
امروز راهی کربلا میشویم
او از کار خویش رضایت دارد و میگوید: «برخی سالها بین ۱۰ تا ۲۰ نفر از افرادی که کاروانها حاضر به همراهی آنها نیستند؛ مانند پیرمردها و پیرزنها و افرادی را که نیازمند مراقبت بیشتری هستند، با خود همراه میکنیم و الحمدلله تاکنون هم مشکلی نداشتهایم. امسال هم ثبت نام کردهایم که انشاءالله امروز پنجم شهریورماه به سمت کربلا حرکت خواهیم کرد.»
خاطرهای از همراهی یک پیرمرد در مسیر نجف به کربلا
حجتالاسلام عباسی ادامه میدهد: «در یکی از این سفرها پیرمردی بود که به دلیل کهولت سن وضعیت مناسبی نداشت و حتی ما هم توصیه میکردیم که در وقت مناسبتر و راحتتری به زیارت مشرف شود؛ اما وقتی اصرار و علاقه شدید او را دیدم، به خدا توکل کردم و او را همراه خود بردیم؛ در آن سفر به لطف خدا این زائر نه تنها اذیتی برای ما نداشت که از جوانان هم سرحالتر ما را همراهی کرد. آن سفر به برکت این پیرمرد سادات، بسیار با برکت بود؛ به گونهای که برخلاف سالهای دیگر هرگاه میخواستیم در موکبها استراحت کنیم بدون مشکل جا و پذیرایی فراهم میشد. آن زائر مدت کمی بعد از برگشت از دنیا رفت، ولی قسمت شد تا در ایام پایانی عمر خویش زائر کربلا باشد و همراهی او برای ما هم برکات بسیاری داشت.»
پایان پیام/