به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، اگر چه دلایل بسیاری برای عدم مصرف کالای خارجی در هر کشوری وجود دارد، اما در کشور ما و در شرایط اقتصاد مقاومتی، این تأکید بیش از پیش اهمیت مییابد. جدای از اقداماتی که دولتها و صنعتگران باید برای تسهیل این اقدام -یعنی استفاده از کالای داخلی- در کشور انجام دهند، نیروهای آموزشی، رسانهای، تبلیغاتی و فرهنگی داخلی همباید به ترویج چنین فرهنگی در کشور بپردازند که متأسفانه این اقدام به کندی صورت پذیرفته است.
مقام معظم رهبری از اولین افرادی بودند که با نگرش کلان به فرهنگسازی در اینباره پرداختند؛ ایشان هم خلأ فرهنگ استفاده از کالای داخلی را در هشدار به مسئولین فرهنگی و تبلیغاتی ذکر کردند و هم به شخصه دست به فرهنگسازی در این موضوع زدند. یادداشت زیر، نگاهی به چند نمونه از بیانات ایشان در باب مصرف کالای داخلی با ارکان سهگانۀ دولت، صنعتگر و مردم است که در بازه پنج سالۀ اخیر ایراد شده است.
ضرورت فرهنگسازی ایجاب میکند که جامعه برای فرزندان خود از دوران کودکی برنامههای آموزشی و... داشته باشد. فرآیند تزریق مفاهیم اصلی زندگی ایرانی و هویتساز، تا همیشه باید همراه فرد باشد تا او در جریان زندگی دچار غفلت نشده و هوشیارانه افعال هویتساز خود را صورت دهد. رهبری این فرآیند را اینگونه تبیین میکنند:
ما باید از کودکی...
«ما باید کودک را از آغاز دارای اعتمادبهنفس و باور به هویت خود بار بیاوریم. البته این مخصوص کودکان دبستانی نیست؛ در دبیرستان هم همین هست، در دانشگاه هم همین هست. در کشور ما متأسفانه فرهنگِ کاملاً منحرفی از گذشته پایهگذاری شده، که هنوز آثارش از بین نرفته -با این همه تبلیغاتی که ماها از اول انقلاب تا امروز داشتیم- و آن، نگاه نیازمندانه به سمت غرب، بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود در مقابل او است؛ متأسفانه این فرهنگ ریشهکن نشده و وجود دارد؛ این به دلیل نبود خودباوری است. اینکه شما ملاحظه میکنید فلان مارکِ جنس خارجی پول بیشتری طلب میکند، اما طرفدار بیشتری هم در بینیک طبقهای دارد، در حالی که جنس مشابه داخلی گاهی کیفیتش بهتر از آن است، به خاطر همین نگاه است؛ اینیک بیماری است، اینیک آفت است... اینها عیب است.»1
از سویی دیگر، متخصصان جامعه برای تحلیل نیازها، روحیات و تولید آنچه جامعه بدان نیازمند است، باید همواره دانش خود را به روز نگاه دارد و به دنبال رشد و پیشرفت باشد.
ما باید دانشهای مورد نیازمان را فرا بگیریم تا...
«آنچه که پیشرفت هست، این است که ما از هرکه و هر جور، همۀ دانشهای مورد نیازمان را فرابگیریم؛ این دانش را به مرحلۀ عمل و کاربرد برسانیم، تحقیقات گوناگون انجام بدهیم، برای اینکه دامنۀ علم را توسعه بدهیم، تحقیقات بنیادی انجام بدهیم، تحقیقات کاربردی و تجربی انجام دهیم، تا فناوری را به وجود آوریمیا فناوری جدیدی را به وجود بیاوریمیا فناوری را تکمیل کنیم؛ تصحیح کنیم و انجام بدهیم؛ در زمینۀ آموزشهای مدیریتی از پیشرفتهای دنیا فرابگیریم، آن را بین خودمان برطبق نیازها و عرف و فرهنگ خودمان تحلیل و فهم کنیم و با جامعهمان تطبیق کنیم.»2
در طی چنین فرآیندی است که ما به معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه دست مییابیم. بدون تحقیق، مطالعه و تلاش، این مهم برآورده نخواهد شد.
راه مبارزه با مصرفگرایی چیست؟ این تحقیق میخواهد
«راه مبارزه با ترجیح کالای خارجی بر کالای ساخت داخل چیست؟ اینها تحقیق میخواهد. در دانشگاهها پروژههای تحقیقی بگیرید، استاد و دانشجو کار کنید، نتیجۀ تحقیق را به مسئولان کشور بدهید، به رسانهها بدهید تا سرریز شود و فرهنگسازی شود. این، میشود پیشرفت.»3
برای نیل به پیشرفت اقتصادی در جامعه، تمام ارکان تولید تا مصرف باید فعالیت هدفمند و مؤثری داشته باشند؛ بدون هوشمندی و مسئولیتپذیری، اقتصاد یک جامعه و به تبع آن تولید و اشتغال، به سرانجام خوبی نخواهد رسید.
سرمایهدار، تولید کننده و کارگر هر سه باید...
«صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایشبدهند. بهرهوری،یعنی از امکاناتی که وجود دارد، حداکثر استفادۀ بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ «رَحِمَ اللَّهُ اِمرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه»، این معنای بهرهوری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حداکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینۀ تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.4
«صاحبان سرمایه در کشور، فعالیت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعالیتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند -کم یا زیاد- و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند. نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزء بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند -چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون- آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
مسئلۀ مرغوبیت و کیفیت خیلی مهم است؛ و استحکام؛ اینها خیلی مهم است. اگر چنانچه جنس داخلی، تولید داخلی، این خصوصیات را داشته باشد، به طور طبیعی تمایل پیدا میشود.5
کارگزاران حکومتی در این میان نقش حامیانه و کنترل کننده را دارند. با ابزار قانون میتوان جهت تولید و مصرف را در جامعه به سمت کالای وطنی برد.
مسئولان حکومتی باید...
«مسئولان هم باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقۀ اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.»6
آگاهی اجتماعی عاملی است که میتواند چرایی رفتار شهروندی و فردی انسان را هدفمند کند، مثل این اصل که مصرف کالای ایرانی یعنی اشتغال ایرانی!
شما به نیروی خارجی کمک میکنید اگر...
«عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندۀ کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید... خرید جنس داخلییک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همۀ مردم است.»7
«البته ما همۀ بشریت را دوست داریم، اما خب کارگر ایرانی دارد برای سربلندی این کشور تلاش میکند؛ جزء مغتنم و عزیز پیکرۀ این ملت است؛ او را باید تأیید کرد، او را باید تقویت کرد. بعضیها این را نمیفهمند و درک نمیکنند،یا برایشان نشانۀ تولید ایرانیو تولید خارجی فرق نمیکند؛یا حتّی به عکس، به جای اینکه دنبال نشانۀ تولید ایرانی بگردند، دنبال نشانههای تولید خارجی میگردند؛ این انحراف است، این خطا است. همۀ مردم مخاطب این بیانند.»8
شرکتهای وطنی باید بِرندسازی کنند تا ذائقۀ پوشیدن پوشاک بِرند در داخل، ارضا شود. جامعه نیز تا آن زمانباید با خودکنترلی و خرید هدفمند، به تولید در کشور خود کمک کند.
ما باید مصرف خودمان را...
«مصرف خودمان را باید از تولیدات خودمان انتخاب کنیم. اینکه کسانیهمهاش دنبال مارکها و برندهای خارجی و اسمهای خارجی باشند، خطا است؛ فرونشاندن یک هوس شخصی است، اما ضربهزدن به یک کار عمومی و اصلی است. مصرف داخلی، تولید داخلی را افزایش میدهد؛ تولید داخلی که افزایش پیدا کرد، بیکاری برطرف میشود. تولید که رونق بگیرد،یعنی تورم کم بشود، گرانی کم بشود، اشتغال افزایش پیدا کند؛ اینها همه به هم متصل است. یک سر این قضیه دست ما مردم است، که مصرف خودمان را چگونه انتخاب کنیم.»9
حالا باید از بِرَند گذشت
«مصرفکنندۀ باانصاف، مصرفکنندۀ باوجدان هم میتواند همینجور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است؛ کمک به کارگر ایرانی است.»10
حتی اگر این سخنان برای کسی حجت شرعی نیست
«به شما عرض میکنم: محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. این را من فقط براییک عدّۀ خاص نمیگویم... من فقط برای متدیّنین و افرادی که برای حرف ما حجّیّت شرعی قائلند، این را نمیگویم؛ من این حرف را برای هرکسی میگویم که به ایران علاقهمند است، به آیندۀ کشور علاقهمند است، به فکر بچّههای خودش است که بنا است فردا در این کشور زندگی کنند.»11
گذشت آن روزها که...
«امروز خوشبختانه بسیاری از محصولات و مصنوعات داخل کشور برتر و گاهی بسیار برتر از مشابههای بیرونی و خارجی است. چرا ما باید نسبت به مصنوعات خودمان بیاعتنا باشیم؟ گذشت آن روزی که وابستگان به دستگاه قدرت به دست خودشان، با بیانات زهرآگین خودشان تلقین میکردند که ایرانی قادر به تولید و ساخت نیست. آنها ایران را عقب انداختند. آنها به روح ابتکار و شوق کار در کشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض کرد. امروز جوانان ما پیچیدهترین کارها را دارند انجام میدهند. این همه زیرساخت در کشور به وجود آمده است برای کارهای بزرگ، این همه کارهای پیچیدۀ فنی با ذهن و ابتکار جوان ایرانی دارد انجام میگیرد. مسئولین دنبال این کارند. امروز باید رو بیاورند همه به سمت مصنوعات و تولیدات داخلی؛ این بایدیک فرهنگ شود. البته یک بخش مهم از این هم مربوط میشود به امنیت شغلی کارگران، که اینهم بایستی همه به آن توجه داشته باشند؛ کارگر فارغالبال باشد؛ مطمئن باشد؛ امنیت شغلی داشته باشد. و کارفرما و کارگر، سرمایهگذار و کارگر، مدیر کارگاه و کارگر دست به دست هم بدهند برادروار، کارها را پیش ببرند. این مربوط به مسئلۀ کار.»12
و در نهایت
«من این بخش را جمع بندی کنم؛ من عرض میکنم اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه میتوانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران. البتّه آنچه که ما عرض کردیم، خلاصهای بود از آنچه باید گفت؛ بهعهدۀ صاحبنظران است که تفصیلات اینها را عرض بکنند.»13
پینوشتها:
(1) 20/07/1391.
(2) 18/08/1385.
(3) 18/08/1385.
(4) 01/01/1393.
(5) 16/06/1389.
(6) 01/01/1393.
(7) 01/01/1393.
(8) 07/02/1392.
(9) 22/07/1391
(10) 09/02/1394.
(11) 29/11/1393.
(12) 09/02/1388.
(13) 01/01/1393