شنبه / ۲۹ دی ۱۳۹۷ / ۱۱:۲۴
سرویس : دین و انديشه
کد خبر : ۳۴۲۸۴
گزارشگر : ایده ایده
مراتب نماز از منظر آیت‌الله مظاهری

نماز یکی از بارزترین نشانه‌‌های متقین به شمار می‌رود

آیت‌الله مظاهری معتقد است: یکی از مهمترین احکام عملی اسلام که بعد از اصول دین، از بارزترین نشانه‌های متقین به شمار می‌رود، نماز است.

(شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷) ۱۱:۲۴

به گزارش پایگاه تخصصی مسجد،‌ آیت‌الله‌ حسین مظاهری معتقد است: نماز در سلوک معنوی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در قرآن و روایات، تأکید فراوانی بر آن شده است. یکی از مهمترین احکام عملی اسلام که بعد از اصول دین، از بارزترین نشانه‌های متقین به شمار می‌رود، نماز است.

مراتب نماز

نماز عوام: مرتبه اول نماز که معمولا مربوط به انسان‌های عادی است، همان لقلقه زبان می‌باشد و اصطلاحا به آن «نماز لسانی» گفته می‌شود. ‌کلمات آن درست ادا می‌شود و قیام، قعود، رکوع و سجود آن به‌درستی انجام می‌پذیرد. این نماز برای انسان رفع تکلیف می‌کند و باعث می‌شود او تارک‌الصلاه نباشد؛ یعنی جزء کافران به شمار نرود و به اندازه وسعش هم می‌تواند نیروی نگهدارنده از گناهان باشد. شاید بتوان گفت نود درصد مردم همین نماز لسانی را می‌خوانند. طبق تحقیقاتی که به عمل آمده، تعداد افرادی که نماز خوان بوده‌اند و جرم و جنایت مرتکب شده‌اند، نسبت به افراد «تارک‌ الصلاة» که مرتکب اعمال خلاف شده‌اند، خیلی کمتر است. این نتیجه نشان می‌دهد که همین نماز زبانی و این که شخصی اهل نماز جماعت و مسجد باشد، و لو اینکه آن مسجد رفتن هم ظاهری باشد، بالاخره او را در جاهایی نجات می‌دهد و به نفع انسان عمل می‌کند. این مرتبه نماز از نظر فقهی صحیح است و قضا هم ندارد.

نماز خواص

مرتبه دوم نماز که از اهمیت بالاتری برخوردار است، نمازی است که همراه با خضوع و خشوع باشد؛ یعنی علاوه بر آنکه نمازگزار رعایت آداب ظاهری را در نماز می‌کند، دلش نیز به یاد خدا خاشع باشد. در حالی که زبان نماز می‌خواند، دل او هم نماز بخواند. وقتی می‌گوید: «ایاک نعبدُ و ایاک نستعین»، دل نیز واقعا خاشع در برابر خدا باشد و همین آیه را بخواند. خشیت خداوندی بر دل چنین نمازگزاری حکمفرما می‌شود و او را در شمار مؤمنین قرار می‌دهد. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «قد أفلح المؤمنون، الذین هُم فی‏ صلاتهم خاشعون، و الذین هُم عن اللغو مُعرضون: ۱ - حقا که گروندگان رستگار شدند؛ آنان که در نمازشان فروتن هستند و آنان که از هر بیهوده و زشتی رویگردانند. در این مرتبه از نماز، دل در برابر خدا، مؤدب است. همان‌گونه که نمازگزار مراعات ادب ظاهری را در نماز می‌کند؛ به اطراف نگاه نمی‌کند و نظیر کسی که در مقابل بزرگی ایستاده است، دستها را با احترام روی دو پا می‌گذارد و نماز می‌خواند.

به این نماز، نماز همراه با خضوع و خشوع می‌گویند و رستگار آن کسی است دلش را در نماز همراه کند و خودش و دلش در برابر پروردگار مؤدب باشند. به عبارت دیگر می‌توان گفت «خضوع» یعنی رعایت ادب ظاهری در نماز و «خشوع» یعنی ادب دل و همراهی دل در نماز٫ از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد: «خشوع چیست؟» فرمود: «خشوع عبارت است از تواضع و فروتنی در نماز و این که بنده قلب خود را به طور کامل متوجه خدا سازد.»۲ - حضور قلب در عبادات، روح و روان آنها محسوب می‌شود و نورانیت و مراتب کمال‌ عبادت به‌ خشوع و مراتب آن بستگی دارد. هیچ عبادتی بدون حضور قلب، مقبول درگاه واقع نمی‌شود و مورد لطف و رحمت قرار نمی‌گیرد. خواندن نماز واقعی برای کسانی که به مقام خشوع نرسیده باشند، دشوار و سنگین است. چنین افرادی به خاطر ترس از جهنم و طمع بهشت نماز می‌خوانند. هرکسی می‌تواند در نماز، خضوع و خشوع را مراعات کند، به شرط آنکه تمرین کافی در این زمینه داشته باشد و نیز دارای اراده‌ای قوی باشد. البته توجه به ‌این که این‌گونه توفیقات را خدا باید بدهد، ضروری است.

نماز اخص الخواص

مرتبه سوم از نماز این است که انسان خود را در محضر خدا می‌یابد. علاوه بر این که با دل خود درمی‌یابد در محضر خداست و خدا با او حرف می‌زند، درک می‌کند که او نیز با خداوند حرف می‌زند. در این صورت، نماز گفتگو و مکالمه‌ای می‌گردد و هرچه انسان در این راه جلوتر برود، نماز او به صورت یک معاشقه درمی‌آید. آدمی به هر درجه از کمال که برسد و معرفت به خدا پیدا کند، خدا نیز به همان اندازه توجه به او دارد. اگر نماز کسی زبانی شد، به همان اندازه خدا او را یاد می‌کند و اگر نماز قلبی شد، به همان میزان، توجه حق تعالی را به همراه دارد. در واقع می‌توان گفت در مرتبه سوم نماز، نمازگزار عاشق خدا و خدا عاشق اوست. طبق نقل مشهور، خداوند در روایت قدسی می‌فرماید: «من طلبنی وجدنی، و من وجدنی عرَفنی، و من عرَفنی أحبّنی، و من أحبنی عشَقنی، و من عشقنی عشقتُهُ و من عشقتُهُ قتلتُهُ، و من قتلتُهُ فعلیَّ دیتُهُ، و من علیَّ دیتُهُ فأنا دیتُه»:

کسی که خدا را می‌یابد که مستجمع جمیع کمالات است، مطمئنا عاشقش می‌شود و خدا می‌فرماید: در این صورت من نیز عاشق او می‌شوم و از اینجا به بعد، نفس‌کُشی سالک پیش می‌آید و به جایی می‌رسد که وقتی عاشق خدا شد، بابت این عشق، نفس اماره خود را می‌کشد و چنین انسانی خدایی می‌شود و به کمک و لطف خود خدا، کلیه صفات رذیله را در وجودش نابود می‌کند. پاداش نابودی صفات رذیله، به دست آوردن خود خداست؛ یعنی رسیدن به مقام لقاءالله و مقام فناء. اگر کسی به چنین مقامی نائل آید، خدا بر دلش حکومت می‌کند و به جز خدا، هیچ موجودی در نظرش جلوه ندارد:

به دریا بنگرم دریا تو بینم

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به هر جا بنگرم، کوه ‌و در و ‌دشت

نشان از روی زیبای تو بینم

مرگ در راه خدا، برای چنین انسانی از عسل شیرین‌تر است، شهادت بالاترین لذت را برایش دارد. وقتی انسان به واسطه نماز به این مراحل برسد، دیگر گناه نمی‌کند. چنین نمازی همان است که قرآن درباره‌اش می‌فرماید: «أقم الصلاه إنّ الصلاه تنهی‏ عن الفحشاء و المُنکر و لذکرُ الله أکبرُ و الله یعلمُ ما تصنعون: ۳ - نماز را برپا دار؛ زیرا نماز از گناهان بزرگ و آنچه ناپسند است باز مى‌دارد، و البته یاد خدا بودن بزرگتر است، و خدا مى‏داند چه مى‏کنید.» این نماز باعث می‌شود نمازگزار همه‌ جا را محضر خداوند بیابد. چنین کسی در محضر خداست و مانند انسان تشنه که آب می‌نوشد و سیراب بودن را حس می‌کند، خدا را می‌یابد.

«یافتنی‌ها» قابل وصف نیستند. بعضی چیزها دانستنی است، نظیر این که باید همه به مطالعه اصول دین بپردازند و آن را بدانند تا شبهات دینی و مذهبی در آنان اثر سوء نگذارد؛ ولی این دانستنی‌ها به‌تنهایی کافی نیست و کاربرد ندارد. چه موقع کاربرد پیدا می‌کند؟ وقتی که این علوم، یافتنی شود. و صرفا با عبادت و ارتباط مستمر با حق تعالی، علوم دانستنی به علوم یافتنی مبدل می‌شود. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: «و اعبُد ربک حتى یأتیک الیقین:۴ - پروردگارت را پرستش کن تا یقین پیدا کنی».

خدا می‌فرماید: ای انسان! ابتدا باید مقام عبودیت پیدا کنی تا بعد از آن به مقام یقین نایل آیی؛ یعنی مرتبه یقین وابسته به عبادت است. بعد از رسیدن به مقام عبودیت و یقین، اصول دین و عقاید، برای سالک یافتنی می‌شود. رسیدن به این مقام نیز احتیاج به سواد و علم‌آموزی ندارد. در روایت است که رسول خدا(ص) صبح‌هنگام جوانی را در مسجد دید. حضرت با نگاهی به او، متوجه شد در حال سیر در عالم دیگری است؛ فرمود: «کیفَ أصبحت؟» جوان جواب داد: «أصبحتُ یا رسول‌الله موقنا: به مقام یقین رسیده‌ام و حقیقت دین را یافته‌ام.» سپس برداشت‌های معنوی و آنچه را یافته بود، بیان نمود. پیامبر اکرم(ص) به اصحاب فرمود: «خدا قلب این جوان را به نور ایمان روشن کرده است.»۵ - این چنین عبادت و نماز خواندن، موجب برون رفتن سالک از ورطه غفلت و رسیدن به مقام یقظه و بیداری می‌شود و او را به مقام آدمیت می‌رساند.

ادامه دارد...

پی نوشت‌ها:

۱٫ المؤمنون، ۳-۱

۲٫ الجعفریات، ص۳۸: «قیل یا رسُول الله و ما الخُشُوعُ؟ قال التواضُعُ فی الصلاه و أن یُقبل العبدُ بقلبه کُله علی ربه عز و جل»

۳٫ العنکبوت ر ۴۵

۴٫ الحجر ر ۹۹

۵٫ الکافی، ج۲، ص۵۳٫

روزنامه اطلاعات
(شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷) ۱۱:۲۴
https://news.masjed.ir/u/hdw
اظهار نظر
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید