پایگاه تخصصی مسجد: معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد، بهمناسبت فرارسیدن ایام اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اقدام به تولید مجموعه «فیش منبر ویژه اربعین حسینی» کرده است که از این پس هر روز یک قسمت از این مجموعه در پایگاه تخصصی مسجد منتشر خواهد شد و در ادامه نیز سومین قسما از این مجموعه با موضوع «نقش اربعین در احیای تفکر شیعه» در اختیار علاقهمندان مکتب اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) قرار میگیرد.
همچنین فایل WORD و PDF این مجموعه نیز در کانال تلگرامی محراب معاونت فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد به نشانی https://telegram.me/mehrabonline قابل دریافت خواهد بود.
ایجاد انگیزه[1]
زمانی که صفحات تاریخ را مرور میکنیم، متوجه میشویم که شیعیان از ابتدایی که پیامبر (ص) آنها را شیعه خطاب کرده و آنها را به رسمیت شناخته، در مظلومیت به سر بردهاند. در زمان خلافت بنی امیه، بهویژه در عصر معاویه، کشتار بیرحمانه شیعه و طرفداران امیرالمؤمنین علی (ع) و اهلبیت (علیهم) بهقدری بود که حدود صد هزار شیعه توسط معاویه و عمال وی، کشته شدند.
«سمرة بن جندب» یکی از حکام اموی که از طرف معاویه حاکم بصره بود، در عرض شش ماه، هشت هزار نفر را قتل و عام میکند. وقتی که از او سؤال میکنند: «از خدا نترسیدی که بیگناهی را کشته باشی؟» او پاسخ میدهد: «اگر دو برابر این را نیز میکشتم، نمیترسیدم»[2]
«ابوالسوار عدوی» یکی از محدثین و راویان زمان امیرالمؤمنین علی (ع) است. او میگوید: عوامل معاویه در یک صبحگاه 47 نفر از اقوام ما را، که همگی حافظ قرآن بودند، کشتند.»[3]
علاوه بر اینها، زیاد بن ابیه پنجاههزار خانوار از اهلبیت (علیهم) را، از کوفه به شرق ایران تبعید میکند[4] و بهجای آنان قبایل طرفدار امویان را از جزیره (موصل و شام) به کوفه میآورد و اسکان میدهد.[5]
«یزید» علاوه بر کشتار بیرحمانه در کربلا، در واقعه حره نیز مال و جان و ناموس مردم مدینه را، بر سربازان خود حلال کرد؛ تا آنجا که امام چهارم (ع) میفرماید: «در مدینه و مکه، بیست نفر محب (شیعه) برای ما باقی نمانده بود.»[6]
امام باقر (ع) میفرماید: «ذلت و خواری شیعه و بلای مهم و کشتار، پس از شهادت امام حسن (ع) و در زمان معاویه بود. در هر شهری شیعیان ما را میکشتند و دست و پای افراد را، حتی به گمان شیعه بودن آنان، قطع میکردند. هر کس به ما اظهار محبت مینمود، به زندان میرفت؛ اموالش را غارت، و خانهاش را خراب میکردند.»[7]
پس از سقوط بنی امیه، امید میرفت که بنیعباس، از عاقبت ظلم و ستم و جنایاتی که بنی امیه بر اهلبیت و شیعه روا داشته بود، عبرت بگیرند و دست خود را به خون پاکان شیعه و سادات و ذریه پیامبر (ص) آلوده نسازند، ولی چنان نشد و کشتار، غارت، تبعید، حبس و شکنجه پیروان اهلبیت (ع) دوباره آغاز و جنایات بنیعباس نسبت به شیعیان علی (ع) و سادات، روی بنی امیه را سفید کرد! شدت این جنایات به حدی بود که مردم میگفتند: ای کاش ظلم بنی امیه برگردد:
یا لَیْتَ جَوَر بَنی مَروان عادَ لَنا وَ لَیْتَ عَدْلَ بَنی العَبَّاسِ فِی النَّار
در دوران کنونی نیز شیعیان یمن، بحرین و میانمار مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند. متأسفانه ارتش نیجریه شیعیان را قتلعام و شیخ زکزاکی را به زندان میاندازند و شش فرزند از فرزندان ایشان را شهید میکنند؛ در عربستان روحانی مبارز شیعی همچون شیخ نمر محکوم به اعدام با شمشیر میشود.
کشورهای استکباری حتی اجازه پخش شبکههای ماهوارهای شیعی را برای مخاطبان خود نمیدهند. با تحریمهای ظالمانه قصد دارند جلوی هر حرکت شیعی را سد کنند.
امروزه وهابیت و تکفیریها به سرکردگی آلسعود و آلخلیفه در زمین دشمنان اسلام بازی کرده و از توطئه دشمنان استکباری غفلت ورزیدهاند. اینان حرمهای امامزادگان؛ مساجد و حسینیههای شیعه را تخریب کرده و شیعیان را مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار میدهند و به قرآن و سایر مقدسات نیز رحم نکرده و نمیکنند!
خلاصه وضعیت شیعیان، این فراز از دعای ندبه است: «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ، وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ[8]؛ و به ظلم گروهی کشته شدند و گروهی هم اسیر و جمعی آواره و دور از وطن و عدهای از حق خود محروم گشتند»
چرا شیعه این مقدار مظلوم است؟ علت اینهمه کشتار شیعیان چیست؟ آیا بهتر نیست شیعیان از تفکر خود دست بردارند تا اینگونه مورد ظلم و ستم واقع نشوند؟ آیا از سوی اهلبیت (ع) راهکاری برای رفع این مظلومیت در نظر گرفته شده است؟ چگونه میتوان با دشمنان شعیه مقابله کرد و این مظلومیت شیعیان را به گوش جهانیان رساند؟
متن و محتوا
مکتب شیعه از ایدئولوژی پویایی برخوردار است که همه ابعاد زندگی بشر را پاسخ میدهد و جایی برای تردید باقی نمیگذارد. اگر افراد یا گروهی این تفکر را خوب بشناسند، قطعا به آن ایمان میآورند و زمانی که تفکرات این مکتب در جایی بروز کند، دیگر فضایی برای تفکرات و مکاتب دیگر باقی نمیماند.
علاوه بر آن، تفکر شیعه از همه مظلومان عالم دفاع کرده و افراد را به مبارزه و دفاع در برابر مستکبران و استکبار جهانی دعوت میکند.
به دلایل فوق از ابتدای بنای شیعه تاکنون دشمنان سرسختی به مبارزه با آن بر خواسته و استکبار جهانی، قرائت شیعی از اسلام را بهعنوان یکی از مهمترین دشمنان خود میداند و از طرق مختلف میخواهند دست مردم را از این تفکر جدا سازند.
مهمترین و مؤثرترین راه مقابله با دشمنان شعیه، احیا و گسترش تفکر شیعی در میان ملتها است. اربعین یکی از بهترین ظرفیتهایی است که سبب میشود تا این تفکر به گوش جهانیان برسد. از اینرو اهلبیت (ع) در روایات خود بر پیادهروی و بزرگداشت اربعین تأکید نموده و نسبت به انجام این مهم سفارش کردهاند.
اما اینکه «اربعین امام حسین (ع) چگونه میتواند ایدئولوژی و فرهنگ شیعه را احیا و گسترده کند؟» سؤالی است که باید از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گیرد.
اربعین و چگونگی احیای تفکر و فرهنگ شیعه
اربعین از جهات متعددی به احیا و گسترش فرهنگ شیعه کمک میکند:
۱. اربعین و بازسازی فرهنگ محبت و پیروی از اهلبیت (ع)
شیعه معتقد است عشق به اهلبیت (ع) و پیروی از آنان، زمینهساز عشق و پیروی از خداوند است و نمادی از مهر ورزیدن به ارزشهای والای الهی میباشد. علاوه بر آن، رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی و پیروی از اهلبیت (ع) ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و پذیرش ولایت اهلبیت (ع) میباشد. امام علی (ع) از رسول اکرم (ص) نقل میکنند: «لَا تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ ... وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ[9]؛ در روز قیامت هیچ بندهای قدم برنمیدارد، مگر اینکه از چهار چیز سؤال میشود ... [که چهارمین سؤال] از دوستی ما اهلبیت خواهد بود.»
از طرف دیگر، عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبت به اهلبیت (ع) و خاندان پاک پیامبر (ص) عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است و عشق و محبت خالصانه به اهلبیت (ع) انسان را در برابر گناه و فساد بیمه میکند.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران و مورخان شیعه و اهل سنت، مبنای تاریخی بزرگداشت اربعین حسینی (ع)، ورود اهلبیت آن حضرت به کربلا در اولین اربعین (سال 61 هجری) و دفن سرهای مطهر شهیدان بهویژه سر مقدس امام حسین (ع) در کنار پیکرهای مطهر آنهاست؛ بنابراین هر فردی که در این مناسبت شرکت کند، دوستی و پیروی خود از اهلبیت (علیهم) را آشکار کرده و همین امر سبب برقراری ارتباط خاصی میان شخص با اهلبیت (ع) میگردد.
علاوه بر آن، امام حسین (ع) خود یکی از اهلبیتی است که شیعیان اعتقاد به امامت وی دارند و شرکت در مجالس آن حضرت به این معناست که اگرچه ما در کربلا نبودیم، اما احیاگر راه و سنت شما هستیم.
بنابراین بزرگداشت اربعین حسینی (ع)، نشانه روشنی از دوستی به خاندان پاک پیامبر (ص) است و زمینهای مناسب را برای اطاعت از آنان فراهم میکند و تجدید پیمانی محکم با این انوار مقدس و در نهایت اطاعت و محبت نسبت به خداوند است. از اینرو در زیارت جامعه میخوانیم: «مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ»[10]
۲. اربعین و احیاگری فرهنگ زیارت و توسل
خداوند در آیه ۳۵ سوره مبارکه مائده جایگاه توسل را چنین تبیین میکند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى کسانىکه ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او توسل و تقرب جویید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»
در آیه فوق «وسیله» معنای وسیعی دارد و هر چیزی را که به کمک آن تقرب به حضرت حق حاصل شود، شامل میگردد، اعم از «ایمان به خدا»، «عبادت او»، «جهاد در راه خدا» و یا «شفاعت پیامبران»، «امامان» و «بندگان صالح خدا.»
امیر مؤمنان علی (ع) در ذیل این آیه فرمودند: «أَنَا وَسِیلَتُهُ وَ أَنَا وَ وُلْدِی ذُرِّیَّتُه[11]؛ من وسیله تقرب به خدا هستم، من و فرزندم و ذریه او»
سیره عملی مسلمین در زمان پیامبر اکرم (ص) نیز بر همین منوال بوده که از پیامبر (ص) میخواستند نزد خداوند شفاعت آنها را بنماید.
نقلشده که یکی از مسلمان همعصر رسول خدا (ص)، مرتکب گناهی شد و از شدت شرمندگی خود را از چشم پیامبر (ص) پنهان میکرد. تا اینکه روزی امام حسن و امام حسین (ع) را در کوچهای دید، بیدرنگ نزد آنها آمد و آندو را بر روی شانههایش سوار کرد و با همان حال به حضور پیامبر (ص) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! (ص) من بهوسیله این دو نوردیده به تو پناه آوردهام و توبه کردم!
پیامبر (ص) با دیدن این صحنه به آن مرد گنهکار فرمود: «إذهَب فَاَنتَ طَلِیق؛ برو! تو آزاد هستی» سپس به حسن و حسین (ع) فرمود: او شما را شفیع و واسطه آمرزش قرار داد» در این هنگام این آیه نازل شد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیما[12]؛ و اگر مخالفان شما، هنگامیکه به خود ستم مىکردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مىگذاردند)، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىکردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مىکرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مىیافتند.»
در روایاتی از رسول خدا (ص) چنین وارد شده است: «خداوند میفرماید ای بندگان من! آیا چنین است که کسی حاجات بزرگی از شما میخواهد و شما حوائج او را بر نمیآورید، مگر اینکه کسی را نزد شما شفیع قرار دهد که محبوبترین مردم به نزد شماست، آنگاه حاجت او را به احترام آن شفیع بر میآورید. حال آگاه باشید و بدانید که گرامیترین خلق و افضل آنان نزد من محمد (ص) است و برادر وی علی و امامان پس از وی همانان که وسیلههای مردم بهسوی من هستند، اینک بدانید که هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است یا آنکه دچار حادثهای بس صعب و زیانبار گشته و رفعِ آن را خواهان است، باید مرا به محمد (ص) و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه آن را برآورده سازم.»[13]
زندگی عالمان راستین و سخنان آن بزرگواران، نیز سرشار از ابراز عشق و علاقه به انوار مقدس معصومین (ع) و توجه و توسل به آنهاست و خود نیز اذعان داشته و دارند که از مهمترین اسباب توفیق ایشان در رسیدن به مدارج علمی و معنوی توسل به اهلبیت و عنایات ایشان بوده است.
یکی از علمای اصفهان میگوید: آن روزها که امام خمینی (ره) در نجف بودند، ورود پول به عراق بسیار مشکل بود. من مبلغی را آماده کردم و از طریق شام وارد بغداد شدم تا این پول را به حضرت امام (ره) برسانم. در فرودگاه بغداد، متوجه شدم که بسیار سختگیری میکنند و همهجا را میگردند. با اضطراب و دلهره به حضرت موسی بن جعفر (ع) متوسل شدم و گفتم: آقا! من این مبلغ را برای فرزند شما آوردهام، خودتان این قضیه را ختم به خیر کنید! یکباره بهطور معجزهآسایی و بدون هیچ مشکلی از فرودگاه خارج شدم تا اینکه به خدمت حضرت امام (ره) رسیدم. هنگامیکه ایشان مرا دیدند، گفتند: «شما در فرودگاه مسئلهای داشتید و متوسل به موسی بن جعفر (ع) شدید.»
آنجا فهمیدم که حضرت امام (ره) از جریان توسل من و عنایت ویژه حضرت موسی بن جعفر (ع) آگاه بوده است.[14]
یا رب به محمد و علی و زهرا یا رب به حسین و حسن و آلعبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا بیمنت خلق یا علی الاعلا[15]
افرادی که در بزرگداشت اربعین امام حسین (ع) شرکت میکنند، با آگاهی از واسطه بودن امام حسین (ع) در پیشگاه خداوند و حق شفاعتی که خالق هستی به آن حضرت داده، در این راه قدم گذارده و برای تعمیق باورها و اعتقادات خود، سختی و مشکلات فروانی را تحمل میکنند تا از مقام شامخ امام حسین (ع) در پیشگاه خداوند بهرهمند گردند. در این مناسبت حرکت زائران بهسوی قبر امام حسین (ع) است و منتهای سیر به این بارگاه شریف ختم میشود، این نگاهها سبب احیای فرهنگ زیارت و توسل در میان آنان میشود و البته در مسیر پیادهروی و زیارت امام حسین (ع) بارها کرامات و عنایاتی از حضرت اباعبدالله مشاهدهشده که سبب تقویت این روحیه در میان دوستداران اهلبیت (ع) میگردد.
۳. اربعین احیا گیر تفکر مهدویت و جهانیسازی به سبک مهدوی
خداوند در نظام هستی، امام زمانی (عج) قرار داده و پیامبر خدا (ص) و اهلبیت (ع) تأکید کردهاند که لازم است تا زمینه ظهور آن امام رحمت را فراهم کرده و برای تشکیل حکومت جهانی ایشان، شرایطی آماده گردد.
حکومت امام عصر، بر اساس عقاید و تفکرات مکتب شیعه برپا میگردد. از اینرو هماکنون باید زمینهسازی برای ایجاد این تفکر اصیل و آرمانی شیعه و معرفی آن به همه جوامع انسانی فراهم گردد.
خداوند متعال بهصراحت در قرآن مجید وعده تحقق این روزگار را به مستضعفین داده است: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ[16]؛ ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.»
در عقاید شیعیان برای این آمادگی ظرفیتها و شرایط خاصی وجود دارد. یکی از این ظرفیتها «اربعین حسینی (ع)» است.
از آنجایی که اربعین حضرت سیدالشهداء (ع) بهنوعی جلوه ظهور است و آمادگی خاصی را برای عصر ظهور در شیعه ایجاد میکند، شباهتهای بسیاری با ظهور امام عصر (عج) دارد و در زیارت اربعین چنین به امام زمانشان خطاب میشود: «قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ؛ قلب من تسلیم قلب شماست و در امور زندگی از اوامر شما تبعیت میکنم و برای یاری دادن شما آمادهام تا اینکه خداوند به شما اجازه خروج دهد. پس من همراه با شمایم نه همراه با دشمنان شما»
آری پیادهروی اربعین نمونهای زیبا از آمادگی عمومی برای ظهور امام زمان و تشکیل حکومت جهانی است. در این راهپمایی، میلیونها انسان حرکت میکنند به سمت کربلای حسینی و حرکت آنها این پیام را دارد که در انتظار منتقم اباعبدالله الحسین (ع) هستند و این انتظار را به زبان محدود نکردهاند؛ بلکه با این حرکت، در عمل نیز آن را نشان میدهند.
در اربعین ابتدا مردم برای خونخواهی و عزاداری امام حسین (ع) حرکت میکنند و در این اقامه عزا، لبیک یا حسین (ع) و لبیک یا مهدی (عج) بلند میشود و در نهایت به شعار «ما آماده و منتظریم» ختم میگردد.
دشمنان اهلبیت (ع) نیز نقش اربعین در احیای تفکر مهدویت را درک کردهاند. در این اواخر چهارصد نفر از دانشمندان صهیونیست در «تلآویو» جمع شدند تا ببیند هویت شیعه و انقلاب اسلامی چیست.[17] آنها اعتراف کردند: «شیعیان با یاد امام حسین قیام میکنند و با نام امام مهدی قیامشان را حفظ میکنند.»[18]
بنابراین، تجمع میلیونی زائران در اربعین حسینی (ع) میتواند زمینه ظهور امام عصر (عج) را فراهم کند، چراکه آمادگی مردم را نشان میدهد و تفکرات مهدویت و حکومت جهانی امام عصر (عج) را به گوش جهانیان میرساند.
گریز و روضه
اما یاری امام حسین (ع)، یاری امام مهدی (عج) نیز هست. امام حسین (ع) در شب عاشورا خطاب به اصحاب خود به ارتباط میان یاری خود و یاری امام عصر (عج) اشاره کرده و فرمودند: «وَ قَد قَالَ جَدِّی رَسُول الله صَلی اللهُ عَلَیه وَ آلِهِ: وَلَدِیَ حُسَیْنُ یُقْتَل بِطَفِّ کَرْبَلاَءَ غَرِیبَاً وَحِیدَا عَطشَانَاً فَرِیدَاً فَمَن نَصَرَهُ فَقَد نُصرَتِی وَ نَصَرَ وَلَدَه الحُجه؛ همانا جدم رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمودند: فرزند من حسین در زمین کربلا، غریب و تنها، عطشان و بیکس، کشته میشود، کسی که او را یاری کند، مرا یاری نموده و فرزندش مهدی (ع) را یاری نموده است.»[19]
پیامبر (ص) در این روایت به چند نکته اشاره کرده: 1. «وَلَدِیَ حُسَیْنُ یُقْتَل»؛ خبر از شهادت میدهند، نه مرگ طبیعی. کشته شدن و شهادت بسیار سوزناکتر از مرگ طبیعی است. حال اگر غریبانه و مظلومانه هم باشد، دردناکی این قضیه بیشتر میشود که پیامبر (ص) میفرماید: 2. «غَرِیبَاً وَحِیدَاً» این غربت و تنهایی از لحظهای که سفر حج را ناتمام گذاشته، آغاز شده و تا گودی قتلگاه ادامه یافته و بعد از آن به نحوی دیگر نمود مییابد، آقا را با عنوان خارجی معرفی میکنند و سربریده ایشان را سنگباران میکنند.
نکته جانسوز دیگری که پیامبر به آن اشارهکرده، عطش و تشنگی امام حسین (ع) است.
مصیبت عطش بسیار سخت است. معمولاً کسی که محاصره میشود از چهار طرف محاصره میشود، ولی امام شیعیان، علاوه بر اینکه دشمن از چهار طرف محاصرهاش کرده بود، آفتاب سوزان هم از بالا بر او میتابید و زمین داغ کربلاء از پایین و گرسنگی و تشنگی هم از درون به امام حسین (ع) حمله کرده بودند.
فرزند رسولالله از شدت عطش به خودش میپیچید. همواره صدا میزد: ای قوم! جگر من از تشنگی میسوزد؛ اما کسی جوابش را نداد.
عطش افتاده به جانم جگرم میسوزد هستیام ز آتش غمها به برم میسوزد
در من از سوز عطش تاب سخن گفتن نیست دهنم خشک و دلم خون، جگرم میسوزد
[1] . روش ابهام.
[2] . تاریخ ادوار اسلام، ص 188.
[3]. همان.
[4]. تاریخ صدر الاسلام و الدولة الامویة، چاپ دوم، ص 129.
[5]. تاریخ الامم والملوک، ج 1، ص 192.
[6]. شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 4، ص 104.
[7]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 15 و تاریخ الشیعة، ص 35.
[8]. المزار الکبیر، ص 578
[9]. امالی صدوق، ص 39.
[10]. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 613.
[11]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص 75.
[12]. نساء/64.
[13]. وسائل الشیعه، ج 7، ص 101.
[14]. کرامات امام خمینی (ره)، ص 27.
[15]. ابوسعید ابوالخیر.
[16]. قصص/5.
[17]. مجموعه مقالات و سخنرانیهای این همایش به عنوان «انقلاب تشیع و مقاومت» چاپ شده است.
[18] . پایگاه جامع اطلاع رسانی رهیافتگان به مکتب اهلبیت (علیهم): 19/9/93.
[19]. معالی السبطین، ج 1، ص 208 و ریاض القدس، ج 1، ص 263.