دوشنبه / ۱۷ آبان ۱۳۹۵ / ۱۰:۵۴
سرویس : بین الملل
کد خبر : ۲۷۰۴۷
گزارشگر : سید پویان حسین‌پور
پروفسور «اسد زمان» در گفتگو با پایگاه تخصصی مسجد:

سودگرایی، اساس اقتصاد سرمایه داری/ بانک اسلامی قابل تاسیس است

اسلام سود محور بودن اقتصاد را مجاز نمی داند در حالیکه اساس اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر سودگرایی است.

(دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵) ۱۰:۵۴

پایگاه تخصصی مسجد، گروه بین الملل – جلال حیران نیا: اقتصاددان مسلمان و برجسته بانک جهانی معتقد است نخستین چالش و اختلاف پیش روی اقتصاد سرمایه داری در غرب و اقتصاد اسلامی در بحث سود گرایی ایجاد می شود. در حالیکه اسلام سود محور بودن را (مانند بهره گرفتن از پول تقریضی) مجاز نمی داند، اساس اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر سودگرایی است.

پروفسور «اسد زمان» نظریه پرداز برجسته اقتصاد اسلامی است. وی لیسانس خود را در رشته ریاضات از دانشگاهMIT، فوق لیسانس خود را در رشته آمار از دانشگاه استنفورد و دکترای خود را در اقتصاد از دانشگاه استنفورد اخذ کرده و نزد اساتید مطرحی چون «جوزف استیگلیتز» برنده نوبل اقتصاد تلمذ کرده است.

وی با نهادهای معتبر بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول همکاری داشته است و عضونهادها و سازمانهای معتبر بین المللی چون انجمن اقتصاد سنجی بوده است. «زمان» مدیر مطالعات مرتبط با حج در دانشگاه هاروارد آمریکا بوده است.

وی سابقه تدریس در دانشگاههایی چون پنسیلوانیا، کلمبیا، جانز هاپکینز و بیلکنت را دارد. وی در حال حاضر مشاور مرکزتوسعه اقتصادی پاکستان است.

آنچه در ادامه می آید گفتگوی اختصاصی خبرنگار پایگاه تخصصی مسجد با این اقتصاددان برجسته اسلامی در باب تفاوتهای اقتصاد سرمایه داری با اقتصاد اسلامی است.

*شما در زمینه اقتصاد اسلامی تحقیقات جامعی انجام داده اید.لذا مایل هستم ابتدا این پرسش را از شما داشته باشم که تفاوت اصلی اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایه داری (کاپیتالیستی) چیست؟

نخستین چالش و اختلاف پیش روی اقتصاد سرمایه داری در غرب و اقتصاد اسلامی در بحث سود گرایی ایجاد می شود. در حالیکه اسلام سود محور بودن را (مانند بهره گرفتن از پول تقریضی) مجاز نمی داند، اساس اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر سودگرایی است.

در نظام اقتصادی کاپیتالیستی سرمایه و سود تنها نصیب گروه محدود و کوچکی می شود در حالیکه ضرر متوجه بخش زیادی از مردم خواهد شد. نظام طبقاتی در اصل برگرفته از همین نقیصه است. از سوی دیگر، سقوط بازار کاپیتالیستی منجر به وارد شدن ضرر به کل جامعه می شود. قانون حسبه در اسلام این مشکل را حل کرده است. به این صورت که مسئولیت اجتماعی را متوجه همه افراد و نهادها دانسته و مکانیسم هایی برای نظارت از طریق قانون حسبه بر کل امور اجتماعی طراحی کرده است.

اسلام تاکید دارد که تمامی انسانها در پیشگاه خداوند یکی بوده و از یک منزلت برخوردار هستند. برتری در نزدیک شدن به خداوند معنا پیدا می کند. لذا در چنین نظام اقتصادی که حتی فقرا از احترام خاصی هم برخوردار بوده و سفارش حال آنها را به دیگران کرده است، جامعه طبقاتی هم در آن جایی ندارد. قرآن پیوسته مسلمانان را به کمک به فقرا و حفظ احترام آنها حتی در هنگام سخن گفتن با آنان تشویق می کند.

اسلام مسلمانان را به حفظ اعتدال و دوری جستن از سبک زندگی اشرافی دعوت می کند. در همین راستا مسلمانان را از انجام دو کار نهی کرده است؛ "اسراف" و "تبذیر".

اسلام صراحتا مسلمانان را از رشک و حسد ورزیدن نهی می کند. بر اساس آموزه های اسلام اغنیا حق تحریک و کم پنداشتن فقرا را نداشته و فقرا نیز از حسادت به دیگران نهی شده اند.

همدردی با دیگران به شدت در اسلام مورد توصیه قرار گرفته است. قرآن به عنوان مثال آن دسته از کسانی که خود گرسنه اند اما به فکر سیر کردن فقرا هستند را ستایش می کند.

*به طور کلی نگرش اسلام به سود چگونه است؟

برای بررسی این موضوع ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که پول در اقتصاد اسلامی وسیله ای برای رسیدن به هدف یعنی تامین نیاز انسان است و با تعریف آن در اقتصاد سرمایه داری که پول را اسباب تجمیع سرمایه می داند بسیار متفاوت است.

لذا مبنای نظام اقتصادی اسلام نیز از آنجا که قوانین و دستورات اسلام مبتنی بر دستگیری از دیگران است، با نظام اقتصادی غرب متفاوت است.

سرمایه در اسلام در جهت تعالی ارزش ها در جامعه به کار برده می شوند اما در غرب این چنین نیست. اساس سود محور شدن اقتصاد در کشورهای اسلامی به دلیل از بین رفتن اعتماد از این جوامع بود و دلیل آن هم حمله مغول ها به این سرزمین ها معرفی می شود. اساس اقتصاد اسلامی بر مبنای تعاون و اعتماد چیده شده است.

محمد نجات الله صدیق سه خوانش متفاوت از مفهوم سود مادی را مطرح می کند:

1-کسب سود (بهره) حاصل از پول در مسیحیت و یهودیت حرام نیست اما اسلام فرد را از ستاندن چنین پولی نهی می کند. لذا بانکداری به شیوه غربی و سرمایه داری مورد تایید اسلام نیست.

2-قسم دوم به نوعی بانکداری اطلاق می شود که بحث سود در آن مطرح نیست و این همان بانک مورد تایید اسلام است.

3-قسم سوم از اندیشمندان معتقدند از آنجا که مبانی اقتصاد اسلامی با آنچه در بانکداری فعلی غربی رایج است، در تضاد است، لذا باید انقلابی در نظام بانکداری متداول ایجاد شود و به طراحی و توسعه چنان نظام بانکداری اسلامی بپردازیم که مبتنی بر اصول اسلامی باشد. یعنی این دسته از متفکران با نظام بانکداری مخالفتی ندارند، بلکه مخالفت آنها در حقیقت به شکل رایج بانکداری بهره محور در غرب است.

*با توجه به اینکه اقتصاد اسلامی سودمحوری را نادرست می داند بنگاه های مالی در اسلام به چه صورتی است؟

یکی از این بنگاههای مالی در اسلام «سپرده» است. مبنای سپرده در جامعه اسلامی قدیم بر اساس اعتماد استوار بوده است. به این معنا که مسلمانان کالای مورد امانت خود را در دارالامانه به امانت می سپردند و این دارالامانه هیچ هزینه ای از آنان بابت نگهداری کالا یا شیء قیمتی نمی گرفت.

اما دلیل امانت گذاشتن ما یملک به شکل طلا و یا کالای گرانبها، اندوختن آن برای مصارف آینده بود. اما از آنجا که این سپرده به صورت طلا و یا دیگر اجناس گرانبها بود، لذا مساله تورم هم هیچگاه متوجه آن نبود.

*اما تورم متوجه پول است. اگر سپرده پول باشد تکلیف چیست؟

پول به خاطر ماهیت اعتباری خود در طول زمان درگیر تورم شده و از ارزش آن کاسته می شود و این یکی از مشکلات بانک های غیر اسلامی است که منجر به باز شدن باب سود برای مقابله با تورم می شود.

*در این میان بحث چگونگی مصرف سپرده مطرح می شود. نگاه اقتصاد اسلامی به این مقوله چیست؟

به طور کلی در نگاه اقتصاد اسلامی استفاده از سپرده برای انجام امور عام المنفعه است. در واقع یکی از مشکلات بانک های مدرن، استخراج ارزش افزوده پول و استفاده از آن در سرمایه گذاری است که سود ناشی از آن هم به جیب بانک می رود و هم عاید سپرده گذار می شود.

مشکل اینجاست که در این میان تنها سود بانک و شخص دیده شده و معامله کاملا سود محور خواهد بود. در حالیکه در آموزه های اقتصادی اسلام، نباید تنها به سود شخصی فکر کرد و از طریق قوانینی چون زکات و خمس باید به افراد بی بضاعت جامعه نیز کمک کرد.

از سوی دیگر در بانکداری اسلامی بحث وام قرض الحسنه نیز مطرح می شود که اعتبار آن از محل پرداخت های اجتماعی مانند همین خمس و زکات تامین می شود. پس خمس و زکات برای مصارف عام المنفعه سرمایه گذاری شده و اصل پول به امانت گذاشته نیز در این روش ثابت مانده و از مقدار آن کسر نخواهد شد.

* دیدگاه اقتصاد اسلامی در خصوص سرمایه گذاری را چیست؟ اهداف سرمایه گذاری در اقتصاد اسلامی را چگونه تبیین می کنید؟

مبنای سرمایه گذاری بانکی مدرن بر پایه سود گذاشته شده است. در بانکداری اسلامی باید قوانین اسلام در خصوص تجمیع سرمایه رعایت شوند. مبنا قراردادن سود شخصی می تواند به تعاون و هماهنگی جامعه اسلامی آسیب وارد کند.

*حال سوال اینجاست که منفعت گرایی شخصی و سود محوری چگونه با احکام اسلامی در تعارض است؟

اول اینکه سرمایه گذاری باید مبتنی بر نوعی همکاری باشد که به شکل های گوناگون قابل انجام است. این شراکت تنها مالی نیست، بلکه شرکا در سود و زیان آینده یک امر تجاری با یکدیگر شریک هستند.

تعارض نظام بانکی نوین با قوانین اسلامی از آنجا شروع می شود که قرض دهنده یا سرمایه گذار هیچ کاری با این مساله ندارد که آیا سرمایه گذاری انجام شده توسط کارگزار سود داشته یا نه و یا در چه حد سود داشته.

سود قرض دهنده در این نظام حتی در صورت ورشکستگی کارگزار نیز باید پرداخت شود. ودیعه گرفتن سند از قرض گیرنده نیز به همین جهت مشکل دارد. ثانیا، کسب درآمد حلال تنها از طریق تولید حقیقی و یا ارائه خدمت باید حاصل شود. سرمایه انباشته شده یک شخص که نیازی هم به آن ندارد به عنوان حصول تولیدی به حساب نمی آید. این درحالیست که تنها قرار دادن سرمایه در دست کسی آن هم به امید بازگشت سود از این طریق غیر شرعی خواهد بود.

*با توجه به تأکید اقتصاد اسلامی بر کارهای عام المنفعه اقتصادی، چه ابزار و روش دیگری در این خصوص وجود دارد؟

یکی دیگر از شیوه هایی که می توان بر اساس آن کارهای عام المنفعه انجام داد «وقف» است. بر اساس آموزه های اسلامی هر مسلمان می تواند مقداری از درآمد خود را هزینه کارهای عام المنفعه کند که به این کار وقف می گویند و یکی از دلایل وقف نیز جلوگیری از تجمیع سرمایه در یکجا و هزینه شدن آن برای امور خیریه است.

پنج مورد از موارد اصلی که بیشترین صرف وقف برای آنها انجام می شوند عبارتند از تهیه غذا، مسکن، سلامت، آموزش و مذهب.

وقف دو مزیت عمده دارد. اول؛ وقف غالبا به صورت محلی انجام می شود. پس محل هزینه وقف در خود محل واقع است و بسیار موثرتر از هزینه ای خواهد بود که دولت به صورت ملی بخواهد آن را انجام دهد.

دوم؛ موارد و اموری که نهادهای اجتماعی اسلامی باید به آن ورود کرده و مسئولیت انجام آنها را بپذیرند، از طریق وقف بهتر خواهد شد.

از سوی دیگر اوقاف تقویت کننده جامعه مدنی در برابر دولت است. وقف منجر به ایجاد برابری در دسترسی یکسان به منابع می شود. کمرنگ شدن وقف با به وجود آمدن دولت های ملی، استعمار و شکل گیری مفهوم ملت ها به جای امت واحده اسلامی انجام شد.

انفاق یکی دیگر از آموزه های اقتصادی اسلام است که تاکید بسیار زیادی بر آن شده است. حدود 150 آیه قرآن بر انفاق تاکید دارند. خدا می فرماید عزیز ترین مردم کسی است که به بستگان خود انفاق کند. از سوی دیگر بر مفهوم زکات و خمس تاکید دارد. وقف نیز خود زیرشاخه همین گروه قرار میگیرد.

*در اقتصاد سودمحور کاپیتالیستی (سرمایه داری) چون سود مبنا است طبیعت و انسان قربانی این نوع نگاه هستند. در واقع در رویکرد سرمایه داری تخریب طبیعت به منظور کسب سود و کنترل بر طبیعت مجاز شمرده می شود. نظر شما چیست؟

اقتصاد سرمایه داری به دلیل سود محور بودن می تواند خسارات بزرگی به منابع طبیعی برساند. بر اساس آمارهای اعلام شده برای هر فرد ثروتمند در جهان با توجه به سبک زندگی لوکس وی،  5 هکتار زمین لازم است در حالیکه این رقم در کشورهای رو به توسعه تنها 1.7 هکتار است.

همین مساله منجر به تخریب هرچه بیشتر محیط زیست، آن هم تنها به دلیل سود محور بودن اقتصاد سرمایه داری می شود. در حالیکه در اسلام، نه تنها حفظ اموال و ثروت عمومی بر همگان واجب است بلکه این رعایت حقوق زیست محیطی منجر به چیزی می شود که امروزه آن را توسعه پایدار می نامند.

مساله سرمایه داری نیز نه به صورت شخصی بلکه به شکلی عمومی و با هدف عام المنفعه در اسلام مجاز دانسته شده است. به عنوان مثال پیامبر اسلام (ص) پس از تاسیس مدینه، 14 هکتار درخت در حاشیه شهر کاشتند.

(دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵) ۱۰:۵۴
https://news.masjed.ir/u/h8h
اظهار نظر
امتیاز را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید