به گزارش پایگاه تخصصی مسجد ، مهدی اکبری / برای زندگی بهتر، چارهای جز استفاده از تجارب دیگران نیست. به عبارت دیگر، موفقیت در گرو بهرهمندی از عملکرد آزمون شده دیگران است. امروزه با وجود فضای مدرن و متفاوت نسبت به گذشته، برای تحقق قانون دفع حداقلی و جذب حد اکثری، لازم است ائمه جماعات به ابزارها و فنون جدیدتر مسلح شوند تا بهتر از قبل به هدف تکثیر گویندگان لا اله الا الله بپردازند. به همین خاطر، با امام جماعت مسجد چهارده معصومحجتالاسلام سیدحمزه نجفی اردبیلی که در این زمینه به همراه کادر مسجد به تجربیات گرانبهایی دست پیدا کردهاند به گفتگو نشستیم تا در مورد استفاده از ابزارهای مختلف با هدف گردآوری قشر نوجوان و جوان در مسجدبیشتر آشنا شویم.
حضور پررنگ بچهها و کودکان در این مسجد، بسیار جلب توجه میکند، از سوی دیگر افراد مسن و ریشسفیدها نیز در صفوف نماز جماعت، حضور چشمگیری دارند.سرّ اینکه نمایندگان سه نسل به راحتی در کنار هم قرار گرفتند و جمعیتشان هم حفظ شده چیست؟ در این موضوع توضیح بفرمایید.
ما چندین سال با مشکل تفکیک سن در مسجد روبرو بودیم و هر چه توصیه و موعظه کردیم حل نشد. یک سفر مشهد رفتیم و مشکل حل شد. در آن سفر، تفکیک سنی نداشتیم؛ پیر و جوان، کودک و میانسال و... همه حضور داشتند. رمز و راز این موضوع در این مطلب نهفته است که اولا مجالس را نباید جدا کرد. اگر بگوییم جلسه یا مسافرتبچهها در این زمان و جلسه بزرگسالان در فلان زمان است، در حقیقت مرز نفوذناپذیری را بین دو سه نسل ایجاد کردهایم و اتفاقا به اختلافات میان نسلها دامن زدهایم. در سفر مشهد، کودکان در میان ریشسفیدها نشسته بودند و یک صحنه زیبایی خلق شده بود. بزرگترها حسمیکردند بچهها فرزند و نوه آنها هستند و کودکان نیز به چشم پدر و پدربزرگ به آنها نگاه میکردند.ثانیا برنامهریزی و نظم سفرها و مجالس ما نکتهای است که همه افراد قبول کردند چنانچه تمایل به شرکت داشته باشند، بایستی به برنامهها احترام بگذارند. دیگر سلیقه فردی باعث بروز مشکلات نمیشود. الان پیرمردهایی هستند که هفتاد هشتاد دارند، در اردوی مشهد به بازی و شیطنت بچهها گیر نمیدهند؛ چون اردوی ما برنامه دارد، وقت استراحت دارد، وقت بازی گروهی دارد. مینشینند نگاهشان میکنند، انگار نوههای خودشان هستند.
در همین راستا و با موضوع مسجد برقرار گفتگویی داشته ایم با حجتالاسلام سیدحمزه نجفی اردبیلی امام جماعت مسجد چهارده معصوم که در ادامه می توان آن را خواند .
برای گفتوگوو توجیه افراد مسن در این زمینه چطور عمل کردید؟
بنده آنها را قانع کردم، گفتم این نوجوان، پنج سال دیگریک جوان بیست ساله میشود، اگر بیاید مسجد دست تو را بگیرد، زیر بغل تو را بگیرد از پله مسجد بالا بیاورد، توی مسجد به شما کمک کند، قرآن برای شما بخواند، کتاب مفاتیح را برای شما بیاورد بهتر است یا سر کوچه بایستد مزاحم خانوادهات بشود؟ گفتند خب آن طور بهتر است. گفتیم همین است دیگر، بعد از پنج سال، همین بچه چهارده پانزده ساله، با محبت شماها یک جوان بیست ساله میشود اما در خدمت مسجد. الان مسجد ما در حکم یک خانواده بزرگ است. یکی از نوجوانان همین مسجد، بعد از یک سال سرطان، دیروز از دنیا رفت. در مجلس ختم او تعداد قابل توجهی از همین پیرمردها آمده بودند، در حالی که هیچ ارتباط فامیلی وجود نداشت. این همان رفاقتی است که بین این دو نسل ایجاد شده است.
از وضعیت کودکان و نوجوانان دیروز چقدر اطلاع دارید؟
الان برخی از بچههای این مسجد که پانزده سال پیش برایشان برنامه داشتیم، به مقاطع خوبی رسیدند؛ چند نفر دکتر داریم که عضو هیأت علمی دانشگاه امیر کبیر هستند.بچههای نخبه کم نداریم، نسلهای اول ما یا طلبه هستند که سخنرانان بسیار خوبی در بین آنان وجود دارد و در برنامههای مسجد مانند شبهای قدر و عزاداریها و اردوها به کمک ما میآیند، یا فارغالتحصیل دانشگاه هستند و مشغول کار شدند.
تعامل شما با پایگاه بسیج به چه شکل است؟
به دلیل ذهنیتهای غلطی که در بین عموم مردم شکل گرفته و دید منفی که نسبت به بسیج هست، ما در اینجا پایگاه بسیج نداریم. ما توانستیم فرزندان آنان را جذب کنیم و در خط اسلام و انقلاب و ولایت پرورش دهیم.
اگر این جا تابلوی بسیج بخورد، هیچ وقت نمیآیند. یک پیش زمینه ذهنی وجود دارد که اگر بسیج باشد، فردا بچهام را میخواهند به سوریه ببرند. بحث ماهوارهها و تهاجم فرهنگی و غلط عمل کردن امثال بنده باعث شده یک بدبینی نسبت به بسیجی ایجاد بشود، به طوری که اگر این جا تابلوی بسیج بخورد، پنجاه درصد خانوادهها با حضور فرزندشان در این مسجد مخالفتمیکنند.
مگر مسجد بدون بسیج هم ممکن است؟
ما بچههای آن پنجاه درصدی که خانوادههایشان راضی هستند را عضو بسیج کردیم، اما این جا پایگاه فرهنگی است. و الان مشغول انتقال همان خوراکهای فکری به آن پنجاه درصد دیگر که خانوادهاش مایل نیست این بسیجی بشود هستیم.مساجد اطراف ما بسیج دارند، این جا ندارد. شما بروید نگاه کنید نوجوانهایشان چقدر کمتر است. این را برای فرمانده بسیج منطقه هم گفتم و قانع شد. کار ما در واقع کار فرهنگی است، کودک و جوان را در خط اسلام و انقلاب و امام و حضرت آقا میآوریم. همین برای ما کافی است. الان ما جوان داریم که روی خانوادهاش تأثیر گذاشته، و خوراکی که این جا میگیرد را به خانوادهاش انتقال میدهد.
موضوع صحبتهای شما بین نماز مغرب و عشا، در چه زمینههایی است؟
بنده معتقدم هر زمان اسلام ضربه خورده از خواص بیبصیرت بوده است. منِ امام جماعت باید فرمایشات رهبر معظم انقلاب را برای مردم تبیین کنم، مردم را با موضوعات روز و اتفاقات مهم جهان اسلام و سیاست آشنا کنم نه اینکه فقط احکام طهارت و نجاست را بیان کنم. بیان و تبیین مسائل شرعی جای خود را دارد و شرط لازم، تلقی میشود اما به هیچ عنوان کافی نیست. جریان سقیفه که پیش آمد، همه دنبال فراگیری احکام فردی خود بودند، بیبصیرتی در بین مردم آن زمان موج میزد، که خانهنشینی رهبر آنان را به دنبال داشت. در گذشته و حال، اشکال در احکام فردی نیست، اشکال در احکام اجتماعی است و همین باعث مهجور ماندن امام و ولایت و رهبری میشود. لذا ما نهجالبلاغه را با رویکرد تبیین مسائل روز بین دو نماز ارائهمیکنیم؛ یا وصیتنامه امام یا بیانات حضرت آقا، یا حتی معنای قرآن، یعنی آیاتی که تفسیر میشود را مطابق مسائل روز مطرح میکنیم. احکام هم داریم، احکام فردی هفتهای یکی دو شب است و به مرور تداوم پیدا میکند. هفت سال از شروع بیان احکام شرعی میگذرد و الان به بحث خمس رسیدیم. شبی دو سه تا مسئله میگوییم. اما به نظر بنده طرح مسائل اجتماعی و سیاسی هم واجب است.
چگونه شرکت در نماز جماعت را در بچهها نهادینه کردید؟
در مسجد ما اصل، نماز جماعت است. شروع یا پایان تمام برنامههای این مسجد، با نماز جماعت است. اگر کار با نماز شروع شود، برکت پیدا میکند. شرکت در برنامههای ما هممشروط بر این است که در نماز جماعت حضور داشته باشند.همه خود را برای نماز اول وقت میرسانند وبا نماز مانوس شدهاند. شما کسی را نمیبینید که بعد از نماز بیاید؛ چوننمیتواند بازی کند، پس خود را مقید به حضور در نماز جماعت میکند. روال برنامه مسجد ما این است، اول نماز بعد برنامه، حتی احکام، هیأت، همه و همه بعد از نماز است. اصلاً هر جا به نماز اهمیت ندادند لطمه خوردند، به معنی اعم ستون دین است. حتی در برنامههای فرهنگی هم هر جا اهمیت به نماز کم شده، جواب نداده است.
برنامهای که شما در زمینه قرآن و مناجات برای نسل جوانتر یا برای افراد مسن دارید همین قرآنی است که بعد از نماز عشاء خوانده میشود؟
برنامه مسجد ما طوری تنظیم شده که هم میانسال را راضی کند، هم پیرمرد و هم جوان را. یعنی مثلاً پیرمرد میآید نمازش را میخواند، یک صفحه قرآن میخواند، معنایش را هم میشنود، اگر هم لازم بود بین آن توضیح میدهند. در ضمن هفتهای یکی دو شب یک دعای توسل مختصر خوانده میشود. میانسال میآید کودک هم میآید. راجع به قرآن، متأسفانه ما معمولاً به صورت نمایشی کار میکنیم، مثلاًکرسیهای تلاوت برپامیکنیم، خب اینها به جای خودش خوب است، اما دقیقا چه کسانی مخاطب این کرسیهای تلاوت میشوند؟ دستههای خاصی میآیند، آن کسانی که دنبال تلاوت مجلسی قرآن هستند. چه بسا خودشان هم نمیتوانند بخوانند، فقط میآیند گوش میدهند. بنای ما همگانی شدن قرآن بود مانند ورزش. یک وقت شما پای تلویزیون مینشیند فوتبال نگاه میکنید، یک وقت وارد میدان ورزش میشوید. ما در این مسجد، قرآن را همگانی کردیم.
از چه جذابیتهایی برای کودکان در کلاس قرآن استفاده کردید؟
آفت کلاسهای قرآن، طولانی شدن آن است. خود ما زمانی که بچه بودیم، در این کلاسها شرکت میکردیم، اما چون طولانی بود، خسته میشدیم. کلاس تجوید، حدود دو ساعت طول میکشید، الان کلاس تجوید ما سی دقیقه است، نزدیک چهل نفر، پنجاه نفر هم شرکتمیکنند و هر کدام چهار آیه میخوانند. قواعد تجویدی همراه با جایزه. بزرگسالان میخوانند، نوجوانها میخوانند. و به مرور قواعد تجویدی را میگوییم؛ هر جلسه یک قاعده کوتاه، مخارج حروف نیز در حد واجبات نماز بیان میشود. الان الحمدلله بچههایی که یکی دو سال حضور داشتهاند، مخارج حروف را به زیبایی ادامیکنند و هر جای قرآن را باز کنید درست میخوانند. در پایان هم یک پذیرایی مختصر انجام میشود و طبق برنامهریزی که کردیم جایزهمیدهیم؛ یعنی هر کسی با لهجه عربی بخواند یک امتیاز، اگر بدون غلط بخواند امتیاز دوم، اگر با مخارج صحیح قرآنی بخواند، امتیاز سوم، این امتیازها جمع میشوند و به آنها جایزه میدهیم. هر کسی هم به هر نحوی بخواند میتواند فوتبال بازی بکند. خود همین برنامه جذابیت ایجاد کرده است، بزرگ و کوچک میآیند، میخوانند و ترسشان میریزد و این امر باعث همگانی شدن قرآن شده است. کسانیهم که میخواهند به صورت حرفهای ادامه بدهند،آنها را به کلاسهای حفظ معرفیمیکنیم. اما کلاس قرآن ما همگانی است، همه میتوانندقرآن بخوانند، همه با قرآن آشنا میشوند. بعد از نماز هم طبق سنت همه مساجد، قرآن را با ترجمه میخوانیم و چنانچه آیه قابل بحثی داشته باشد و یایک درس و اندرزی در آن صفحه باشد بین دو نماز،در حد پنج دقیقه به توضیح آن میپردازم.
با شیطنت بچهها چطور کنار میآیید؟
در اردوها، کلاسهای احکام، کلاسهای معرفتی و ارتباط چهره به چهره، هدف ما رفاقت با بچههااست و این مسیر، تأثیرگذاری حداکثری روی آنهاست. یعنی آن چیزی که آقای قرائتی گفتند حقیقتاً خیلی اثر دارد، حتی از صد تا منبر و کلاس و جلسه بهتر است؛ اینکه با بچهها رفیق میشوی، خود به خود بچهها ما را الگوی خود قرار میدهند. هر کاری ما انجام میدهیم آنها هم انجام میدهند. این بهترین کلاس است، همان کلاس عملی که انبیا داشتند. در حالت دستوری و امر و نهی نیست که این کار را بکنید، این کار را نکنید. بچههای زیادی هستندکه با تیپهای نامناسبی وارد مسجد میشوند. ما اصلاً ایراد نمیگیریم، یا حتی ممکن است در بین نماز خندهاش بگیرد و یا به هم تنه بزنند، کسی حق اعتراض و ترشرویی به آنها را ندارد. اما کمکم که با فضای مسجد بیشتر آشنا میشود و نوع پوشش و ظاهر دیگران را میبیند، به صورت خودکار، با دیگران همرنگ میشود و از پوشش مناسبِ مسجد استفاده میکند.
در رابطه با کلاسهای کمک آموزشی که در تابلوی مسجد نصب کردید، بفرمایید؟
اینها کلاسهای درسیبچهها است. کلاسهای تقویتی با هزینه بسیار پایین، مثلا شش جلسه کلاس درس با هزینه ده هزار تومان داریم، که بچههای مسجد را از صرف هزینه زیاد برای کلاسهای کمکآموزشی در بیرون از مسجد، بینیاز میکند. برخی از این بچهها هم بیبضاعت هستند که کلاس برای آنها رایگان در نظر گرفته میشود.سیستم به این صورت است که بچههای قدیم مسجد که هم اکنون نخبه هستند و تحصیلات دانشگاهی دارند، در این کلاسها تدریس میکنند، که البته برای خودشان هم مرور مطالب است و هم تجربه خواهد بود.
یعنی به وسیله بچههای مسجد به بچههای مسجد آموزش داده میشود؟
بله، دقیقاً همان سیستم طلبگی حوزه پیاده میشود؛ بچههای پایههای بالاتر به بچههای پایینتر آموزش میدهند. همین امر، رفاقتها و محبتها را بیشتر کرده است. خیلی از بچهها به همین خاطر این جا میآیند. تقریباً این مسجد حکم یک خانواده بزرگ را پیدا کرده است، یعنی حتی ما از آن طرف بام هم افتادهایم؛ از خانه تماس میگیرند که یک شب هم به بچهها بگویید در خانه باشند. در ضمن ما با خانوادهها ارتباط داریم، این ارتباط خودش خیلی خوب است. هم تلفنی، هم گاهی حضوری به مسجد میآیند و این جا را بررسی میکنند، بعضا هم از آنها دعوت میکنیم که بیایند و محیط و فعالیتهایمسجد را ببینند. به برکت همین حضور، خیلی از خانوادههایی که مسجدی نبودند، مسجدی شدند.
شنیدم هیئت موفقی دارید نظرتان در مورد ورود امام جماعت به هیئت جوانان چیست؟
مرحوم آیتالله حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم در زندگینامه خود آورده که در ایام جوانی عهدهدار مداحی دستهعزای طلاب در نجف بودهاند. الان چقدر از این موارد داریم؟ اگر روحانی در هیأت حضور داشته باشد، اگر میانداری عزاداریها و دستهجات توسط روحانی انجام شود، هرگز شاهد این میزان از انحراف در مجالس سالار شهیدان نخواهیم بود. دوای درد هیأت ما منبری نیست، او میآید منبرش را میرود، پاکتش را میگیرد و مجلس را ترک میکند. اما روحانی که دائما در هیأت حضور دارد، به محض مشاهده انحراف، تحریف و...، به روشنگری و اصلاح میپردازد. زمانی که حضور داشته باشیم، جلوی روضههای غلط، شعرهای مبالغهآمیز و دیگر کژیها را میگیریم. اگر با این بچهها سینه زدیم و برای آنان مداحی کردیم، آنها نیز از ما حرف شنوی خواهند داشت. وگرنه مجالس را به عوام بسپاریم و بیاییم سه هزار جلد کتاب در موضوع جلوگیری از انحرافات عزاداریها بنویسیم، هیچ سودی نخواهد داشت. به نظر بنده،وزارت ارشاد زمانی که مجوز هیأت را صادر میکند، بایستی حضور شخص روحانی در مجلس عزاداری را اجباری کند. صد البته که عزاداریها باید در مساجد برگزار شود، چنانچه به تکیهها و حسینیهها برود، کنترل آن مشکل خواهد بود.
از فضای ماه رمضان، در راستای بهرهمندی از آثار و برکات آن در مسجد چگونه استفاده میکنید؟
با توجه به هدف اصلی ما که جذب حداکثری نوجوانان و جوانان است، ماه مبارک رمضان یک ظرفیت بسیار خوبی است تا دلهای آماده و پاک آنان را با خداوند و قرآن بیشتر مأنوس کنیم. اما تحقق این امر در سایه شرایطی است. در قدم اول سعی میکنیم تا فضایی دلنشین و پاکیزه داشته باشیم. برنامه هر سال ما به این شکل است که دو هفته قبل از ماه رمضان، برای نظافت، در تابلو مسجد فراخوان میزنیم و معمولا استقبال زیادی میشود. از بین افرادی که اعلام آمادگی کردند، تعدادی را گلچین میکنیم و کار تمیز کردن مسجد را شروع میکنیم. برای فراهم کردن فضایی مطلوب و آرامشبخش در مسجد، رعایت چهار نکته اساسی ضروری است: نور کافی، تهویه مطبوع، صدای به اندازه و بحث خوشبو بودن فضای داخل. قشر جوانتر، به جهت خصوصیت تعالیطلبی و کمالخواهی، ممکن است از رایحه بد و یا نظافت ضعیف مسجد، آزرده خاطر شوند. چنانچه دمای مناسب، فضای خوشبو و محیطی با نور مناسب در مسجد وجود داشته باشد، مشوقی برای تمامی اقشار خواهد بود تا حضور چشمگیرتری داشته باشند.
در قدم بعد، برنامهریزی خوب در مراسم مسجد، در روند اجرای کار و تنظیم زمانی شرکتکنندگان، تأثیر به سزایی خواهد داشت. فعالیتهای مسجد ما در ایام ماه مبارک، به صورت مشخص، زمانبندی شدهاند و همه افراد میتوانند به قدر وسعشان در آن شرکت کنند. نکته مهمی که وجود دارد، رعایت اصل اختصار و پرهیز از اطاله برنامهها است. ما نه تنها در نماز جماعت، بلکه در دیگر مراسمها نیز رعایت حال اضعف افراد را میکنیم. مثلا در شبهای قدر، یک برنامه سه ساعته داریم طوری که از یک سو باعث خستگی و دلزدگی افراد مسن و جوانترها نشود و از سوی دیگر کارمندان و دانشآموزان و دانشجویان، به برنامه فردای خود میرسند. بنده به لحاظ تجربی به این نکته رسیدهام که اگر برنامهها طولانی نباشند، واقعاً نسل جوان استقبال میکنند. چه قرآن باشد، چه تفسیر باشد، چه نهجالبلاغه باشد و چه برنامههای شب احیا. یعنی حتی همان عزاداریهایش هم اگر به اندازه باشد، سینهزنی، روضه مفید و مختصر باشد، همه استقبال خواهند کرد.
برنامه انس با قرآن را در ایام ماه مبارک رمضان چگونه برگزار میکنید؟
برنامههای ما در این ماه به شکلی تنظیم شده که قابل استفاده برای همگان باشد. بر همین اساس از قرآن شروع کردیم. معمولا در مساجد، هر روز یک جزء خوانده میشود که چهل دقیقه تا یک ساعت زمان میبرد. ما در واقع این میزان را نصف کردیم و نیم جزء خوانی داریم. مثلا امسال نیمه اول هر جزء تلاوت میشود و سال آینده نیمه دوم هر جزء. به افراد هم گفته میشود نیمه دیگر هر جز را هر زمان توانستند در محل کار، دانشگاه، یا هر جای دیگر بخوانند. نکته بعد اینکه قرائت قرآن به یک نفر واگذار نمیشود. میکروفون در بین جمع میچرخد و هر کسی هر میزان تمایل داشت میتواند بخواند. این روش اولا موجب ایجاد رقابت در جهت صحیحخوانی قرآن میشود و ثانیا مجلس را از حالت یکنواخت خارج میکند. یک برنامه تشویقی هم برای افرادی که قرائت داشتهاند در نظر گرفته میشود و شب عید فطر به آنها جوایزی اهدا میشود.
برای شبهای ماه رمضان، چه برنامههایی را در نظر گرفتید؟
روال ما برای نماز مغرب و عشا به این صورت است که یک ساعت بعد از اذان، برنامه نماز داریم. به جهت اینکه شبها بعد از نماز هم جلسات و کلاسهای مختلف داریم، اول وقت خواندن نماز خیلی منطقی نبود؛ چراکه برگشتن دوباره مأمومین به مسجد، کمی مشکل بود. روشی که ما برای روزه اولیها و نوجوانان استفاده کردیم و اتفاقا خیلی هم جواب داد، تعمیم شبزندهداری مفید به کل ماه مبارک بود. برخی از بچهها با اینکه مکلف شده بودند و روزه بر آنها واجب بود، اما اظهار ناتوانی برای تحمل گرسنگی میکردند و چون روزها بلند و شبها کوتاه است، ما یک برنامه جذاب و در عین حال قابل استفاده برای آنان طراحی کردیم. در بین نماز مغرب و عشا، بنده یک صحبت بسیار مختصری میکنم و سپس جلسه قرآن داریم. معمولا بعد از جلسه قرآن، به همراه بچههادر جلسه سخنرانهای معروف، شرکت میکنیم و بعد از آن برای بچهها برنامه تفریحی و ورزشی داریم. نزدیک سحر هم به خانههایشان میروند و سحری میخورند و تا ظهر، استراحت میکنند. با این روش، تحمل سختیهای روزهداری برای بچهها آسانتر میشود.
جمعیت شبهای احیا را چگونه مدیریت میکنید؟
ما در طی سالهای اخیر، به هیچ عنوانتفکیک سنی نکردیم. حدود هفتاد هشتاد درصد از جمعیت شبهای احیای ما را نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند و اینها بین کسانی نشستهاند که به لحاظ سنی حکم پدر یا پدربزرگشان را دارند. این در کنار هم بودن و با هم برنامهها را اجرا کردن، یک اثر روحی خاصی دارد که تربیتپذیری و تعامل صحیح بین نسلها را تسهیل میکند.
مخارج ایام ماه رمضان را چطور تأمین میکنید؟
اهالی منطقه ما از لحاظ مالی قشر متوسط و زیر متوسط هستند و خیلی توانایی کمک مالی در آنها وجود ندارد و غالبا کارگر و کارمند و بازنشسته هستند و حقوق پایینی دارند. یک مقدار محدودی از آنها جمع میشود و برای غذای سحری شبهای قدر کنار گذاشته میشود؛ زیرا جمعیت بیشتری در مسجد هستند. به ناچار تلاش میکنیم تا از بانیهای خیر سایر مناطق کمک بگیریم. مثلا در جمعهای مختلف اعلام میکنیم و با بانی صحبت میکنیم تا خودش بیاید و مسجد را ببیند و در صورت تمایل، خودش غذا بیاورد و به توزیع آن بپردازد. با این روش، اعتماد بیشتری هم جلب میشود.
رویکرد شما در رابطه با مطالب سخنرانیهایتان چیست؟
صحبتهای من در ماه مبارک هم از پنج دقیقه تجاوز نمیکند و به فراخور ایام، احکام مرتبط با ماه رمضان را بیان میکنم و از نهجالبلاغه، تبیین ادعیه روزهای ماه مبارک و فرمایشات امام و رهبری و تطبیق آن با موضوعات روز استفاده میکنم.