به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی مسجد، معمولا وعاظ، ائمه جماعات و کسانی که به سخنرانی میپردازند سخنان خود را دستهبندی کرده و با توجه به مناسبت مورد نظر و نکاتی که مدنظر دارند، محتوی را تدوین میکنند. شاید تعاریف دیگری نیز برای فیش منبر وجود داشته باشد ولی در نهایت فیشمنبر در واقع دسته بندی مواردی است که باید در سخنرانی ارائه شود. در تدوین فیش منبر علاوه بر تجربه، میزان مطالعه در مورد سوژه بسیار مهم است. علاوه بر این موارد، چگونگی تدوین خود فیش مهارت خاصی میخواهد و معمولا این فیشها به صورت آماده برای مناسبت های مختلف موجود است. با این حال برخی از وعاظ فیشهای منبر را خودشان آماده میکنند. در این نوشتار به چگونگی تنظیم فیشمنبر توسط سه واعظ برجسته پرداخته و آن را زبان خودشان آوردهایم.
اعتقادی به فیشهای بازاری ندارم
حجتالاسلام دکتر رفیعی جزو کسانی هستند که با وجود اینکه از حافظه خوبی برخوردارند، تمام منبرهایشان را از اولین منبر تا به امروز در فیشهای منبر نوشتهاند. ایشان میگویند که خودشان فیش خاصی را طراحی کردهاند که از یک برگه A4 تشکیل شده است که هم موضوع عام دارد و هم موضوع خاص، آیه محوری دارد، جایی برای تاریخ و جایی هم برای نوشتن اشعار و قسمتی از آن هم برای شرح موضوعات قرار داده شده است.
دکتر رفیعی اعتقادی به فیشهای بازاری ندارند و معتقدند که خیلی از اینها دکان است و در واقع مبلغ باید نسبت به کاری که انجام میدهد، خودش فیش متناسب با آن کار را تهیه نماید.
ایشان در این باره میگوید: فیش باید شخصی باشد. خود آدم یک فیشی را تعریف کرده و با آن کار کند. یعنی براساس نیازمندی هایی که وجود دارد، فیش را تهیه کند. غیر از این من در فیشهای تحقیقیام هم قائل به فیش شخصی هستم. البته کلیاتش همان است، ولی چیزهای جدیدی در آن تعریف میشود؛ یعنی بر اساس منبری که قرار است انجام شود، چینش خاصی را صورت میدهیم و شبیه یک فیلمنامه سیر بحث را میآوریم. این باعث تأثیرگذاری بیشتر منبر میشود.
ایشان درباره روش فیشبرداری میگویند: یک آقایی من را توی ماشین دید و گفت من یک گونی فیش دارم یک منبر هم نمیتوانم بروم، شما چطور منبر میروید؟
دست کردم جیبم گفتم ببین این فیشهای من است، گفتم چه جوری گفتم یک کاغذ (A5) نصف (A4) اینطوری تا میزنم، بالایش نوشتهام این البته موضوعش دعای امام زمان (عج) است سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ مثلا بالایش نوشتهام آرامش کنارش نوشتم ۹۳ یعنی سال ۹۳ تهیه شد. آن وقت از همین بالا آیات و روایات را نوشتهام برای آرامش بنده ۱۰ تا فیش دارم آرامش ۱ الی آرامش ۱۰.
البته فیشهای من دو جور است؛ قبل از منبر (A4) است. چیزهایی که ذهنم میرسد کم و زیادش میکنم، میآیم خانه وارد (A5) میکنم و قبلی را پاره میکنم. حدود ۲۰ تا پوشه دکمهدار دارم؛ مثلاً یک پوشه در رابطه با امام حسین(ع) است، حالا اگر فیشهای مربوط به امام حسین(ع) زیاد شده، میآیم مینویسم امام حسین ۹۳ و ۹۴ تا ۹۱ و ۹۲ هم فرق بکند. یک پوشه پیامبر اسلام، یک پوشه نوشتهام امام صادق(ع) تا امام عسگری(ع)، یک پوشه هم امام زمان(عج).
بعضی از مطالب درباره ائمه که گسترده است، یک پوشه مستقل مثلا بنام حضرت زهرا(س) ایجاد میکنم. موضوعات هم همینطور یک پوشه تفسیر، یک پوشه برای متفرقه قرار دادم؛ یعنی در هیچکدام اینها نمیگنجد، مثل سخنرانی در جمع نانواها و پارکبانها که این موارد را در همین پوشه متفرقه میگذارم. من با این فیشهای بازاری موافق نیستم؛ خودتان در کاغذهای (A5) یا (A4) تهیه کنید. بعضیها هم این فیشها را تبدیل به نرمافزار میکنند. این روش من جواب داده و سالها است که دارم کار میکنم.
سه اقدام ساده
حجتالاسلام والمسلمین ماندگاری؛ اگر امام صادق(ع) فرمودند: «قَیِّدُوا الْعِلْمَ بِالْکِتَابِة»، به نظر میرسد که این فقط مال مخاطبان نیست، مال مبلّغان هم هست. مبلّغ و امام جماعتی که میخواهد رسالت «...لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِم»[1] را برای مردم اجرا بکند که در واقع امر الهی و آیه قرآن است، اگر میخواهد مصداق «الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّه»[2] باشد، اگر قرار است معارف دین را برای مردم بگوید، اول باید خود معارف دین را بفهمد. پس برای خود باید تنظیم شده معارف را داشته باشد؛ هم تنظیم شدهاش و تحقیق شدهاش. نتیجه این تحقیق و تنظیم این است که میتواند مطالب را برای مردم درست تبلیغ و تبیین کند.
اگر اطلاعات مردم نسبت به معارف دینی، کشکولی و پراکنده است، احتمالاً متأثر از روش نادرست روحانیون و مبلغین است. با این فرض، اگر هر مسجدی یا هر هیأتی یا هر طلبهای برای هر مناسبتی یک پوشه میداشت و از آن به شکل یک پازل معارف دین استفاده میکرد، تکلیف روحانی بعدی در تبیین قطعه دیگر مشخص بود.
میتوان برای مقاطع مختلف، دورههای سه ساله و پنج ساله بیان کل معارف دین را داشت. اما چون مکتوب و منظم نشده، مردم هم عادت به یک محتوای منظم نکردهاند، لذا ممکن است سی ماه رمضان پای منبر، با وجود تکرار احکام شکیات و طهارت و نجاست را شنیده، اما یک بار حدود و دیات را نشنیده است. چرا؟ چون روحانی نمیدانسته پیش از این چه مباحثی مطرح شده است. مخاطب، سی ماه رمضان پای منبر نشسته، هر سی ماه رمضان «..کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیام»[3] را شنیده است. «اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»[4] را نشنیده، «صوموا لی» را نشنیده، «صُومُوا تَصِحُّوا» را نشنیده، و دهها روایت دیگری که راجع به روزه، نماز، جهاد و دیگر معارف دین را نشنیده است. لذا باید اطلاعاتی از محتوای بیشتر مطرح شده دریافت و مطلب ارائه کرد. در پایان کار تبیلغی هم با ارائه یک یادگار در مسجد یا هیئت، برای مبلّغ بعدی، خلاصه مباحث گفته شده، مشخص شود.
لذا میتوان این سه عمل خیلی ساده را نهادینه کرد: اول. پرسش از محتوای مطرح شده قبل؛ دوم. نوشتن محتوای منبر؛ سوم. ارائه خلاصه محتوا به بعدیها.
این کار، سبک و شیوه قشنگی است و باید از مساجد شروع شود؛ چون مساجد پایگاه ثابت است و به صورت 365 روز در سال برنامه دارد. روحانی و امام جماعت عزیزی که هر شب 3 دقیقه صحبت میکند، 365 موضوع را به پوشه مسجد اضافه
میکند که 365 مسأله گفتم، 365 نکته اخلاقی گفتم، 365 تلنگر اعتقادی گفتم، هم مردم
میفهمند چه چیزی شنیدند، هم روحانی میفهمد چه مطلبی گفته، هم بعدیها میفهمند
چه اتفاقی در آن مسجد افتاده است. امیدواریم به تعبیر امام هادی(ع) مساجد ما،
محافل ما، هیئت ما، مجالس اهلبیت ما، تبدیل به کلاس درس شود؛ «بِمُوَالاتِکُمْ عَلَّمَنَا
اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا کَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا» و
اعتقاد دارم بر اساس همین جمله امام هادی در زیارت جامعه، میتوان مجالس اهلبیت
را کلاس درس کرد.
[1]. نحل، 44.
[2]. احزاب، 39.
[3]. بقره، 183.
[4]. همان، 45 و 153.
شیوه مطالعاتی جهت فیش نویسی
حجتالاسلام والمسلمین نظری منفرد؛ دو شیوه مطالعاتی در خطابه وجود دارد تا انسان بتواند خطابه خوبی ارائه دهد:
شیوه اول اینکه خطیب به اقتضای هر موضوعی که برای آن باید منبر برود، کتاب یا کتابهایی را مطالعه و فیشبرداری کند تا بتواند منبر خوبی ارائه دهد. اما اینکه کسی امروز برود و کتابی همانند ناسخالتاریخ را از ابتدا تا انتها مطالعه کند، نه حوصله آن هست و نه بسیاری از مطالب آن به کار منبر میآید. آری، میتوان برای مطالعه، امثال این کتاب گزینش کرد.
شیوه دوم این است که انسان کتاب یا کتابهایی را انتخاب کند و از ابتدا تا انتهای آن را مورد مطالعه قرار دهد، از آن فیشبرداری کند و بر اساس آن منبر برود.
چند نکته:
نکته اول آنکه اگر خطیب بتواند به دانستنیهای خودش اتکا کند و آیات و روایات را به صورت صحیح از حفظ بخواند، طبیعتاً نشانه رشد و برتری اوست؛ و الا در مواردی ایجاب میکند که انسان از روی کتاب بخواند؛ شرایط مهم است.
بنده در دوران جوانی سعی کردم از فرصت جوانی به صورت بهینه استفاده کنم و تا آنجا که توانستم به لحاظ شوق و علاقهای که به منبر داشتم، زیاد مطالعه میکردم و یادداشتبرداری مینمودم. اکنون یادداشتهای بسیار زیادی از آن دوران دارم.
نکته دیگر آنکه منبری باید منابع دست اول در دست داشته باشد. این کتابها باعث اعتماد بهنفس منبری میشود. همین منابع است که سبب میشود منبری بتواند بلافاصله به آنها مراجعه کند و مطلبی را به دست آورد.
مدت مطالعه
ساعت مطالعه برای منبرهای مختلف متفاوت است. اگر سخنرانی مهمی داشته باشم، گاهی از یک یا دو روز قبل مشغول مطالعهام. غیر از مطالعه، فکر کردن درباره آن موضوع و چگونگی ورود و خروج از بحث هم وجود دارد که از مطالعه محسوب میشود. چینش درست مواد خام و معلومات ذهنی هم خیلی مهم است؛ تا مطلب درست جا بیفتد و مستمع بتواند استفاده کند.
منبرهای دیگر و معمولی اینگونه نیست و یک یا دو ساعت زمان نیاز است که مصادر مختلف را ببینم و مثلاً راجع به ولادت پیامبر(ص) مطالبی را درباره ولادت، اخلاق و خصوصیات آن حضرت به دست آورم.
معرفی یک منبع
کتاب سفینةالبحار محدث قمی را کتاب بسیار خوبی میدانم که هر منبری به آن نیازمند است. من این کتاب را هم خواندهام و هم فیشبرداری کردهام. این کتاب، کتاب دمدستی بنده است. نقل شده که ایشان میفرمودند: سفینه بهترین کتاب من است و بیست سال برای این کتاب زحمت کشیدهاند. همچنین «حیاةالحیوان» دمیری نیز کتاب خوبی برای اهل منبر است و داستانهای زیبایی دارد.