به گزارش پایگاه تخصصی مسجد ، هرچند پدیدۀ سند 2030 و مسائل پیرامون آن بیش از پنج ماه است که مورد توجه برخی دلسوزان انقلاب و نظام بوده است، اما سخنرانی مقام معظم رهبری در این خصوص -که در دیدار با معلّمان در تاریخ 17 اردیبهشت 1396 ایراد شد- باعث شد این مسئله وارد فاز جدیدی گردد. از سوی دیگر، فقدان یا کمبود شناخت و اطلاعات نسبت به برنامۀ آموزش 2030 و مسائل پیرامون آن، همزمانی مسئله با انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و سیاسیکاری و دو قطبی شدن مسئله، باعث پدید آمدن برخی حاشیهها و انحراف مسئله از مسیر اصلی خود شد. اکنون که انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسیده است، متن پیش رو به دنبال آن است که فارغ از این حاشیهها و سیاسیکاریها، به میزان وسع خود، قدمهایی در جهت روشنگری پیرامون برنامۀ آموزش 2030 در جمهوری اسلامی ایران و ملاحظات پیرامون آن با تکیه بر مستندات و تحلیل منطقیِ مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی بردارد.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که با توجه به اینکه در فهم و تحلیل مناسب برنامۀ آموزش 2030، آگاهی از آنچه روی داده و بسترها و زمینههای تاریخی و معرفتی این برنامه و اسناد آن، از اهمیت زیادی برخوردار است، به ناچار بخشهایی از متن نیز به این مباحث اختصاص خواهند یافت.
برنامۀ آموزش 2030؛ مروری بر سوابق، ابعاد و فرآیندهای طی شده جهانی و ملّی
برای آشنایی تاریخی با سابقۀ برنامۀ آموزش 2030، باید به سال 1990 (1369) باز گردیم. در این سال، در شهر جامتین تایلند، کنفرانسی جهانی با عنوان «آموزش برای همه (EFA)» و با هدف فراگیر نمودن آموزش در کشورهای جهان، با همکاری پنج سازمان بین المللی (یونسکو، یونیسف، صندوق جمعیت سازمان ملل، بانک جهانی و برنامۀ عمران ملل متحد) برگزار گردید. ده سال پس از این کنفرانس و با تحلیل نتایج حاصل از این برنامه، در آوریل 2000 (اردیبهشت 1379) در شهر داکار سنگال، کنفرانسی دیگر برگزار شد که طی آن، سندی با عنوان «چارچوب عمل داکار» ارائه شده و برنامهای 15 ساله برای «آموزش برای همه» در آن ارائه شد. از سوی دیگر، سران کشورهای جهان در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در آغاز هزارۀ جدید (سال 2000) توافق نمودند تا برای دستیابی به توسعۀ پایدار در کشورهای جهان، پایان دادن به فقر و کاهش شکاف طبقاتی، تا سال 2015 برای تحقق هشت هدف مشترک تلاش نمایند. این هدفها در زمینههایی همچون رفع فقر و گرسنگی، آموزش ابتدایی همگانی، برابری جنسیتی، سلامت و بهداشت و محیط زیست بودند. همزمانی توافق بر اهداف توسعۀ هزاره با تصویب چارچوب عمل داکار و تناسب این چارچوب عمل با هدف دوم از اهداف هشتگانۀ توسعۀ هزاره (که عبارت بود از «دست یافتن به آموزش ابتدایی همگانی») به معنای آن بود که این هدف عملاً در ضمن برنامۀ «آموزش برای همه» پیگیری شد. ایران نیز یکی از کشورهایی بود که در اجرای این برنامه مشارکت نمود، خصوصاً که آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی، توفیقات قابل توجهی در مبارزه با بیسوادی و فراگیری آموزش عمومی داشت.
پس از گذشت 15 سال از این دو واقعه (توافق بر «اهداف توسعۀ هزاره» و برنامۀ «آموزش برای همه»)، دستاندرکاران معتقد بودند که هرچند از زمان اجرای دو برنامۀ «توسعۀ هزاره» و «برنامۀ آموزش برای همه»، پیشرفتهای خوبی حاصل شده، اما دسترسی به اهداف این برنامهها تا مهلت مقرّر آن یعنی تا سال 2015 تحقق نیافته است و لذا، برای به پایان رساندن دستور کارهای ناتمام آنها، نیازمند اقدامات تکمیلی هستیم. به همین خاطر، وزرای آموزش و پرورش برخی کشورهای جهان (از جمله ایران) و نمایندگان عالیرتبۀ آنها در اردیبهشت 1394 (مصادف با ماه مه 2015) در اینچئون کرۀ جنوبی گرد آمده و بر یک برنامۀ 15 سالۀ جهانی دیگر توافق نمودند. نتیجۀ این توافق، بیانیهای به نام «بیانیۀ اینچئون» در 20 بند بود که در ضمن آن، شرکتکنندگان خود را متعهد به اجرای اهداف آموزشی مورد توافق دانستند.
از سوی دیگر، در مهرماه 1394 (سپتامبر 2015)، سندی به نام «دستور کار 2030 برای توسعۀ پایدار» به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که برنامۀ 15 سالۀ دیگری برای تحقق توسعۀ پایدار در کشورهای جهان را ارائه مینمود. این برنامه که دربردارندۀ 17 هدف در عرصههای مختلف فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی است، هدف چهارم خود را به آموزش اختصاص داده است. این هدف عبارت است از «تضمین آموزش با کیفیت، برابر و فراگیر و ترویج فرصتهای یادگیری مادام العمر برای همه». در نشستهای مشورتی مرتبط، صاحبنظران به این جمعبندی رسیدند که این هدف، جایگاهی کاملاً بنیادین در تحقق دیگر اهداف «دستور کار 2030 برای توسعۀ پایدار» داشته و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، در تحقق عمدۀ آنها نقشآفرین است. لذا، ضروری است علاوه بر برنامهریزی برای تحقق آن، دامنه و گسترۀ آن نیز افزایش یابد. به همین علت، در راستای بیانیۀ اینچئون، با توجه به نتایج دستورکار 2030 برای توسعۀ پایدار و با استفاده از تجارب کشورها در اجرای برنامههای پیشین دربارۀ «آموزش برای همه»، «چارچوب عمل برنامۀ آموزش 2030» تهیه شده و در کنفرانس عمومی یونسکو در پاریس در آبان (نوامبر) سال 1394 به تصویب رسید.1 این «چارچوب عمل» به همراه «بیانیۀ اینچئون»، مشترکاً توسط یونسکو در قالب سندی با عنوان «آموزش 2030: بیانیۀ اینچئون و چارچوب عمل برای اجرای هدف چهارم توسعۀ پایدار» منتشر شد.
اهمیت کلیدی آموزش در تحقق اهداف توسعۀ 2030 باعث شد که «آموزش فراگیر در چارچوب عمل جهانی آموزش 2030 به مراتب دامنهای گستردهتر و تکالیفی وسیعتر از برنامۀ «آموزش برای همه» داشته باشد و علاوه بر حوزههای ناتمام آموزش برای همه، حوزههای دیگر آموزش از جمله اشتغال و توسعۀ مهارتها، آموزش فنی حرفهای، آموزش عالی، آموزش سلامت و بهداشت، آموزشهای اجتماعی و شهروندی را نیز در برگیرد.2 به همین دلیل، برنامۀ آموزش 2030 «یک برنامۀ توسعهای «جامعنگر» و «چند مؤلفهای» است که کلیت نظام آموزشی را در تمامی سطوح -پیشدبستانی تا عالی و آموزشهای فنی و حرفهای- و ماهیت -رسمی، غیررسمی و ساختار نایافته- در بر میگیرد. با توجه به کاربرد جهانی این برنامه و هدفگذاریهای انجام شده در آن، میتوان برنامۀ آموزش 2030 را اولین برنامۀ جامعنگر جهانی در بخش آموزش محسوب کرد.»3
2030 در ایران
در ایران، کمیسیون ملّی یونسکو که متولی اجرای چارچوب عملهای جهانی در ایران است، پس از تصویب نهایی «برنامۀ آموزش 2030» در یونسکو در سال 1394، تهیۀ چارچوب عمل ملّی آموزش 2030 را در دستور کار خود قرار داده و این اقدامات را در این جهت انجام داد:
1- تشکیل 30 کارگروه ملی برای تهیۀ چارچوب عمل ملی؛ هر یک از این کارگروهها به تهیۀ نقشۀ راه پیشنهادی برای بخشی از چارچوب عمل ملی پرداختند. سپس پیشنهادات آنها در کمیتۀ تلفیق چارچوب عمل ملی نهایی شده و نتیجۀ کار، در قالب یک سند 368 صفحهای با نام «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران» آماده شد.4 ویرایش اول این سند -که در بیان عمدۀ مسئولان تهیه کننده و برخی عبارات موجود در آن «سند ملّی آموزش 2030» نامیده شد- در تاریخ 20 آذر 1395 با حضور برخی مسئولان دولتی -از جمله وزیر علوم، وزیر آموزش و پرورش، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده- و برخی مسئولان محلی و جهانی یونسکو رونمایی شد.
2- پیگیری اخذ مصوبه از هیئت دولت؛ به موازات تشکیل کارگروههای فوق، طرح تشکیل «کارگروه ملی آموزش 2030» در سه جلسۀ متوالی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری دولت به ریاست وزیر علوم و با حضور برخی از اعضای هیئت دولت همچون وزیران آموزش و پرورش و صنعت و معدن، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، معاون آموزشی، پژوهشی و فرهنگی سازمان برنامه و بودجه، ریاست سازمان انرژی اتمی ایران، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست و برخی از معاونان ذیربط وزارتخانهها بررسی شد و در نهایت، هیئت دولت تشکیل «کارگروه ملی آموزش 2030» را تصویب نموده و در تاریخ 25 شهریور 1395 به کلیۀ دستگاههای اجرایی ابلاغ نمود.
همچنین، سرعت عمل ایران در تدارک تمهیدات لازم برای اجرای برنامۀ آموزش 2030 باعث شد از ایران به عنوان یکی از کشورهای پیشگام منطقۀ آسیا و اقیانوسیه در این جهت تقدیر شود.5
آغاز چالشها و حساسیتها
پس از رونمایی سند «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران» در 20 آذرماه 1395 بود که کم کم، آنچه روی داده در فضای عمومی رسانهای شد و در پی آن، ابراز نگرانیها و انتقادات در سطوح مختلف عمومی، رسانهای و نخبگانی -از جمله برخی اعضای غیر دولتی شورای عالی انقلاب فرهنگی- نسبت به این برنامه -اعم از فرآیند طی شده و اسناد مرتبط با آن- آغاز شد. در عین حال، مسئولین دولتی در بخشهای مختلف، توجّه چندانی به این اعتراضها و ابراز نگرانیها نداشتند. در اواخر بهمن ماه همان سال به واسطۀ همین نگرانیها، این مسئله به عنوان یکی از مواد پیش از دستور، توسط برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در یکی از جلسات شورا نیز طرح شده و نگرانی و اعتراض برخی اعضا نسبت به آن اعلام شد. با این اعتراض، رئیس جمهور -که ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده دارد- موافقت نمود که این مسئله در یکی از جلسات آتی شورا به عنوان دستور جلسه طرح گردد. لکن این مسئله تا اردیبهشت 1396 به تعویق افتاد. در 17 اردیبهشت، مقام معظم رهبری در دیدار سالانۀ خود با معلمان و فرهنگیان بر اساس سنت هر سالۀ خود، به مهمترین مسائل مرتبط با آموزش و پرورش در سال گذشته و سال پیش رو اشاره نموده و در همین چارچوب، پس از ابراز گلایه و انتقاد از اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به رغم گذشتن 5-6 سال از تدوین آن و اشاره به نبود انگیزۀ لازم برای اجرای آن، به انتقاد جدّی از برنامۀ آموزش 2030 پرداختند. مهمترین محورهای انتقاد معظمله را میتوان در این چند محور خلاصه نمود:
- این برنامه توسط مجموعهای بینالمللی تهیه شده که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است.
- اصل این مسئله که چنین مجموعهای بخواهد برای ملتهای دارای سوابق تمدنی مختلف، تعیین تکلیف نماید، غلط است.
- جمهوری اسلامی ایران در زمینۀ آموزش و پرورش، برنامه و نقشۀ ویژه خود را داشته و این عرصه، زمینهای نیست که غرب بخواهد سبک زندگی ویرانگر خود را اینگونه به صورت رسمی بر ما تحمیل نماید.
- پذیرش این سند و اجرایی کردن آن به صورت بی سر و صدا، اقدام نادرستی بوده که روی داده است.
- گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی که چرا مراقبت ننموده و زودتر جلوی این اقدام را نگرفت.
پس از این بیانات، در کنار برخی اتفاقات حاشیهای و اظهارات و اقدامات غیر دقیق و حتی نسنجیده از جانب برخی افراد -فارغ از نیت و قصد آنها- دولت نیز به موضعگیریهایی پرداخت که دو نمونه از رسمیترین این مواضع، بیانیۀ تبیینی شورای اطلاعرسانی دولت در تاریخ 25 اردیبهشت و اطلاعیۀ معاونت حقوقی ریاست جمهوری در تاریخ 27 اردیبهشت بود. مهمترین توضیحات موجود در این دو بیانیه، بدین شرح میباشند:
- مشارکت در این برنامههای جهانی، در راستای رویکرد دولت در جهت مشارکت بیشتر در عرصههای بینالمللی جهت استفاده از فرصت تعامل و تأثیرگذاری بر سیاستهای جهانی و بهرهمندی از تجارب جهانی است تا از رهگذر این مشارکت، ارزیابیهای منفی جهانی از ایران کاهش یافته و با ایرانهراسی و اسلامهراسی مقابله شود.
- برنامۀ آموزش 2030، در امتداد برنامۀ «آموزش برای همه» است که ایران پیش از این، آن را اجرا کرده و در اجرا نیز موفق و مورد تقدیر بوده است [پس این برنامه، چیز جدیدی نیست که اینقدر برجسته شده و مورد نگرانی واقع شود].
- سند «چارچوب اقدام آموزش 2030» [که در سطح جهانی تصویب شده] یک توصیهنامه به شمار میرود و در زمرۀ پیماننامههای بینالمللی نیست که نیاز به امضا داشته باشد. لذا، مورد امضای فیزیکی هیچ کشوری -از جمله ایران- واقع نشده است.6
- وزیر آموزش و پرورش در اجلاس بررسی پیشنویس این سند در اینچئون و همچنین در طی تصویب آن در مجمع عمومی یونسکو، با توجه به «ملاحظات و حساسیتهای مهم موجود در سند»، «تحفظ رسمی» جمهوری اسلامی ایران نسبت به کلّ سند را اعلام داشته و این تحفظ، طی یادداشت رسمی به یونسکو نیز ارائه شده است. بر اساس این تحفّظ، «جمهوری اسلامی ایران خود را متعهد به بخشهایی از «چارچوب اقدام آموزش 2030» که به هر شکلی در تعارض با مقررات و اولویتهای ملی، باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی جامعۀ ایرانی تفسیر و تعبیر شوند، نمیداند». طبق این اعلام تحفظ، ایران «هیچ تعهد حقوقی یا سیاسی نسبت به چارچوب اقدام آموزش 2030 ندارد» و هرچند بسیاری از اهداف و رویکردهای این برنامه برای کشورمان قابل پذیرش است، اما ایران میتواند از اجرای هر بخشی از آن که تشخیص دهد در تعارض با مقررات، باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی کشور است، خودداری نماید.
- بر اساس مصوبۀ هیئت وزیران برای تشکیل کارگروه ملی آموزش 2030، برنامۀ ملی تهیه شده برای اجراییسازی برنامۀ 2030 در ایران، باید همسو با اهداف «برنامههای توسعۀ کشور»، «اسناد راهبردی توسعه»، «نقشۀ جامع علمی کشور» و «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» باشد. دولت بر آن بوده تا «از امتیازات موجود در سند «چارچوب اقدام آموزش 2030» همسو با اسناد بالادستی» استفاده شود.
- سند «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 در جمهوری اسلامی ایران» که در آذر 1395 رونمایی شده، با هدف انطباق چارچوب بینالمللی با اهداف ملی و نظام ارزشی جمهوری اسلامی ایران آماده شده و لذا، «مبتنی بر اسناد بالادستی و منطبق با معیارها و ارزشهای شریعت اسلامی» بوده و «در حقیقت، تفسیری ملی از چارچوب اقدام آموزش 2030 به شمار میرود».
خلاصه آنکه مضمون کلی این دو بیانیه، همان چیزی بود که به صراحت در سخنان ریاست جمهور نیز انعکاس یافت؛ در جریان 2030، به رهبری گزارش دروغ و خلاف واقع داده شده و ایشان را نگران کردهاند، حال آنکه جای نگرانی نیست و ما به ایشان و مردم اطمینان میدهیم که چیزی بر خلاف ارزشها و احکام اسلامی و اسناد بالادستی کشور، اجرا نخواهد شد!
3) سند جهانی «آموزش 2030» و سند ملّی «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 ج.ا.ا.»؛ گزارشی کوتاه از محتوا و ساختار
سند جهانی «آموزش 2030: بیانیۀ اینچئون و چارچوب عمل» دارای ترجمهای رسمی توسط کمیسیون ملی یونسکو است که در 81 صفحه در سایت اصلی این کمیسیون منتشر شده است. البته این سند، ترجمههای غیر رسمی دیگری هم دارد. همچنین، خوشبختانه متن انگلیسی آن نیز موجود است و میتوان در موارد احتمالی ابهام، به آن متن مراجعه کرد، هرچند که مقایسه در عمدۀ موارد، نشان میدهد که این ترجمۀ رسمی، عمدتاً با وفاداری به متن اصلی و اصطلاحات تخصصی آن انجام پذیرفته است. این ترجمۀ رسمی، از این بخشها تشکیل یافته است:
- متن «بیانیۀ اینچئون»: که عبارت است از بیانیهای 20 بندی که توسط وزرای آموزش و پرورش و دیگرانی که در اجلاس اینچئون حاضر بودهاند، صادر شده است. در پایان این بیانیه، تهیهکنندگان آن خود را متعهد به «چارچوب عمل»ی که در بخش بعدی این سند خواهد آمد، دانستهاند.
- «پیشگفتار»: در دو صفحه که توسط دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران نگاشته شده است.
- متن «چارچوب عمل آموزش 2030»: این متن از یک مقدمه، سه فصل و دو ضمیمه تشکیل شده است. فصل اول «دیدگاه، منطق و اصول» نام دارد. فصل دوم به «هدف اصلی، رویکردهای راهبردی، اهداف ویژه و شاخصها» پرداخته است و فصل سوم با عنوان «روشهای اجرا»، به محورهایی همچون: «راهبری، پاسخگویی و مشارکت»، »هماهنگی مؤثر»، »پایش، پیگیری و بازبینی به منظور سیاستگذاریهای مبتنی بر شواهد» و «تأمین بودجه» پرداخته است. ضمیمهها نیز به شاخصها اختصاص دارند.
سند ملّی «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 در جمهوری اسلامی ایران» (ویرایش اول) که به «سند ملی آموزش 2030» نیز معروف است، متنی 368 صفحهای است که از یک پیشگفتار و 6 بخش اصلی و 4 پیوست تشکیل یافته است. این بخشها بدین قرارند:
1- مروری بر شاخصهای اقتصادی-اجتماعی و جمعیت شناختی ایران و ارتباط آن با آموزش.
2- معرفی ساختار آموزشی ایران (از پایه تا عالی).
3- ساختار و راهبردهای کلان ملی برنامۀ آموزش 2030 در جمهوری اسلامی ایران.
4- اهداف آموزش 2030 (که در چند فصل، به اهداف ویژه در هر یک از زمینههای «آموزش پایه و متوسطه»، «فراگیری و دسترسی برابر زنان و مردان به فرصتهای آموزشی»، «دسترسی برابر به آموزش عالی»، »آموزش فنی-حرفهای و مهارتی با کیفیت و کارآفرینی» و «آموزش شهروندی برای توسعه پایدار» پرداخته است.)
5- عوامل مؤثر در تحقق اهداف آموزش 2030 (با سه فصل «توسعۀ فضاهای مناسب یادگیری»، «افزایش بورسها» و «معلم، تربیت معلم و افزایش همکاریهای بینالمللی»).
6- نظام نظارت و ارزیابی برنامۀ آموزش 2030.
پیوستها نیز به اسامی 30 کارگروه و اعضای آنها و اعضای دیگر کمیتههای درگیر در فرآیند تدوین پرداختهاند.
پینوشتها:
(1) لازم به ذکر است که شرکت کنندگان در اجلاس اینچئون، در پایان بیانیۀ خود به این نکته اشاره کرده بودند که با نهایی شدن این چارچوب عمل، خود را متعهد و ملتزم به آن میدانند (ترجمۀ فارسی رسمی سند آموزش 2030، ص 13).
(2) سند چارچوب عمل ملی آموزش 2030، ص 5.
(3) همان، ص 24.
(4) ر.ک. همان، ص6.
(5) همان، ص7.
(6) بحث «امضا»ی سند، از آن جهت مورد توجه قرار گرفته که مقام معظم رهبری در بیانات خویش برای اشاره به پذیرش این سند، از تعبیر «امضا»ی آن توسط مسئولین استفاده نمودند.