سه شنبه / ۲۴ اَمرداد ۱۳۹۶ / ۱۱:۴۷
سرویس : فرهنگی و هنری
کد خبر : ۲۹۳۰۲
گزارشگر : سید پویان حسین‌پور
حجت الاسلام میرزامحمدی در مسجد گیاهی تجریش؛

شهدا باب الحسین(علیه اسلام) هستند

یادواره سرداران شهید شمیران با سخنرانی حجت الاسلام میرزامحمدی و مداحی کربلایی محمدحسین پویانفر و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، در مسجد گیاهی میدان تجریش برگزار شد.

(سه شنبه ۲۴ اَمرداد ۱۳۹۶) ۱۱:۴۷

به گزارش پایگاه تخصصی مسجد ، یادواره سرداران شهید شمیران با سخنرانی حجت الاسلام میرزامحمدی و مداحی کربلایی محمدحسین پویانفر و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، مسجد گیاهی میدان تجریش برگزار شد.

در ادامه متن کامل سخنرانی حجت الاسلام میرزامحمدی منتشر می‌شود:

خلقت بی نقص آفرینش
بر اساس آیات قرآن ،و روایات گوهر بار معصومین علیهم السلام ،پروردگار عالم این نظام آفرینش را در زیباتریت شکل آفرید؛لذا در سوره مبارکه سجده آیه 7 فرمود: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ؛یعنی آنچه شما در این عالم می بینید و مصداق شیء است،پروردگار عالم نه اینکه او را زیبا آفریده است،قرآن فرمود"زیباترین آفرید.به خلقت من و شما هم که رسید،در سوره مبارکه تین فرمود: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ أَحْسَنِ تَقْویم1 ؛یعنی آدمی را هم ،من در زیباترین شکل و قالب آفریدم. اصلا در آفرینش الهی زشتی وجود ندارد، چون او منشاء زیبایی است،او خالق جمال است. و آنچه که از او صادر می شود،زیبایی محض است. لذا فرمود: إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ و یُحِبُّ الْجَمَال ؛ او منشاء خیر است. پس هرچه از ناحیه او هم به ما می رسد،خیر است.

حضرت زین العابدین در دعای ابوحمزه ثمالی فرمود: خَیرُکَ اِلَینا نازِلٌ ؛ نازل اسم فاعل است و دلالت بر استمرار دارد.یعنی تو خدایی هستی که دائما از ناحیه تو به ما خیر می رسد.

نقطه ی مقابل: پس این شروعی که در عالم هست،ومنشأش ما هستیم.لذا فرمود: شرنا الیک صاعد؛ یعنی از ما دائما به تو شر و بدی می رسد،از تو دائما به خیر می رسد.
پروردگار عالم برای ما نقمت نمی فرستند،نعمت می فرستند و ما با گناه کردن آن را تبدیل به نقمت می کنیم. چون او منشاء نعمت است. وَما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ 2؛ او مشاء خیر است. منشا زیبایی و نیکویی است. مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ3؛ آنچه خوبی و نیکی به شما می رسد منشأش خداست.نقطه ی مقابل: وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ3؛

لذا هم قرآن و هم ادعیه به این قاعده قرآنی اشاره کردند.آنچه بی نظمی و آنچه فساد در عالم وجود دارد، به واسطه ی ما است. " ظَهَرَ الفَسَادُ فِی البَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ"4 از او شر به ما نمی رسد،آنچه از ناحیه او به ما می رسد،عین زیبایی و نیکویی است.لذا آنچه را هم که در عالم آفریده است،فرمود: أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ 5 ؛ َقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ أَحْسَنِ تَقْویم1 ؛ به عنوان خالق بنا بود با ما سخن بگوید،فرمود: اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا 6 ؛یعنی وقتی خواست با ما سخن بگوید،قرآن را نازل کرد. لذا این قرآن را در زیباترین الفاظ آورده است و به تحدی دعوت کرده است. یعنی مبارز طلبیده است. فَاْتُوا بِسُورَه مِثْلِهِ7 ؛ هرکس ادعایش این است که می تواند مثل قرآن بیاورد،یک سوره بیاورد؛ ده آیه بیاورد؛ 1400 سال است که نتوانستند مانند قرآن بیاورند. این قرآن در زیباترین شکل و قالب نازل شده است. لذا فرمود اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا 6 ؛وقتی خواست ارتباط ما را با انسانهای پیشین برقرار کند، و ما قصص انبیاء و امت های آنها به عنوان عبرت،به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه بخوانیم و بدانیم سرگذشت آنها را ،فرمود:ما قصه ها و داستانهای آنها را هم در زیبا ترین داستان و شکل و قالب آورده ایم.سوره یوسف نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ8 ؛ خیلی ها قصه گفتن و سروردن، اما هدفشان برای سرگرمی بوده است. قرآن اگر قصه می گوید،فرمود ما احسن القصص هستیم و برای عبرت هم این قصه ها را می گوییم،نه برای سرگرمی و وقت گذرانی.

وعده های خداوند
آنچه که پروردگار عالم برای رتق و فتق معیشت دنیا و آخرت ما هم عنایت فرموده است.آنها هم در همین فرمال است.اگر بنا بود برای من و شما هم یک رزق نباتی دهد،یک رزق گیاهی دهد، فرمود: أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا 9 ؛یعنی همین خورد و خوراکی ما از زمین دریافت می کنیم.

قرآن می گوید که اینها رزق نباتی هستند اما نبات حسن هستند.اگر بنا بود به ما رزق دیگری بدهد به غیر از رزق نباتی، فرمود: وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً 10 ؛ هرچه از او می رسد،حسن و نیکو است. از او به ما بدی و زشتی نمی رسد. اگر بنا بود به بنده هایش وعده بدهد ،وعَدناهُ وَعداً حَسنا11 ؛ هم وعده هایش زیبا است و هم در قرآن می گوییم إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ12 ؛ هم خلف نمی کند و هم وعده هایش بیهوده نیست. زیباترین وعده ها را خداوند داده است. وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ 13 ؛ ما با مومنین وعده کردیم که آنها را بهشت ببریم و جانشینی زمین را هم به آنها بدهیم . این وعده های الهی زیباست.پوشالی نیست،زشت نیست.

اجر و مزد الهی
اگر بنا بود خدا به ما جر و مزدی دهد،آنها را هم زیبا داده است. فرمود: أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا 14؛ لذا شما در ماه مبارک رمضان ببینید،اصلا بین عمل و اجر و مزد الهی تناسبی نیست ،ما در ماه رمضان می خوابیم. در کنار حرم سیدالشهدا علیه السلام بخوابیم،مکروه است.کنار کعبه بخوابیم مکروه است. در مسجد خوابیدن مکروه است.اما در ماه رمضان اگر روزه دار خوابید ،خواب او هم عبادت است. اصلا این عمل با اجر تناسب ندارد. لذا اگر اجر و مزدی هم به ما می دهد، أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا است. روزی میلیون ها بار نفس می کشیم و دم و باز داریم،اما اگر این دم و باز دم در مجلس اهل بیت علیهم السلام بود ، نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ 15 یعین اصلا به مرحله گریه هم نمی رسد،در جلسه ای نشستید و گریه هم نمی کنید،اما از نهادتان یک آه می کشید،آه هم نمی کشید بلکه نفس می کشید ،دم و باز دم منتها دم و باز دمی که از یک انسانی غصه دار اهل بیت علیهم السلام خارج می شود.امام صادق علیه السلام فرمود: نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همّه لنا عبادة . این اجر را کنار عمل بگذاریم. انبیاء مذین به نعمت تسبیح هستند. همه ی امور تسبیح خداوند را می گویند،ولی ما تسیح که نمی گوییم ،نفس می کشیم ،برای ما ثواب تسبیح را می نویسند.اگر زائر سیدالشهدا علیه السلام شوید،خداوند ملائکی را خلق می کند که برای زائر حسین علیه السلام استغفار بگویند.

بلاهای خداوند
اگر بنا شد خداوند بلایی نازل کند،همین بلاها و ابتلاهایی که ما همیشه در اینجاها کم می آوریم،اگر به کسی نعمتی بدهند و برایش یک ماهیانه مقرری منظم هم تنظیم کنند،هیچکس خورده نمی گیرد.اما خدا بنا نیست مومن را در عافیت تربیت کند. سنت الهی بر این نیست که مومن را در عافیت بپروراند.سنت الهی بر این است که مومن را در بوته ی بلا تربیت کند.در روایات داریم .بابی داریم به نام شدت ابتلا المومن امام صادق علیه السلام فرمودند:بین بلا و مومن یک رابطه ی مستقیم است. و بمنزِلَةِ کَفّةِ المِیزانِ کُلّما زِیدَ فی إیمانِهِ زِیدَ فی بلائِه‌ 16 دو کفه ترازو هستند.یعنی هرچه درجه ایمان مومن بالا برود،خداوند بیشتر مبتلایش می کند. حال ما چه می گوییم؟ما اگر ببینیم یک نفر مبتلا است می گوییم خیلی آدم بدی است .اینطور نیست؛ آن بلایی که به عنوان مجازات است،آن برای ظالم است. امام رضا علیه السلام فرمودند: إنّ البلاءَ لِلظّالمِ أدَبٌ خداوند می خواهد ظالم را مجازات کند،بلا به او می دهد. اما سنت الهی برای تربیت مومن ابتلا است.در روایات داریم ،که اگر 40 روز بر مومنی سپری شد، و مبتلا نشد،در ایمانش شک کند. ابتلایی بالاتر از ابتلا عاشورا داریم ؟

وجود نورانی امام صادق علیه السلام به ابوبصیر فرمودند:مادر ما فاطمه سلام الله علیها ،از روز عاشورا تا قیامت هر روز گریه بر حسین علیه السلام می کند. انبیاء هر روز مبتلا به بلاء سیدالشهدا علیه السلام بودند.ما فکر می کنیم گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از باب غفران ذنوب است.یعنی هر خطا و اشتباهی بکنیم،و بعد بیاییم بگوییم یک آقایی داریم که پیش مرگ ما است.این غفران ذنوب کمترین معرفت به ساحت مقدس سیدالشهدا علیه السلام است. انبیاء علیهم السلام که گناه کار نبودند،چرا در سفره هایشان،بکاء بر سیدالشهدا است؟روایت از موسی بن عمران علیه السلام 17 جناب موسی بن عمران از خدا تقاضا کردند که امت پیغمبر آخرالزمان را امت افضل قرار دادید؟ ندا آمد که من ده خصلت به این امت پیغمبر آخرالزمان دادم .بلافاصله از خداوند پرسید این ده خصلت چیست؟به من یاد بدهید و من هم به امتم یاد بدهم ،تا آنها هم به این درجه افضل برسند.پروردگار عالم ده خصلت را شمردند،اما حضرت موسی علیه السلام فقط از دهمین مورد سوال کردند.چون نه مورد را می دانست 1-نماز 2 روزه 3-جهاد 4- جمعه 5- زکات 6-حج 7- جماعت 8- قرآن 9- علم 10-عاشورا .. لذا پرسید:یارب و من عاشورا ؟ یعنی دهمین عاملی که باعث افضلیت امت پیغمبر صلوات الله علیه است،عاشورا است. پرسید روز عاشورا چه روزی است؟ خدا می توانست بگوید، روز عاشورا یعنی روز دهم البکاء و التباکی علی سبط محمد و المرثیه و العزاء علی مصیبة ولد المصطفی .قابل توجه کسانی که در محرم این پیام را برای هم می فرستند،این پیام برای روشنفکران بیمار است.که عاشورا فصل نگریستن است نه گریستن!عاشورا فصل باز کردن زنجیر از دست و پای این و آن است نه زدن زنجیر به دست و پا!

خدا دارد به پیغمبر اولوالعزم می گوید:عاشورا فصل گریستن بر حسین بن علی علیه السلام است. خداوند دریچه گریستن و دریچه ی نگریستن بر عالم را با بکاء بر سیدالشهدا علیه السلام عجین کرده است.یعنی این است که موجب فتح باب است. لذا در زیارت ابی عبدالله علیه السلام می خوانیم بک فتح الله ؛به واسطه تو درهای بسته باز می شود.بنای الهی بر این است که مومن را مبتلا کند.لذا در قرآن فرمود:من برای مومن بلا می فرستم،آن هم احسن است. وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَناً 18 ؛در این ابتلاها کم نیاورید..در ابتلاها بلایی بالاتر از بلایی که بر سیدالشهدا علیه السلام اتفاق افتاد نداریم.اصلا ابی عبدالله علیه السلام متصل به عظیم است. و" فدیناه بذبح عظیم.19 بلای ایشان هم عظیم است. در قرآن کریم ،ذبح حضرت اسماعیل علیه السلام را نمی گوید ذبح عظیم.می گوید : الْبَلاَءُ الْمُبِینُ‌20 .اما بلای سیدالشهدا علیه السلام عظیم است. این بلای عظیم،برای تربیت عابم و آفرینش چه کرده است؟ در سجده زیارت عاشورا چه می گوییم؟ از اول تا آخر زیارت عاشورا حرفی از صبر نمی زند.در حالی که قرآن می گوید،بلا نازل شد،صبر کنید. لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصابرین21 .صبرکنید و به صابرین هم بشارت بدهید. اما از ابتدای زیارت عاشورا تا انتها ،حرفی از صبر زده نشده است.شروع می کند به معرفی سیدالشهدا علیه السلام و بعد هم می گوید این بلا،بلای بزرگ است. لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ . در سجده هم از صبر چیزی نیامده. اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ ؛ بلا وقتی نازل می شود،بشارت بر صبر آمده است.ای پیغمبر به صابرین هم بشارت بده.اما در بلای سیدالشهدا علیه السلام و بلای عاشورا ما از منظر صابرین ،عبور کردیم.یعنی همان سخنی که اربابمان در گودال گفتند،ابا عبدالله علیه السلام نگفتند صبر می کنم .گفتند:الهی رضاً برضائک یعنی به منزل رضا رسیدند.آنهایی که از در مدرسه عاشورا و ابتلا کربلا و سیدالشهدا ثبت نام کردند از منظر صابرین عبور کردند و رسیدند به حامدین و شاکرین...لذا می فرماید: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ .در ابتلائات است که ما کم می آوریم.مثال:یک کسی غرق در ثروت است،تا وقتی که ثروت دارد و ثروتش هم زیاد می شود،نقطه ضعفش را نمی فهمد.تا وقتی که ورشکسته می شود،فرو می ریزد. یک شخصی غرق در زیبایی است،تازشتی به او عارض می شود فرو می ریزد.

همیشه در ابتلائات است که ما به نقطه ضعفمان پی می بریم.لذا اهل معرفت فرمودند: ابتلائات بالاترین و بهترین نردبان سلوک است.به تعبیر شهید مطهری (رضوان الله علیه ) ابتلا شلاق تکامل است.این ابتلائات با ایمان نسبت مستقیم دارد.یعنی هرچه درجه ایمان بالاتر می رود،بلا هم بیشتر می شود. این پرورش بسیار زیبا است.که در روایات آمده چهل روز بر مومن سپری شود و مبتلا نشود،در ایمانش شک کند.خداوند نمی گذارد،وجود مومن را غفلت فرا بگیرد. نمی گذارد مومن در عافیت گندیده بشود.

مرحوم دولابی می گفتند:ما در عافیت گندیده شدیم و بوی تعفنمان هم همه ی عالم را برداشته است.ولی متوجه نیستیم.

اولیا الهی همیشه مبتلا هستند.یا مبتلا به فقر هستند یا مبتلا به بیماری و یا مبتلا به درد و رنج های خاص هستند.

وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَناً من مومن را در بلا تربیت می کنم ،دنبال عافیت در دنیا نباشید.

امیرالمومنین علیه السلام می فرمود عافیت در دنیا پیدا نمی شود زیرا دنیا دار رنج است.به همین اسمش را گذاشته اند دارالفرار ؛امام قیامت و بهشت اسمش دارالسلام،دارالقرار است. این دنیا سفره ی رنج و پیری و غصه و درد است. ما را به این دنیا نیاوردند که بمانیم و این را شهدا فهمیدند.فرق ما با شهدا در همین مورد است.و همین آنها را آسمانی کرد.

آنکسی که آمده کنار اباعبدالله علیه السلام جا بگیرد،در دنیا با کسی نزاع ندارد.حسادت و بخل ندارد.

ما برای اینجا آفریده نشده ایم.همه ی بازی های این دنیا و رقابت ها و زد و بند ها برای این است که می خواهند در دنیا جا بگیرند.آن کسی که می خواهد در دنیا جا نگیرد،با کسی دعوا ندارد.

ما را از رحم تنگ مادر به تعبیر امام حسین علیه السلام در دعای عرفه اسکنتنى فى ظلمات ثلاث : بین لحم و جلد ودم در سه پرده ی تاریک گوشت و خون جوری مرا ساکن کردی و ربیتنی فی ظلمات ثلاث اینجایی که هیچ دستگاهی مرا نشان نمی داد.حضرت فرمودند:تو از آنجا تربیت من را دست گرفتی.

امیرالمومنین علیه السلام در کمیل فرمود که کسی که تو تربیتش را دست گرفتی،محال است که رهایش کنی.

از آن دنیای تنگ و تاریک که غذایمان خون بود و کثافات مادر، مارا به این دنیا آورد .در روایت داریم ،دنیا در برابر برزخ به قیامت مانند تنگی رحم مادر ،نسبت به دنیا است.آنهایی که پرواز کردند این دنیا را مثل رحم می بینند.ما چون پرواز نکردیم،همدیگر را سکوی رشد خودمان قرار می دهیم تا جا باز کنیم. ما را نیاورده اند که در دنیا جا باز کنیم. ما را آوردند در دینا یاد بگیریم کنار ابی عبدالله علیه السلام جا بگیریم.

بالاترین مرتبه بهشت،معیت در کنار حضرت سیدالشهدا علیه السلام است.بالاترین جنت،جنت لقا است.سیدالشهدا علیه السلام وقتی که در بهشت تجلی پیدا می کنند،دارد که جنت نعیم ها 500 سال بیهوش می شوند.یعنی آن جنت لقا را به هر بهشتی نمی دهند. در روایات داریم که شهدا به این جنت القا می رسند.

در کامل الزیارت آمده،حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هرکس در اقصی نقاط لباس شهادت بر تن کند،بلافاصله می برنند محضر جد ما سیدالشهدا علیه السلام. و مشمول طواف ابی عبدالله علیه السلام می شود.

همه ی دغدغه لشکر عمر سعد این بود که بلایی سر ارباب ما بیاورد که در گودال هیچکس او را نشناسد.چرا اصرار دارند اینکار را کنند؟برای پیرمردی که این همه داغ دیده است و زخمی شده است؟ جبرئیل می گوید برای حضرت آدم که روضه خواند،گفت العطش بینه و بین السماء کدخان .در روایات آمده که زمانی که ارباب در گودال افتادند تشنگی به جایی رسید که همه جا را دود می دیدند. لذا از سنگینی روی سینه متوجه شدند که شمر بر روی سینه شان نشسته است.

در روایات داریم که امام حسینی ها را در زمین نمیشناسند.ممکن است روضه خوان ها،نوکران و گریه کن ها را تمسخر کنند.ما مگر برای جلب توجه و تعریف اینها آمدیم که تمسخر کنند بهمان بر بخورد؟

ما برای توجه اربابمان آمدیم. در روایات آمده وقتی در مجلس امام حسین علیه السلام گریه می کنید .جا عوض می شود و همه چیز دست ارباب هست.امام حسین علیه السلام زائر ما می شوند. امام حسین علیه السلام هر روز بر گریه کن هایشان نظر می کنند.کسی که محل نظر سیدالشهدا علیه السلام است مهم نیست مورد نظر چند نفر سرشناس باشیم. ما در این دنیا آمدیم که مورد نظر ارباب باشیم.

زمانی که حضرت در گودال افتادند،همه ی ملائک ،انبیا، جن و انس آمدند و منتظر اذن حضرت بودند و حضرت یک لبختد زدند که من راضی هستم.

ملائکه آمدند کنار گودال و گفتند چرا خدایا عذاب نازل نمی شود؟ندا آمد آرام بگیرید ؟پرده از کنار چشم ملائک کنار رفتند دیدند آقای کنار حضرت در قنوت هستند پرسیدند ایشان چه کسی است؟ندا آمد مهدی موعود عج است.

توجه کنید اگر مهدویت با عاشورا گریه بخورد دیگری افسردگی وجود نخواهد داشت. لذا شهدا خوش خنده ترین و احلی من العسل بودند.
امام علی علیه السلام به کسانی که دنبال شهوت هستند در این دنیا ،مرده می گوید،مرده هایی که در بین زنده ها زندگی می کنند.صورتشان مثل انسان است ولی قلبشان حیوانی است.

ما مگر آمدیم که حیوانی زندگی کنیم؟ تمام دغدغه تان این باشد که از چشم ارباب نیوفتید.

وقتی امام حسین علیه السلام به گریه کنانشان نظر می کنند، اولین ثمرش این است غفران ذنوب است.از آبا و اجدادش هم حضرت می خواهند که برای گریه کن هایم استغفار کنید.

مجلس اباعبدالله الحسین علیه السلام ،مجلس طهارت است.
در قیامت به همه می گویند همه سرها را پایین بیاندازید که حضرت زهرا سلام الله علیها می خواهند بیایند. حتی انبیاء هم اجازه ندارند سرها را بالا بیاورند،اما یک عده سرهاشان پایین است و دست ها بالا می پرسند اینها چه کسانی هستند؟ندا می آید اینها گریه کن های حسین علیه السلام هستند.با این اشاره می خواهند بگویند،مائر مارا یادت نرود.شهدا این جایگاه را دیدند.

پیغمبر صلوات الله علیه به امام علی علیه السلام فرمودندکدر قیامت که انبیا سواره می آیند،دستور می آید که به احترام شهدا پیاده شوید و تعظیم کنید.
مردن که ترس ندارد.اگر ما از مردن می ترسیم ،این مرگ حیوانی است.مردنی که حیاتش به شهرت و شهوت و شکم است.چون وقتی اهتزار نزدیک می شود،همه ی اینها را می گیرند.اما اگر مردنی باشد که ما را به سیدالشهدا علیه السلام می رساند،این که ترس ندارد.

امام صادق علیه السلام به مسمع فرمود: برای حسین ما گریه می کنید؟گفت بله آقا آنقدر که زن و فرزندم غذا جلوی من می گذارند از گلویم پایین نمی رود.امام فرمودند:به تو بشارت می دهم دم جان دادنت ما می آییم بالاسرت،مادرمان هم می آید جدم می آید.و همین ازرائیلی که از او می ترسی از مادر به تو مهربان تر خواهد بود. این مرگ ترس ندارد.

پیغمبر صلوات الله علیه به سلمان فرمودند:از دم مردن تا ورود به بهشت ما ،صد منزل را باید طی کنید .آسان ترین این صد منزل جان دادن است.
از موسی بن عمران پرسیدند این جان دادن چجور است؟فرمود:مثل اینکه یک گوسفند زنده ای را زنده زنده پوستش را بکنند.به این می گویند سکرات موت.لذا بعضی ها در سکرات موت کر،لال ،کور می شوند.

پیامبر به سلمان فرمود:هرکس دخترم زهرا سلام الله علیها را دوست دارد،صد جا این محبت بدادش می رسد.آسان ترین این صد منزل جان دادن است. از دم جان دادن محبت دخترم شما را تا ورود به بهشت کمک می کند.این مردن نگرانی و تاخیر ندارد.خدا یک ملائکی دارند که صیاح هستند،گردش کر هستند و می گردند مجالس اهل بیت علیهم السلام را پیدا کنند.کارشان استغفار بر اهل جلسه است.هیئات محل نزول ملائکه هست.شهدا هم در هیئات حضور دارند.

حبیب بن مظاهر را در رویا دیدند گفتند آرزویی هم داری؟ گفت آرزو دارم زنده شوم و برای حسین علیه السلام گریه کنم.

عزیران،هرجا کم آوردید متوسل به سلاح بکا بر سیدالشهدا علیه السلام شوید.

هزار سال دیگر برتو گریه خواهم کرد حسین جان

این گریه انبیا را به مدارج عایه رسانده است.آنوقت نمی تواند ما را از گناه نجات دهد؟

این شرط ایمان است.حضرت فرمودند:انا قتیل العبرات...هیچ مومنی نیست که مرا یاد کند و اشکش جاری نشود.اگر جاری نمی شود در ایمانت شک کن..

این دنیا با همه ی رنجش تمام می شود.ما می خواهیم به نزد ارباب برویم.پیغمبر فرمود وقتی حضرت در محشر وارد می شوند،حسین علیه السلام را نزد دخترم می آورند اما سر در بدن ندارد..یعنی در محشر به ما نشان می دهند.

شهدا هم باب امام حسین علیه السلام هستند.از شهدا بخواهید،توسل کنید.

پی نوشت:

1 تین آیه 6

2 نحل آیه 53

3 نساء آیه 79

4 روم آیه 41

5 سجده آیه 7

6 زمرآیه 23

7 یونس آیه 38

8 یوسف آیه 3

9 آل عمران آیه 37

10 آل عمران 88

11 قصص آیه 61

12 آل عمران آیه 194

13 نور آیه 55

14 کهف آیه 2

15 شیخ مفید، الأمالی، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۸

16 الکافی، الشیخ الکلینی، ج3، ص637، ط دارالحدیث

17 وسائل الشیعه جلد 10

18 انفال آیه 17

19 صافات آیه 107

20 صافات آیه 106

21 بقره آیه 155 

(سه شنبه ۲۴ اَمرداد ۱۳۹۶) ۱۱:۴۷
https://news.masjed.ir/u/r6d
اظهار نظر
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید